حجت الاسلام کرمی: آیا حضرت سید الشهدا (ع) فرجام کار را نمی دانست؟

کد خبر: 44953
مراسم شب یازدهم صفر با سخنرانی شیخ مصطفی کرمی و مداحی سعید حدادیان ، محمد حسین حدادیان و نریمان پناهی برگزار شد
وارث: مراسم شب یازدهم صفر با سخنرانی شیخ مصطفی کرمی و مداحی سعید حدادیان ، محمد حسین حدادیان و نریمان پناهی برگزار شد. 
در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام کرمی را می خوانید : 

حجت الاسلام کرمی :

 چرا وجود مقدس حضرت حسین علیه السلام رضایت دادند به حضور زن و بچه در کربلا ؟

آنچه که در دهه اربعین و اساسا ماه صفر می شود که محور بحث قرار بگیرد عبارت است از فلسفه اسارت اهل بیت علیهم السلام است چون ذات اقدس حضرت حسین علیه السلام با رهبری آگاهانه ای که داشتند آنچه که   موجب بقای نهضت بود با رهبری خودشان تدارک دیدند و من جمله حضور کاروان اسارت در کنار کاروان شهادت به عنوان مکمل و رکن  احیای نهضت ،حضرت طراحی کردند.

چرا وجود مقدس حضرت حسین علیه السلام رضایت دادند به حضور زن و بچه؟ آیا حضرت حسین علیه السلام به فرجام انجام کار واقف بود؟ آیا حضرت حسین علیه السلام می دانست که نتیجه شهادت است منتهی می شود به بریده شدن سر ها و به اسارت رفتن مخدرات ؟ این یک بحث بسیار مفصلی است که در کتب کلامی ما از زمان سید مرتضی بحث شده منتها این مسئله یک بعد فقهی دارد که نتیجه آن بحث کلامی راجع به وظیقه فعلی مکلف در ظرف مجتمع در مقابله با منکر عقوبتی به این معنا که اگر کسی قائل به این شد آنجا اگر کسانی بودند که واقف شدند مثل صاحب جواهر رضوان الله علیه ایشان می فرماید که: حرکت امام حسین علیه السلام مبتنی بر قوائد و قوانین فقهی و اصول شریعت نبوده نه اینکه منظور خلاف شرع باشد ولی دستور خاص داشتند یعنی شخص ایشان وظیفه فقهی شان در زمان مخصوصی  این بوده است از آن مشیت استفاده کند «خداوند می خواهد تو را کشته ببیند » ربط به این ندارد که آیا شما وظیفه دارید و مکلفید .


قائلین به اینکه حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرجام کار را نمی دانست 

 در مقابل منکر حکومتی با اذن کشته شدن قیام کنید با علم اینکه زن و فرزند به اسارت می روند قیام کنید با آنهایی که قائل شدن به این که حضرت حسین علیه السلام نمی دانست که فرجام کار چیست. عده ای نظری دارند و نظرشان این است که امام حسین علیه السلام رفت برای گرفتن حکومت منتها کار به جایی رسید که مغلوب شد و حضرت حسین علیه السلام مبتلا شد به قّداری اهل کوفه. چیزی که برای حضرت قابل پیش بینی نبود. این نظریه با ادله و براهین متعدد مردود شد.


 چرا مرحوم صاحب جواهر و عده ای از مشایخ ما قائل به این هستند که حضرت حسین (علیه السلام) یک وظیفه و تکلیف شخصی داشتند؟

چرا مرحوم صاحب جواهرو عده ای از مشایخ ما قائل به این هستند که حضرت حسین علیه السلام یک وظیفه و تکلیف شخصی داشتند و القا قائده نکرد؟ ملاکات قابل استنتاج از ماجرای عاشورا نیست که در یک ظرفی انسان یقین کند که اگر حرکت بکند حرکت منتهی به مرگ است ، به یک فرجام تلخ است.  فقها می فرمایند: چون بالاخره اگر ما بخواهیم بگوییم که حضرت حسین علیه السلام روی قوائد فقهی حرکت کرده است یکی از شرایط وجود امر به معروف و نهی از منکر این است که احتمال خطر نباشد حالا بعضی از خطرها معفو است و قابل اقماض است اما خطرمنتها به خطر تهدید کننده ، آن هم خطر به مرحله خطر جانی، خطر ارضی و خطر ناموسی اینجا می فرمایند که تکلیف ساقط است و شارع مقدس مطالبه یک همچین فعلی را در آن ظرف از مکلف نخواهد داشت و از تکلیف امر به معروف و نهی از منکر رفعیت می کند جایی اگر جان انسان به خطر بیوفتد ، اگر تهدید مالی سنگین متوجه انسان است اینجا شارع می فرماید شما اقدام به ضرر نکنید.

