حجت الاسلام کرمی: چرا امام حسین(ع) خانواده شان را هم به کربلا بردند؟
شبهه
یک سوال برای ما به صورت شبهه مطرح شده است که اگر امام حسین علیه السلام می دانستند بعد از ظهر عاشورا سرها بالای نیزه است و زن و بچه هایشان به اسارت می روند چرا چنین ضرر متیقنی را متقبل شدند؟
از یک طرف امام حسین علیه السلام تعصب خاصی به زن و بچه شان داشتند که آخرین نفس هایشان در گودی قتلگاه این بود که اول کار مرا تمام کنید و بعد به سمت خیمه ها بروید. یعنی نمی توانستند تعدی به خاندانشان را ببینند. از سوی دیگر آوردن زن و بچه کار دشواری است ضمن اینکه ممکن است از این ها سوء استفاده شود به عنوان یک اهرم فشار برای تسلیم شدنشان.
عبدمناف دو بچه دارد: هاشم و عبد شمس. شمس بچه ای به اسم امیه دارد و بنی امیه بچه های او هستند. امیه با عمویش بر سر سیادت رقابت اجتماعی کردند. گفت: هر کدام از ما که رای آورد طرف مقابل 50 شتر را قربانی کند. پیش کاهنی رفتند و استفتاء کردند و به نفع امیه رای صادر کرد. این دعوا از طرف فرزندان امیه بود تا اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مبعوث رسالت شدند.
ادعای پیامبر صلی الله علیه و آله را یک ادعای سیاسی برای بهره مندی از منابع انسانی در راه اهداف برای گرفتن پست ها و مقامات اجتماعی معرفی کردند. ابوسفیان لعنت الله علیه گفت: وحی ای نبود این حرف ها را یتیم عبدالمطلب درست کرد تا از گرده مردم سواری بگیرد!
یزید لعنت الله علیه هم از این حرف استفاده کرد و به مردم گفت: دعوای ما یک دعوای خانوادگی است و شما که دخالت می کنید بیخود بر سر و سینه تان می کوبید. قرآن می گوید: توپ همیشه در یک جناح نیست.
دعوا را یک دعوای کاملا خانوادگی معرفی کردند و اگر حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام نبودند امروز عاشورا همانی بود که یزید گفته بود. این رهبری عالمانه امام حسین علیه السلام بود که این را تشخیص داد و این عوامل پیروزمندانه را با خودشان بردند. امام حسین علیه السلام رفتن برایشان مسئله نبود این که برای چه رفته اند، مهم بود.
/1102101304