نکات منبرداری و تاثیر کلام در مخاطبان در بیان حجت الاسلام طباطبایی
وارث : بیشتر از 40 سال است که حجت الاسلام سید محمدمهدی طباطبایی در حسینیه صنف لباس فروشهای بازار تهران منبر میرود. او که در دورههای مختلفی در شهرهای کشورمان منبر رفته و سخنرانی کرده، به خوبی آداب این فن را میداند. این بار هم با سعه صدر و حوصله به پرسشهای ما درباره شیوههای اثرگذاری منبرها، راههای جذب جوانان به سمت هیئات و تاثیر روضههای مکشوف در روحیه مردم و مداح سخن گفت.
-در ماه محرم و صفر، بعضی از منبرها مخاطبهای زیادی دارند و مردم بسیاری از نقاط مختلف شهر خودشان را پای منبر فلان سخنران یا خطیب میرسانند. در چنین شرایطی بحث نفوذ کلام و اثرگذاری مطالب مطرح است. میخواهیم بدانیم سخنران چه کند تا کلامش نافذ و اثرگذار شود؟
در وهله اول سخنران چه وعظ کند و چه خطابه، باید به خدا پناه ببرد و مطلبی را برای مردم بگوید که مورد رضای خدا باشد. درباره خودم هم همیشه تلاش میکنم که این را رعایت کنم. از همان اوایل که منبر میرفتم به خدا پناه میبردم و همیشه خواستم اینطور باشد، امیدوارم مورد توجه او بوده باشد. این نکته برایم خیلی مهم بود که چه بگویم تا خدا راضی باشد. سعی کردم همیشه چون منبرهایم جنبه تبلیغ دارد مخاطب بفهمد و درک کند. لذا منبرهایی که میرفتم و میروم در تفهیم مستمع خیلی دقت میکردم. دوم تناقضها را حذف میکنم. تناقض خیلی مهم است که منبر را نفی میکند. خدا نیاورد خیلی وقتها آدم نمیفهمد قضیه چه شد.
از طرف دیگر کلماتی که شنونده را مشمئز میکند، نباید به کار برد. کلماتی که جنبه اشمئزاز دارد یعنی حالت نفرت در درون مردم به وجود میآید و تأثیر نمیکند، گفت نشود. اگر شنونده، گوینده را نپذیرد حرفش را هم نمیپذیرد. اول باید حرفش آنقدر لطیف باشد که وارد درون او شده و آن را بپذیرد. آن وقت سخنران میتواند مطالب خود را در قالب جملات قابل درک برای مخاطب بیان کند.
سه شرط برای داشتن بیان موثر(کلام نافذ)
درمجموع برای اینکه کلام نافذ و مؤثر باشد سه شرط باید در کلام رعایت شود: اول کلماتی که مفهومش برای مردم دشوار است، گفته نشود و به جای آن اصطلاحات قابل قبول در جامعه گفته شود. دوم این است که گوینده نباید مطلبی را بگوید که برای مستمع تحیرآور باشد و نتواند درک کند. البته ممکن است شنونده در همان مجلس مطلب را درک نکند اما وقتی فکر کرد متوجه آن بشود. در این صورت باید مطلب نوعی مطرح شود که مخاطب بعد از بیرون رفتن از مجلس هم به حرفهای سخنران فکر کند. سوم اینکه مطلبی را نگوید که مردم توان درک آن را ندارند و نمیتوانند آن را بفهمند. حتی در مورد روایات و احادیث اگر فکر میکنیم مردم مطلبی را متوجه نمیشوند، بهتر است یا نگوییم یا آن را درست و به طور صحیح و مستند بگوییم، نه اینکه حدیثی را طوری شرح و تغییر دهیم که مفهوم آن تغییر کند، با این نیت که مردم متوجه شوند. از طرف دیگر در منبر حتما باید بین کلمات الفت برقرار شود و با یکدیگر هم جهت باشند. در مورد روایت هم باید دقت داشت چون هرجا تناقض باشد مستمع مطلب را نمیفهمد.