شروط امر به معروف و نهی از منکر 

10 شرط برای امر به معروف و نهی از منکر در رساله عملیه ذکر کرده اند: یک شرط آن عرفان به معروف و منکر است یعنی امر به معروف و ناهی عن المنکر باید بفهمد که به چه چیز امر می کند و از چه چیزی نهی می کند که خود این امر به معروف و نهی از منکر مصداق منکر نباشد که اگر مَدارِس تکلیف ندارند  تشخیص بدهند چه چیز معروف است و چه چیز منکر« رها کن و به سمت زندگی بروید».  یکی از شرایط هم این است که احتمال ضرر و خطر نباشد خصوصا ضرر جانی چون حفظ جان از اوجب واجبات است. شارع مقدس می فرماید: گوشت خوک و گوشت سگ نجس است ولیکن اگر انسان مبتلا به عسر و حرج شد می فرماید به قدری که رفع حرج بشود عذرتان را مرتفع ببکنید شما می توانید از آن گوشت استفاده بکنید. البته شرایط آنها را خواهم گفت.
پس یک مرتبه عبارت است از این که احتمال ضرر نباشد. یک کتابی نوشته اند آقای صافی رضوان الله علیه به نام شهید آگاه ، مرحوم مرتضی مطهری  علامه شهید ایشان هم قائل به این معنا هستند که چون سه نظر در اینجا وجود دارد من می خواهم نظر مقام معظم رهبری که ارجح سه نظر هست را عرض کنم. بعضی ها می گویند امام حسین علیه السلام  نمی دانست. بعضی ها می گویند می دانست، بعضی ها که می گویند می دانست می گویند رفت برای شهادت. آنهایی که می گویند نمی دانست می گویند: رفت برای حکومت و نمی دانست شهید می شود. چون انسان اقدام به تحرک نمی کند نمی تواند خودش را در مضیقه قرار دهد. در یک بن بستی جان خود را به خطر بیندازد ، حالا مقام معظم رهبری می فرمایند که: حضرت حسین علیه السلام نه برای شهادت رفتند نه برای حکومت رفتند ، شهادت و حکومت از عوارض تکلیف هستند حضرت برای انجام وظیفه و ادای تکلیف یعنی احیا امر به معروف و نهی از منکر رفتند علل قاعده یا به شهادت منتهی می شود یا به حکومت منتهی می شود اهدی الحسنیین هستید یا این طرف هستید یا آن طرف.

 چرا امام حسین (علیه السلام) اقدام کرد به ضرر کرد با این که از شرایط امر به معروف و نهی از منکر نیست که انسان اقدام به ضرر یقینی بکند؟

 الان شما به یک نفر تذکر می دهید طرف ممکن است برای شما یک تهدید درست کند ممکن است یک خطر جدی متوجه شما بشود یا مست است و قداره به دست گرفته و قداره کشی می کند ، شما به او می گویید اینجا محل زندگی ناموس مردم است یک قمه به شما می زند و شما را روانه بیمارستان می کند اگر فوت نکنید . اینجا می فرماید که از شما امر به معروف و نهی از منکر تکلیفش ساقط است چون می گویید و اثر نمی گذارید و یک ضربه هم می خورید جانتان هم به خطر می افتد.

