حجت الاسلام کرمی: حیات طیبه یعنی گرایش به خوبی ها و دوری از بدی ها
وارث: مراسم شب اول عزاداری با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی حاج امین مقدم و حاج عبدالرضا هلالی در حسینیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:
اگر عقل انسان تا صبح قیامت عملیات فکری انجام دهد نمی تواند مصلحت نماز صبح را کشف کند. نمی تواند فلسفه احکام را بفهمد. اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله حدود مسائل فقهی را نگویند ما نمی فهمیم با چه کسی ارتباط جایز است و با چه کسی ارتباط جایز نیست. یک سری امور داریم که احتیاج به معلم ندارد کسی که در قبیله ای زندگی می کند می فهمد خیانت در امانت قبیح و زشت است. می فهمد صداقت ارزش است. خداوند می فرماید همه انسان ها این طور آفریده شده اند.
خداوند نیرویی در حیوان به نام غریضه قرار داده است. غریضه تمام امور حیوان را از درون کنترل می کند. وقتی هارون و موسی وارد قصر فرعون شدند دو چوپان بودند که فرعون از آن ها سوال کرد این خدای احد و واحدی که شما ژنده پوش ها آمده اید مرا به او دعوت کنید چه کسی است. آن ها گفتند اگر به فطرتت رجوع کنی می فهمی. انسان جوری آفریده شده است که اگر پدر و مادر و اجتماع و محیط سر به سرش نگذارند موحد آفریده شده است. خدا انسان را این طور آفریده است. خدا جوری بشر را خلق کرد که گرایش به این امور را در او قرار داده است.
ما چیزی به نام وجدان در خودمان داریم که قرآن اسمش را نفس لوامه می گذارد. کسی که جنایت می کند شب که می خواهد بخوابد یک نیرویی از درون یقه او را می گیرد که در درون همه قصاب ها و سفاک های تاریخ قرار دارد.
امر به معروف و نهی از منکر
مرحله اول از امر به معروف و نهی از منکر را قرآن اسمش را حیات طیبه می گذارد. کسی که جرم و گناه و خطایی را انجام داد و از خط قرمز عبور کرد اگر دید راحت نیست یک حالت اشمئسازی از درون دارد بداند حیات طیبه دارد.
انسان دو نوع زندگی دارد: یک زندگی، زندگی حیوانی ما است که به جهاز تنفسی ما مربوط است. از آن روزی که به دنیا می آییم اولین نفسمان شروع حیات حیوانی ما است تا روزی که قلب و ریه از کار بیفتد. روزی که قلب و ریه از کار افتاد حیات حیوانی ما تمام است. اما یک زندگی انسان دارد که قرآن از این زندگی به حیات طیبه تعبیر می کند. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»1 ای کسانی که ایمان آورده اید خدا و رسول را اجابت کنید. وقتی صدایتان می زنند اجابت کنید. برای اینکه زنده تان کنند صدایتان می زنند.
حیات طیبه یعنی گرایش به خوبی ها و دوری از بدی ها. اگر کسی از منکر متنفر است اگر این حس در درونش باشد از نظر قرآن زنده است. اما اگر اهل نماز شب باشد و همه فروعاتش را انجام دهد اما این حالت در درونش نباشد از نظر قرآن مرده است.