-به فکر کردن مردم بعد از شنیدن سخنرانی اشاره کردید. این نکته چقدر در تاثیرگذاری و نفوذ کلام سخنرانها در جامعه تاثیر دارد؟
کسی که پای منبر مینشیند، باید از او پرسید که منبری چه گفت؟ اگر نتوانست بگوید یعنی حضور او در هیئت و مجلس دینی آن طور که باید، اثر نکرده است. البته ممکن است کسی خوشش آمده باشد اما مطلب در ذهنش نمانده است. این مسئله خیلی مهم است که مردم یادشان بماند سخنران چه گفت.
-در این مورد میبینیم که تاثیر کلام بعضی از علمای دین که از دنیا رفتهاند، آنقدر زیاد است که جوانان سخنرانی و صدای آنها را در فضاهای مجازی جستوجو میکنند و گوش میدهند. چون یکی از شرطهای تاثیرگذاری کلام، خلوص گوینده است. این شرط تا چه اندازه برای منبریها اهمیت دارد و چقدر در تاثیرگذاری کلامشان موثر است؟
خلوص به این معنی است که سخنران و خطیب به فکر مطرح کردن خودش نباشد، بلکه در تمام مدت سخنرانی و منبر خود، دغدغه مطرح کردن دین خدا را داشته باشد. اگر از امام حسین (ع) میگوید، همه هم و غمش در پی رضایت آن حضرت و بیان فضایل ایشان باشد، نه اینکه برای خودش دکان باز کند و با نام و یاد آن حضرت بخواهد خودش را در بین مردم مطرح کند. چون مردم خیلی خوب میفهمند که کدام منبری خلوص دارد و همین قدرت تشخیص است که باعث میشود بعضی از منبرها و هیئتها رونق پیدا کنند.
انقدر از خودتان روی منبر تعریف نکنید
بنابراین نفوذ کلام، اول در این است که کلمات مرتبط با هم و دور از تناقض و دور از تفاخر باشد. یعنی گوینده از خودش تعریف نکند. اگر قضیهای برای خودش اتفاق افتاده و میخواهد آن را برای مردم بگوید، نگوید خود من بودم، بلکه باید بگوید واقعا اتفاق افتاده و مثلا شخصی در چنین جایی چنان کرد. نباید بگوید من اینطور کردم چون نفوذ کلام و اثرگذاری پایین میآید. اینها سبکهایی است که مثلا در سخنرانیها و مطالب علمای دین دیده میشد؛ برای همین است که بعضی از عالمان دین که از دنیا رفتهاند، آنقدر نفوذ کلام داشتهاند که هنوز هم جوانان صداهای آنها را در اینترنت جستوجو میکنند.
-چه شرطهای دیگری برای اثرگذاری کلام موثر است که منبریهای قدیم داشتهاند و امروز کمتر رعایت میشود؟
یکی دیگر از شرطها این است که سخنران در هیئت و مجلس دینی همیشه باید صداقت داشته باشد. چون قدرت تشخیص بیشتر مردم بالاست و اگر فکر کنند حرفی دروغ است، دیگر گوش نمیدهند. به خصوص اینکه تناقض در حرفهای منبری وجود داشته باشد.
از طرف دیگر سخنرانها باید توجه داشته باشند که بعضی از اصول در زندگی مردم هیچ وقت تغییر پیدا نمیکند. پس منبری باید به روز باشد. چون اصول زندگی مردم در زندگی هیچ وقت عوض نمیشود. مثلا صداقت و وفای به عهد همیشه در دنیا مورد قبول است.
تهمت و غیبت و کلاه گذاشتن سر دیگران همیشه مردود است. این اصلها باید در سخنرانی رعایت شود. حتی در منبر نباید اسامی مخالفین را با کلمهها و عبارتهای توهین آمیز نقل کرد. چون وقتی توهین میکند منبر به هم میخورد.