چرا امام حسین علیه السلام اقدام به خود کشی کرد؟

 الان بعضی ها در این فضا های مجازی این شبه را مطرح می کنند که هم به امامتان می نازید هم احادیث متواتر دارید هم تخمین و برآورد شرایط ظاهری را می گویید، چرا می روید و حرکت می کنید در یک مخمصه ای قرار می گیرید حداقل در یک جای دیگر برای حضرت حسین علیه السلام مسجل بود که کشته می شود منزل شخصی وقتی خبر شهادت مسلم و هانی ابن عروه را به آقا دادند وضع کوفه برای آقا روشن بود.

خود کشی به چه معناست؟

اگر من یک کاری انجام بدم که سد ابواب حیات کنم چه خودم را از بالای برج میلاد به پایین بیندازم چه خودم را در معرکه ای قرار بدهم که یقین دارم من را تکه تکه می کنند خودکشی کرده ام.  

فردا شب عرض می کنم که چرا این ناموسی که برای امام حسین مهم است حضور دارند ؟ این که چرا امام حسین علیه السلام اقدام کرد با این که از نظر فقهی اقدام به ضبر یقینی جایز نیست . چرا امام حسین اقدام کرد؟ اگر همان گونه که به محمد حنفیه فرمودند که :« إني لم أخرج أَشِراً ولا بَطراً ولا مُفسداً ولا ظالماً، وإنّما خَرَجْتُ لطَلب الإصلاح في أمّة جدّي» اگر واقعا قیام ، قیام امر به معروف است برایش شرط گذاشته اند. اقدام می کنی خودت را می کشیم و زن و فرزندت را هم به اسارت می بریم علی القائده باید باید از رفتن صرف نظر بکنید باید از جان صیانت بکنید باید از ناموس رسول خدا صلی الله علیه و آله  محافظت بکنید چرا رفتید ؟

انواع منکر

منکر اعتقادی 

جواب این که منکر به دو نحو است یک نحو منکرات اعتمادی است یعنی آنچه که در رساله عملیه در ابواب فقه امر به معروف و نهی از منکر آمده مثل کتاب جهاد شیخ حر عاملی درمصائب شیعه آن مربوط به منکرات اجتماعی است یعنی جایی که یه عده نشسته اند و دارند مشروب می خورند، بد حجابی هست و من هم مکلفم. می فرمایند: دفع ضرر واجب است اگر دارید امر به معروف می کنید یک ضرری می کنید که هیچ چیزی آن را جبران نمی کند در چنین فضایی ، شما سرت را بندازید زمین و بروید و خودتان را در گیر نکنید مگر این که علم داشته باشید و احتمال اثر بدهید و احتمال خطر ندهید در آن وقت جلو بروید و امر به معروف کنید.

منکر حکومتی 

اما اگر منکر ، منکر حکومتی شد یعنی کسانی که مسائل امور در سطح کلان متوجه آنهاست و آنها دامنشان به آلودگی های اعتقادی و اقتصادی و فقهی شد در ظروف این چنینی رعایت هیچ یک از آن شرایط لازم نیست جایی که علل اسلام مع السلام شد کیان اسلام به مخاطره افتاد، یک انسان سگ باز و میمون بازِ زانی با محرم و متجاعل بالفسق و ملعن بالمنکری در مجرا و مصدر امور قرار گرفت  این منابع و اعتبارات را خرج افساد می کند خرج  فحشا و تسری منکر در همه دامنه های جامعه می کند. چرا می گویند امر انتخابات خطیر است ؟ چرا می گویند از اوجب واجبات است ؟ رهبری خوب نظام از اوجب واجبات است ؟ چرا مسئله رای گیری چه حتی در حد وکالتش ، چه در حد ریاست جمهوری ، چه در هر کجایی این امر مهم است؟

