روایتی عاشقانه در مسیر رسیدن به محبوب
قطره قطره جمع گردد، مادرش راضی شود...
وارث:اینجا راهیست در میانه ی بیابان...و اکنون هزاران سال پس از پیروزی خون بر شمشیر است... میلیون ها نفر راهی کربلا هستند... اما نه برای پیکار با حسین علیه السلام که این بار این عاشقان زیارت حسین هستند که چون براده های آهن مجذوب جاذبه ی ابدی و ازلی حسین شده اند.عاشقانی که از خانه و روزمره ی زندگی دست شسته اند و جان ها را در راه دیدار مولایشان راهی کربلا کرده اند.اما در این میان گروه دیگری نیز هست که خود را خادم عاشقان حسین علیه السلام می دانند...کودکی عراقی که به التماس به زوار آب تعارف می کند... پیرمردی که ظرف خرما را بدست گرفته و در میان راه نشسته است...و چه می توان گفت در وصف دلدادگی این پروانه های شیفته ی شمع جهان سوز , حسین علیه السلام...ادامه دارد...