همچنین منبری نباید زیاد از مردم صلوات بگیرد. کل منبر هر مطلبی که گفته میشود، سخنران باید طوری تنظیم کند که غیر از صلواتی که اول میفرستند، حداکثر دو سه صلوات بفرستند. برخی معمولا طوری منبر را تنظیم میکنند که در هر موضوعی وقتی دو سوم منبر میگذرد و مردم صلوات میفرستند. گاهی به نصفه میرسانند. اینها مواردی است که در شنونده اثر روانی دارد.
-به اصلهای سخنرانی و منبرها اشاره کردید. میخواهیم بدانیم در جامعه امروز آیا میشود نیاز دختران و پسران جوان در منبر مطرح شود؟ آیا منبریها باید مسائل دهها سال قبل را مطرح کنند؟ به هر حال امروزه فضاهای مجازی رونق پیدا کرده، چه راهی برای جذب جوانان به سمت هیئتها و مجالس دینی وجود دارد؟
مردم همیشه گرفتاری دارند و این خصلت دنیاست. پس منبری و سخنران در هیئت و مجلس دینی باید به گرفتاریهای مردم و نیازهای روز جوانها توجه داشته باشد. در عین حال مطلب را از همان ابتدای سخنش به طور واضح و بدون پیچیدگی مطرح کند. مردم هم وقتی از همان ابتدا متوجه بحث شوند و بدانند سخنران میخواهد به نیازشان پاسخ بدهد و راهکار ارائه کند، پای منبرش مینشینند و گوش میدهند. خیلیها همیشه دقت میکردند که مردم چه گرفتاریهایی دارند، همان مطالب را در منبر یا سخنرانیهای تلویزیونی و رسانهای میگویند.
-مگر چه نیازهایی در جامعه امروزی میبینید که باید در هیئتها و حتی حوزههای دینی رسانهها به آن پرداخته شود؟
این روزها فاصله زیادی بین جوانها و نسلهای قبل ایجاد شده و این دو نسل نمیتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کنند. درواقع جوانها در بسیاری از خانوادهها نیازهایی دارند که جواب نگرفته است.
بهترین راه تعامل با جوانها، محبت و مداراست
گاهی میتوان به مطالبات و نیازهایشان پاسخ داد و گاهی نمیشود و امکان این کار وجود ندارد. در هر صورت بهترین شیوه برخورد و تعامل با جوانها محبت و مداراست. رسانه، چه هیئت باشد و چه روزنامه و خبرگزاری، باید دقت کند وقتی میخواهد جوانها را جذب کند اولا به نیازهای آنها بپردازد و واقعا دغدغه این کار را داشته باشد، نه اینکه فقط شعاری بدهد و بگذرد. ثانیا با مدارا و ملاطفت نسبت به آنها برخورد کند و مطالب را بگوید. حتی در برخورد با مخالف هم باید این دو نکته رعایت شود.
-یکی از ویژگیهای بعضی از هیئتها و منبریهای پرطرفدار این است که مسائل دینی را به خوبی با اوضاع و شرایط سیاسی روز تطبیق میدهند. در این مورد برخی هم به بیراهه میروند و مطالبی را مطرح میکنند که باعث گمراهی مردم میشود. درمجموع مداح و سخنران تا چه اندازه اجازه دارند در مورد مسائل سیاسی روز صحبت کنند و اوضاع دینی و سیاسی را با یکدیگر تطبیق بدهند؟
در مورد مطرح کردن اوضاع سیاسی باید دقت شود که بعضی از مداحان و سخنرانان از سیاست خبر دارند و آداب و اوضاع سیاسی را میدانند و مسائل را خوب مطرح میکنند که اثرگذار است. اما بعضی افراد سیاست را نمیدانند و نمیشناسند، اما دوست دارند وارد مباحث شوند که مطالبشان ایجاد دردسر میکند.