 چون اگر کسانی که در راس امور هستند آلوده شدند شبیه آلودگی یک فرقه نیست یک گروه نیست این آلودگی از بالا به پایین سرایت می کند دیگر مسیر ترقی و تعالی عباد محسوب می شود چون وظیفه مهم حکومت تسهیل امر عباد در سلوک عبادی خودشان به طرف ذات اقدس احدیت است اگر این نباشد حکومت حکومت اسلامی نیست پس در یک چنین فرضی که یک کسی بفرمایید: مثل یزید یا در زمان طاغوت یک کسی مثل محمد رضا پهلوی که سر کار بودند هیچ وقع ما وقع نداریم که شما بگوید من این هزینه را کردم که هزینه بعدی را نکنم . به گفته امام ره به خلاف صائب جواهر حرکت حضرت حسین علیه السلام القای قاعده می کند به هر صورت درس چیست درس این است که اگر منکر منکر حکومتی بود به هر کجا که کار می خواهد بکشد . حضرت حسین علیه السلام نشان داد که در جایی که حاکم جامعه اسلامی فاسد شد باید اقدام کرد اقدام به این مرحله که یک هزینه هنگفت و یک خرج سنگین را انسان بپردازد و این خرجی را هم که امام حسین علیه السلام  کرد هیچ کس نکرد از بچه شش ماهه ،طفل صغیر ، شیخ کبیر ، زن ، آدم مریض همه را هزینه کرد برای اینکه اسلام بماند و اگر کیان اسلام در خطر باشد مراعات هیچ چیز نیاز نیست این اصل اصل مهمی است اگر یک جایی مصلحت هفتاد میلیون در گیر با مصلحت من است حفظ جان مادی و معنوی مردم در گیر حفظ جان من است .

 امام حسین از مدینه می خواستند خارج بشوند ام سلمه گفت:  آقا تشریف نبرید از همسرم پیغمبر صلی الله علیه و آله احادیث متواتر داریم که شما کشته می شوید . حضرت فرمودند: که من می دانم می خواهید یک صحنه از کربلا را همین جا نشانتان بدهم  ام سلمه ابراز تمایل کردند. با اشاره دست حضرت زمین مسقف شد و در آنجا صحنه ای را دیدند کهام سلمه از هوش رفت. آنچه که مسلم است امام حسین علیه السلام می دانستند. تمامی کسانی که نه فهم امام و نه درایت امام را داشتند به امام فرمودند که حرکت منتهی به شکست است. امام به شخصی از اصحاب فرمودند:  من را در سوراخ خزندگان می کشند. مگر می شود امام حسین علیه السلام ندانند . حضرت درس می دهند که اگر حاکمان فاسد مسلط بر امور شدند کسانی که اشاعه می کنند فحشا و منکر را چون یک آدم آلوده نمی تواند در یک محیط طیب و طاهر مدیریت کند. آدم آلوده لاجرم باید جامعه را آلوده کند. هر کسی که بیاید بر سر کار این را مطمئن باشید اگر آدم درستی نباشد باید جامعه را خراب کند. سنخیت موضوع این را می گوید: اگر جامعه ای طاهر باشد حاکم فاسد باشد انقلاب می شود و اگر انقلاب نشود آن فساد از بالا به پایین جریان پیدا می کند.

 برای همین است که انتخابات ریاست جمهوری مهم است. انتخاب کسانی که تعیین قوانین می کنند مهم است. اگر خدایی نکرده انسانی که طهارت نداشته باشد در راس امور قرار بگیرد خطر این آدم مثل خطر شراب خواری در فلان شهر نیست، مثل فحشا در فلان شهر نیست، اگر حاکم جامعه طهارت داشته باشد اما جامعه نادرست باشد همان جامعه را اصلاح می کند منظور من از حاکم جریان حاکمیت یعنی جریان مدیریت، کسانی که مناسب اجرایی دارند و کسانی که قوه قهریه و مجریه دست آنهاست اگر آنها ناسالم باشند جو ناسالم می شود لذا باید ما بدانیم همین رای که پای صندوق می اندازیم چقدر مهم است چقدر امرش خطیر است، چقدر انسان باید مبلغ خوبی باشد تا اهلش بر سر کار بیاید. امام رضوان الله علیه خطاب به مردم می فرمودند: که نگذارید این انقلاب دست نا اهلان بیوفتد. اگر همه جامعه از بالا تا پایین ایراد داشته باشد اما همه آنهایی که در سر کار هستند انسانهای سلامتی باشند آنها چون سلامت هستند منابع هنگفت مملکت را خرج سلامت روحی و پیشرفت دنیوی و اخروی مردم می کنند. 


/110210303


حجت الاسلام کرمی :