وقتی هشام بن عبدالملک مروان2 به مدینه آمده بود گفت: یکی از اصحاب رسول خدا را بیاورید تا مرا نصیحت کند. گفتند: از حالا تا زمان رسول خدا زمان گذشته و دیگر از اصحاب ایشان کسی نمانده است. گفت: پس یکی از تابعین را بیاورید. گشتند : طاووس یمانی3 را آوردند. ورود به مجلس بزرگان یک مقدماتی دارد. وقتی او آمد رسم نبود کسی کفش از پا در بیاورد. طاووس یمانی وارد شد و با کفش وارد شد و سلامی که داد گفت: سلام هشام. طاووس یمانی دید فقط بغل دست سلطان جا خالی است. کنار سلطان رفت و هشام به ندیمش گفت: ما به شما گفتیم آدم مرتبی پیدا کن که ما را نصیحت کند آن وقت تو یک شخص بی تربیت را به اینجا آورده ای؟ تا این را شنید گفت: چطور؟ مگر چه کرده ام که به مقام همایونی برخورده است؟ گفت: شما اولا وارد که شدی چه کسی اجازه داد کفشت را در بیاوری؟ ثانیا تربیتت کجا است؟ چرا به من امیرالمومنین نگفتی؟ بعد هم آمده ای و بفل دست من نشسته ای؟ گفت: این که کفشم را در آوردم برای این است که این کفش ها را پنج بار در پنج نماز رسول خدا در آورده ام. اینکه عنوان امیرالمومنین نگفتم برای این بود که نمی خواستم سیئه ای به سیئاتت اضافه شود. تو امیر کدام مومن هستی؟
اینکه گفتم هشام برای این بود که خداوند همه رفیقانش را با اسم صدا زده است و برعکس همه دشمنان را خدا با کنیه صدا زده است. ابی لهب دشمن خدا است ولی با کنیه و احترام آمده است.
کسی که از خدا بترسد که با تو کاری ندارد کسی هم که از خدا نترسد تو را نصیحت نمی کند. دوست داری تملق بشنوی و... گفت: حالا که آمده ای یک سوال دارم. من نماز می خوانم ولی بار است، روزه می گیرم ولی می گویم دوباره اسیری و محدودیت، شراب نمی خورم اما بدم نمی آید لبی به آن بزنم. او به هشام گفت: تو قلبت مرده است. علامت حیات کسی این است که وقتی زشتی را می بیند حالش بد می شود و وقتی منکر را می بیند به هم می ریزد. اگر من در کنار فحشاء و منکر آرامش دارم و جامعه جامعه فردی شد سر امام زمان عجل الله تعالی فرجه بالای نیزه است.
اگر به صورت فرادی زندگی کردن دغدغه و درد از بین مردم رفت و مردم نسبت به سرنوشت هم بی تفاوت شدند مردم سر امام زمان را می برند و یک پرچم مشکی هم هیچ جایی نمی خورد. اگر قلب انسان دچار مرگ نشده باشد.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: کاری که این مسلمان نماها کردند در جاهلیت عرب جاهلیت با هیچ حیوان درنده ای نکردند. وقایع روز عاشورا را نگاه کنید. یک قصاب اگر بخواهد گوساله ای را سر ببرد جلوی مادرش سر نمی برد. یک گوسفند را بخواهند ذبح کنند او را آب می دهند. قلب کسی از بین برود نماز و روزه و حجش هم به دردی نمی خورد. خیلی از خوارج هم نماز می خواندند ولی چیزی که نماد حیات انسان است حیات طیبه است.
حتی اگر نماز و روزه هم نگیری وقتی این چراغ در درونت سوسو می زند تو را می گیرند. بعد از ظهر عاشورا حضرت فرمودند: «هل من ناصر ینصرنی».
/1102101304
پی نوشت:
1.
سوره : الانفال آیه : 24
2.
هشام بن عبدالمک، بن مروان حکم، دهمین خلیفۀ اموی و هفتمین خلیفۀ مروانی (خلافت: ۱۰۵-۱۲۵) است.
3.
شهرت علمی و فرهنگی: مفسر ، قاری ، فقیه ، محدث ، زاهد و صوفی . اصل او ایرانی است ، در یمن بهدنیا آمد. ابن جوزی اسم او را ذکوان و لقب او را طاووس آورده و گوید از آنجا که او طاووسالقراء بود به طاووس مشهور شد. او از بزرگان تابعین و از راویان ابن عباس و ابوهریره و فقیهی گرانمایه بهشمار میآید.