حجت الاسلام کرمی: استفادۀ ابزاری از دین یعنی چه؟
معاویه گسترش دهنده استفاده ابزاری از دین
یکی از عواملی که برای تخریب ارکان معنوی و بنیان های روحانی به کار گرفتند عبارت بود از استفادۀ ابزاری از دین یعنی انسان نظر خودش را به گزاره های دینی تحمیل کند و یا با منابع و مآخذ برخود سلیقه ایی و ذوقی داشته باشد و تفسیر به رأی کند. اینها همه استفاده های ابزاری از دین است.
کسانی که بعد از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله توانستند زمام امور را به دست بگیرند و بازی های سیاسی را اداره کنند کسانی بودند که از این حربه استفاده کردند. کسانی که دین را به سخره گرفتند و هفتاد حکم مسلم اسلامی را دستخوش تغییر قرار دادند مانند اذان، که «حی علی خیر العمل» را از اذان حذف کردند. به بهانۀ اینکه اگر بعدها جهاد پیش بیاید و اذان همان لحظه که حکم جهاد را دادند پخش شود این جمله حی علی خیر العمل مردم را از جهاد باز میدارد چون مردم می دانند که بهترین کارها نماز است، پس ما این جمله را حذف می کنیم و به جای آن الصلاة خیر من النوم را گذاشتند.
یا به عنوان مثال مسئله جماعت کردن نماز های مستحب و نافله که از اصل غلط است ولی آنها این حکم را اجرا کردند آن هم به این بهانه که خداوند نماز جماعت را دوست می دارد حالا چرا ما نماز های مستحبی مان را جماعت نخوانیم؟ یدالله فوق ایدیهم1 با استناد به این آیه حکم نماز جماعت را عوض کردند.
در قضیۀ غصب خلافت هم همین بود، شروع کردند به یک توجیهات وارده ایی تمسک کردن و اصل اصول پایه ایی را نادیده گرفتن.
چه کسی پایه گذار بدعت بود
در زمان معاویه یکی از اتفاقات عجیبی که افتاد این بود که به هر جایی که دلشان خواست دست درازی کردند، بدعت هایی که در زمان معاویه در جامعه نهادینه شد عبارت از این بود که تمام بن مایه های ارزشی استعاره شد. عجیب است یک نفر حاکم باشد، آن هم حاکمی که از نظر شرعی مردود است. حضور مقدس سیدالشهدا علیه السلام او را عنصر مخل به نفس دین معرفی کرده باشد و فرموده باشد هر جا رویت شد گرفتن جانش مباح است. زیرا سابقه ایی جز مخالفت با اسلام نداشت، حالا این آدم بیاید روی کار و تمام احکام عملی اسلام را از کار بیندازد. معاویه موسس جَبر است، صلب اختیار و نفی تکلیف از مسئولیت اجتماعی، بهانه کردن امور به مشیت الهی از کارهای معاویه است مانند: انفصال از خدمات کلان در جامعۀ اسلامی. این یعنی معاویه هیچ مسئولیتی قبول نمی کرد خودش را کاملا کنار کشیده بود . اگر کسی به این رفتارش هم اعتراضی داشت به آنها می گفت حکومت من برحق است و هر کس با حکومت من مخالفت کند با خدا مخالفت کرده با قرآن مخالفت کرده وقتی هم از او دلایلش را می پرسیدند جواب می داد مگر شما نماز غفیله نمی خوانید در نماز غفیله آمده و«َعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ2 » کليدهای غيب نزد اوست جز او کسی را از غيب آگاهی نيست هر چه را که در خشکی و درياست می داند هيچ برگی از درختی نمی افتد مگر آنکه از آن آگاه است و هيچ دانه ای در تاريکيهای زمين و هيچ تری و خشکی نيست جز آنکه در کتاب مبين آمده است.»
معاویه این آیه را سند می آورد و می گفت : «خب حالا که افتادن یک برگ درخت فقط به دست خداوند است پس اگر خدا نخواهد من هم نمی توانم به شما حکومت کنم و می گفت علم لایزال الهی موردی نداشته با حکومت من پس هر کس با من مخالفت بکند مخالف آیات نَیّر قرآن است.
معاویه بن مایه های ارزشی و ساختار دینی را بر هم زد و بدعت های گوناگون را به وجود آورد و اصل اسلام را خدشه دار کرد تا هر کسی بتواند بر اساس دلالت های درست کرده توسط خودش بیداری اسلامی را در جامعه به تباهی بکشاند و موفق هم شد، چون تمام فرقه های انحرافی از بعد از معاویه روی کار آمد.
جدا کردن دین از سیاست
اینها آمدند حوزۀ دین را به حوزه ایی که عقل انسان به آن نمی رسد، محدود کردند مانند متافیزیک و ماوراءالطبیعه و دین را از مسائل سیاسی و اراده امور گرفتند و گفتند این مسائل به دین ربطی ندارد اینها حکومتشان را تا این حد پایین آوردند و هنوز هم که هنوز است همینطور است.
همین شد که در حکومت معاویه صادرات شراب و ساخت و فروش بت های مرسع رواج یافت. و زمانی که از طرف تعدادی به این کار معاویه اعتراض شد او برگشت گفت: «که من این کار را برای اشتغال زایی کردم و جوان ها را از بیکاری نجات دادم که بیکاری مادر تمام مفاسد است و این کار ارز آوری دارد برای کشور خوب است و بنیۀ اقتصادی مملکت را می سازد.»
رواج جهل برای راحت حکومت کردن
در این بیست سال معاویه کاری کرد که نماز جمعه را چهارشنبه خواندند، شتر نر و ماده را تشخیص نمی دادند، حالا با این همه تحریف به وجود آمده اگر امام حسین قیام نمی کردند آثار تمام انبیاء از بین می رفت، اوضاع طوری بود که مردم شام جز تبلیغات دست اندر کاران معاویه از دین منبع دیگری نداشتند به طوری که تا وقتی اسیران را به شام نیاورده بودند مردمش فکر می کردند اهل بیت علیهم السلام فقط معاویه و یزید هستند زمانی که اسرا وارد شهر شدند مردم سجده شکر به جای آوردند که خدایا شکرت که امیرالمومنین بر این خارجی ها پیروز شد و خاندان اهل بیت صدمه ایی ندید!» و تا وقتی که امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها برای آنها سخنرانی نکردند و اهل بیت علیهم السلام واقعی را به ایشان نشناساندن مردم شام کاملا تصور غلطی از دین داشتند.
امروزه هم همینطور است اگر کیّس نباشیم بسیار پیش می آید که به اسم دین و به اسم اسلام بسیار سفسطه ببافند و ارکان اصلی را تحت الشعاع قرار دهند.
1101201303/
پی نوشت:
1.
سوره فتح آیه 10
2.
سوره انعام آیه 52
تمام حقوق مادی و معنوی این خبر متعلق به سایت وارث می باشد و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعاً اشکال دارد.