حجت الاسلام امرودی: عده ای به مجلس ابا عبدالله(ع) می آیند که تشنه تر شوند+ گزارش تصویری

کد خبر: 44606
مراسم شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام امرودی و مداحی حاج عباس دلجو، حاج مصطفی خرسندی و حاج سیدمهدی حسینی در هیئت روضة الذاکرین برگزار شد
وارث: مراسم شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام امرودی و مداحی حاج عباس دلجو، حاج مصطفی خرسندی و حاج سیدمهدی حسینی در هیئت روضة الذاکرین برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام امرودی را می خوانید:

حجت الاسلام امرودی:


یک عده ای از ما به این مجالس برای مناسکش می آئیم. یک عده ای برای اسم نویسی در دستگاه ابا عبدالله علیه السلام می آیند. یک عده دنبال مفاهیم عقلانی هستند، آمده اند مشکلاتشان را عقلانی حل کنند. یک عده ای به دنبال درمان دردهایشان می آیند. همه این ها خوب است. ولی خوب تر عده ای هستند که نه تنها دنبال درمان نیامده اند بلکه به دنبال درد آمده اند.

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد.

من از درمان و در وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد.

بعضی ها می آیند که دردشان بیاید. عده ای آمده اند که تشنه تر شوند. عده ای نه تنها به دنبال اسم و پیدا شدن نیامده اند که به دنبال بی اسمی هستند. حضرت آیت الله بروجردی1 در مجلس چراغ ها را که خاموش می کردند می دیدند ایشان خودش را گم کرده است و در وسط مجلس بر سر و سینه خودش می زند.

گم شدن در گم شدن دین منست               

نیستی در هست آیین منست

زمانی که به بیمارستان جماران موشک زدند ما خیلی ترسیدیم. امام در بیمارستان بستری بودند و ضربان سنج به ایشان وصل بود ما پرسیدیم ایشان برایشان مشکلی پیش نیامد؟ گفتند: ضربان قلب ایشان اپسیلنی بالا و پایین نشد. اما همین امام وقتی روضه ابا عبدالله علیه السلام را می خواندند نگران بودند که قلب ایشان نایستد. عده ای به دنبال اسم نیستند آمده اند گم شوند.

شبهه

یکی از شبهه هایی که می کنند این است که جنگ طبیعی است که یک سر می برند و یک سر می بازند، می گویند شما کور شده اید و شکست را پیروزی می بینید. اسم ابا عبدالله علیه السلام را شنیده اید و عقلتان از کار افتاده است.

یک جواب می دهیم: علامه مطهری در کتاب حق و باطل یک قصه ای را تعریف کرده است. ایشان می گوید: 700 سال بعد از امیرالمومنین علیه السلام یک طلبه ای محتاج شد و گفت به حکومت بروم و یک صله ای ببرم. دست خط خوبی داشت و برای اینکه دست خالی نرود گفت: قلم درشتی چیزی می نویسم و قطعه ای از عهدنامه امام علی علیه السلام را به مالک اشتر نوشت و قاب کرد و برای حاکم برد. همین که در آن مجلس نشست دید همه کنار او هستند. تا او را دید دعوتش کرد. قاب را به حاکم داد و حاکم پرسید این چیست؟ گفت: قطعه ای از عهدنامه امام به مالک اشتر است. حاکم به او گفت: تو فعلا بنشین و کار همه را راه انداخت و فقط محافظین و مرافقین و اقوام مانده بودند به آن ها هم گفت: شما بروید. آن طلبه هم که می خواست بلند شود و برود به او گفت: تو بنشین. همه را فرستاد و فقط طلبه و امیر ماندند. در گوشش به او گفت: این چیست؟ گفت: عهد نامه امام علی علیه السلام است. حاکم گفت: آخر و عاقبت علی چه شد؟ طلبه گفت: او را در محراب کشتند. گفت: برای من نسخه شکست علی بن ابیطالب علیه السلام را برایم هدیه آورده ای. طلبه لبخندی زد و گفت عجیب است 700 سال پیش علی بن ابیطالب علیه السلام یک نامه ای را نوشته است و تو جرات نداری آن را بخوانی و مردم را رد می کنی و در گوشم می گویی؟ و بعد می گویی علی شکست خورده است. شکست و پیروزی به میزان هزینه خرج شده اگر نتیجه اش موزون بود می توان گفت پیروزی است یا شکست.

72 شهید دادیم و علو مقام گرفتیم. فکر نکنید کسی که شهید شده است مرده است، آن ها زنده هستند. حر با آن همه اتفاقاتی که افتاد آن جایگاه بالا را پیدا می کند.

«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ»2 وقتی صور دمیده می شود خدا به عزرائیل ندا می دهد که چه کسی زنده است و او عرض می کند خودم و وجود نازنین شما هستیم. خدا می گوید حاضر شو می خواهم جانت را بگیرم. جان وقتی به سینه عزرائیل می رسد می گوید خدایا چقدرجان دادن سخت است. اینجا است که قرآن می فرماید: خدا خودش می پرسد: ملک برای کیست؟ و خودش جواب می دهد برای خودم است. دیگر خورشید نیست. زمین با نور خدا نورانی می شود. « وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ» این جا است که شهدا می ایستند و وجود نازنین پیامبر صلی الله علیه و آله 70 هزار نفر را شفاعت می کنند. اگر ابا عبدالله علیه السلام جای هر امامی بودند آن چنان عمل می کردند که آن امام عمل کرده است. یعنی هر امامی در جایگاهش آن عملی را کرد که باید می کرد. اگر ابا عبدالله الحسین علیه السلام نبودند هیچ قیامی اتفاق نمی افتاد. دیگران با چه پشتوانه ای قیام می کردند.

/1102101304

حجت الاسلام امرودی:

پی نوشت:

1.  سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۵۴ در بروجرد - ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ در قم) از مراجع شیعه ایرانی در سدهٔ چهاردهم می‌باشد. وی به مدت هفده سال زعیم حوزه علمیه قم و به مدت پانزده سال تنها مرجع تقلید شیعیان جهان بود

2.  سوره زمر آیه 69