حاج مهدی توکلی : بهترین امان آن است که خدا به انسان امان دهد
چند نفر جزء شهدای کربلا نبودند. یکی عبدالله بن عباس1 است که وقتی به او گفتند: چرا به کربلا نرفتی؟ گفت: لیست شهدای کربلا قبل از خلقت آدم بود ولی اسم من در آن نبود. مثل همین را محمد حنفیه2 هم گفته است که اسم من در آن لیست نبوده است. یکی دیگر هم عبدالله بن جعفر3 همسر حضرت زینب سلام الله علیها است.
روز هشتم امام حسین علیه السلام مکه را ترک کردند. عبدالله بن جعفر نتوانست امام حسین علیه السلام را از این سفر منصرف کند. او دو صفت داشت یکی ثروتمند بود و دیگری این که سخاوت مند بود. این اشخاص دوستان خوبی دارند. عبدالله بن جعفر پیش عمرو بن سعید والی یزید و استاندار مکه رفت و گفت: امام حسین علیه السلام مکه را ترک کرده است و گفته است در مکه امنیت ندارد. اشرار بنی امیه ایشان را می خواهند به قتل برسانند و ایشان برای نگه داشتن حرمت مسجدالحرام به جای دیگر می خواهند بروند. عده ای با خنجر در مسجدالحرام بودند و منتظر کشتن امام علیه السلام بودند. 24 چیز بر محرم حرام است یکی این است که در حال احرام سلاح داشته باشد.
عبدالله بن جعفر گفت: شما نامه ای برای حضرت بنویس که هم صله رحم با او کرده باشی و هم به او قول بده که نسبت به او احسان و نیکی می کنی و هم ایشان را امان بده. او نامه ای نوشت که امنیت امام را حفظ می کند و نامه را مهر و به برادرش یحیی بن سعید داد و گفت: با عبدالله جعفر بروید و این نامه را به امام بدهید. نامه را آوردند و امام نامه را دیدند که به ایشان امان داده است.
خدا به بنده ای که از خدا نترسد امان نمی دهد
از یک آیه قرآن حضرت الهام گرفتند. این انس ائمه علیهم السلام با قرآن را نشان می دهد. می فرماید: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»4 چه کسی را سخن نيکوتر از سخن آن که به سوی خدا دعوت می کند و کارهای شايسته می کند و می گويد البته که من از مسلمانانم؟ چه گفتاری بهتر از گفتاری که مردم را به خدا دعوت می کند. بهترین صدا، صدایی است که مردم را به خدا دعوت می کند. بعضی ها دعوت به خدا می کنند ولی خودشان عملی ندارند.
حضرت به این نامه جوابی دادند که از این آیه الهام گرفته بود. فرمودند: بعد از حمد و ثنای الهی، بدانید کسی که به خدا دعوت می کند و عمل صالح انجام می دهد اضطراب و مشکلی ندارد. بعد فرمودند: تو من را به امان دادن دعوت کردی و می خواستی با من حق خویشاوندی را به جای آوری ولی بدان بهترین امان آن است که خدا به انسان امان دهد. ضعف در معرفت است که انسان دلش را به دیگران خوش کند. خدا به بنده ای که از خدا نترسد، امان نمی دهد. یعنی اگر من بخواهم با یزید کنار بیایم یعنی از خدا نترسیده ام و خدا هم به من امان نمی دهد. بعد فرمودند: من از خدا می خواهم خدا به من خوف خودش را بدهد تا از او بترسم. در آخر فرمودند: این نامه ای را که برای من فرستادی نیتت برایم معلوم نیست. شاید می خواهی مرا دعوت کنی تا مرا ترور کنی. اگر نیتت از این نامه صله رحم بوده است و می خواستی به من نیکی کنی خدا در دنیا و آخرت به تو خیر بدهد.
بعضی هم به یزید خبر دادند که امام، مکه را ترک کرده اند. او هم پیکی فرستاد که عمرو بن سعید را مامور کند تا جمعیتی را بفرستد تا راه امام را ببندند و هر جور شده است ایشان را برگردانند. گفت: یا حسین تو از خدا نمی ترسی؟ می خواهی از جماعت مسلمین عارض شوی و بین امت تفرقه ایجاد کنی و گروه های مسلمین را در مقابل هم قرار دهی؟
امنیتی که این ها می گویند یعنی کسی با بنی امیه مخالفت کند، سرش را می زنند. امام حسین علیه السلام فرمودند: عمل من برای خودم و عمل شما برای خودتان. اگر من تفرقه ایجاد می کنم خدا جوابم را بدهد و اگر شما ظلم می کنید مجازات شوید. من از عمل شما بیزارم چون ظلم می کنید.
/1102101304
پی نوشت:
1.
عبدالله بن عباس (مختصراً ابن عباس) ملقب به ابوالعباس، حبر الامة (دانشمند امت) یا بحر (اشاره به علم زیادش از حدیث) از بزرگترین محققان نسل اول امت اسلامی است. وی پدر علم تفسیر قرآنی است. با پیدا شدن ضرروت نوشتن قرآن و تغییر و دگرگونی در ساختار امت اسلامی، وی یکی از مهمترین و متخصص ترین کاتبان قرآن بود که مامور به انجام این کار گردید.
2.
محمد بن حنفیه پسر علی بن ابی طالب از کنیزی به نام خوله از قبیله بنی حنیفه است که در جنگ یرموک اسیر شد و به مدینه آمد. محمد در سال ۱۶ هجری متولد گردید
3.
عبداللّه بن جعفر بن ابی طالب، بن عبد المطلب قرشی هاشمی، کنیهاش ابو جعفر، از اصحاب رسول اکرم صلوات الله علیه و امام علی و امام حسن علیهمالسلام است.از او به مناسبت در باب حج نام بردهاند.
4.
سوره فصلت آیه 33