منبریهای کارکشته جز در موارد و مواقع لازم وارد سیاست نمیشوند
بعضی افراد هم که واقعا کارکشته و زحمت کشیده هستند فقط ماجرای کربلا را مطرح میکنند و جز در موارد و مواقع لازم وارد سیاست نمیشوند. روایات و احادیثی مربوط به واقعه عاشورا میخوانند که ذهن مردم به سادگی متوجه اوضاع روز جامعه میشود. حتی شاید مطالبی که میگویند، با مجلسهای قبل چندان متفاوت نباشد و هر سال در محرم و صفر مطالب به ظاهر یکسانی بگویند، اما باز هم مطالبشان تازگی دارد و باعث هوشیاری جامعه میشود.
-نظرتان درباره روضههای باز و مکشوف چیست؟ چون در بعضی از هیئتها روضهها را طوری میخوانند که گویی تمام ماوقع قتلگاه را تعریف میکنند. عدهای معتقدند این نوع روضه خواندن قساوت قلب ایجاد میکند و برخی میگویند برای جامعه لازم است که بدانند چه اتفاقاتی در روز عاشورا افتاده است. به نظر میرسد شئونات و ملاحظاتی در میان است که باید رعایت شود.
در مورد روضه خواندن باید بدانیم که بیمهابا خواندن روضههای باز و مکشوف، در زندگی مردم و کل جامعه ایجاد فقر میکند. این نکته مهمی است که باید رعایت شود. در عین حال باید روضهها طوری خوانده شود که مردم متوجه عزت و اقتدار امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) باشند، نه اینکه روضه قتلگاه را طوری بگویند که موجب اهانت و هتک حرمت آن بزرگان شود. اقتدار، دیانت و صبر حضرت زینب (س) در خواندن روضهها اعلام شود و مردم نکات اخلاقی را از بین روضه پیدا کنند.
کسی که بی ملاحظه روضه مکشوف میخواند با ذلت از دنیا میرود
یک نکته بسیار مهم درباره روضه مکشوف خواندن این است که کسی که اصرار دارد این طور روضه بخواند، عزیز از دنیا نمیرود، بلکه دچار ذلت و خواری میشود. این نمونه را در زندگیام دیدهام. شخصی بود که از بردن نامش معذورم، اما همیشه و بدون هیچ رعایت و ملاحظهای درباره حال مجلس و شأن دستگاه اهل بیت(ع) روضه باز و مکشوف میخواند، در آخر عمر با ذلت و خواری از دنیا رفت.
یک منبری دیگر هم میشناختم که همیشه روضه بسته خواند و مطالب را با کنایه و اشاره بیان میکرد. حاج شیخ مرتضی عیدگاهی مشهور به شهیدی بود که روضههایش اثر گذار بود و مردم با شنیدن آن اشک میریختند، اما هیچ وقت به طور واضح مطالب را بیان نمیکرد. مثلا در موقع گفتن روضههای امام حسین (ع) ماجرا را این طور مطرح میکرد که: «اگر آیینهای از دستتان بیفتد و دو تکه شود میتوانید آن را بردارید. اگر سه چهار تکه هم شود باز هم میتوانید بردارید. اما اگر اسبها بر روی آیینه دویده باشند و زیر سمشان رفته باشد، چه کار میکنید؟ غیر از این است که حصیر و بوریا میآورید؟»
درست این است که بگوییم اهل بیت علیهم السلام به برخی روضههای باز راضی نیستند. شاید مداح و سخنران میخواهد مطلبی را بگوید که حتما همه مردم اشک بریزند و گریه کنند، برای همین ماجراهای آزاردهندهای را تعریف میکند. اما این کار موجب رضایت اهل بیت علیهم السلام نمیشود. به هر حال مطالب بسیار آموزنده بسیار زیاد است که میتوان از زندگی این بزرگان مطرح کرد و اتفاقا موجب درس آموزی و پند گرفتن مردم و جوانان هم میشود و در جامعه اثرات زیادی دارد.
/1102101305