حجت الاسلام علوی تهرانی: اولی الامر دارای ایمان مستقر هستند+ گزارش تصویری
کتاب خدا و عترت پیامبر (ص)
روایتی از حضرت زهرا سلام الله علیها است که زمان صدور روایت در روز 28 صفر است و در بستر بیماری که منجر به ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله شد. منابع این روایت دو کتاب از کتاب های اهل سنت است. یکی مسند زید و یکی هم ینابیع المودة است.
فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: پدرم زمانی که در بستر بیماری بودند و در هجره ای که بستری بودند اصحابشان پر بودند. شنیدم که در آن روز چنین فرمودند: ای مردم من خیلی زود از میان شما خواهم رفت. و آنچه را که باید و برای سعادت و کمال شما لازم است را گفته ام تا عذری باقی نماند. بدانید و آگاه باشید من دو چیز را به جانشینی خودم بعد از خودم قرار دادم. کتاب پروردگارم قرآن و عترتم اهل بیتم. آنگاه در همان بستر دست علی بن ابیطالب علیه السلام را گرفتند و فرمودند: این علی با قرآن است و قرآن با او است. این دو از هم جدا نمی شوند تا در روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
وقتی بر من وارد شدند هر کسی که در آن منطقه قرار بگیرد من از او سوال می کنم شما در حق این دو عنصر چه کردید؟ با کتاب خدا و با اهل بیت علیهم السلام. وقتی می فرمایند: اهل بیت من از قرآن جدا نیستند یعنی سوالشان این است که با اهل بیت من چه کردید؟
به استناد این حدیث که منابع اهل سنت نقل کرده اند پیامبر صلی الله علیه و آله توصیه اهل بیتشان را کرده اند.
به طور نقلی ثابت کردیم که راه رسیدن به خدا، شناخت اهل بیت علیهم السلام است. بنابراین دلیل این توصیه پیامبر صلی الله علیه و آله این است که ما به هدف خلقت برسیم. آنگاه به استناد این روایت این نکته را برداشت کردیم که پیامبری که ما را به اهل بیت علیهم السلام سفارش کرده اند ارتباط با آنها سه مرحله دارد.
مرحله اول را به طور مفصل صحبت کردیم که لزوم عشق ورزیدن و مودت و محبت داشتن به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله است. اولین مرتبه ارتباط، محبت است و محبت و محب دارای 20 علامت است. 10 علامت در قیامت و 10 علامت در دنیا.
محبت به ذوی القربی پیامبر(ص)
در محبت ورزیدن به خاندان من 20 خصوصیت وجود دارد. 10 تا در دنیا و 10 تا در آخرت. ده خصوصیت دنیوی این ها است: زاهد و حریص در عمل هستند، دارای ورع هستند، مشتاق بندگی خدا هستند، به دنبال این هستند که یک توبه واقعی قبل از مرگشان کنند، هنگام بندگی و شب زنده داری مسرور هستند و کسل نیستند، از آنچه در اختیار مردم است اصلا چشمی ندارند، پایبند به اوامر الهی و نواهی الهی هستند، نسبت به دنیا بغض دارند، آخرین ویژگی شان هم سخا است.
دومین مرحله از مراتب ارتباط با اهل بیت لزوم اطاعت و پیروی از دستورات اهل بیت علیهم السلام است. اطاعت یک درجه رفیع برای هر کسی است. این هم به استناد آیه ای از آیات قرآن است. در سوره مبارکه نساء آیه 59 می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و از پیامبرش اطاعت کنید و از صاحبان امرتان پیروی کنید.
اولی الامر
همه بحث این آیه در آن واژه اولی الامر است. قرآن در این آیه به طور مطلق گفته است اطاعت از رسول و اطاعت از اولی الامر. این اطلاق ظهور و نص در این است که پیروی از اهل بیت علیهم السلام هیچ محدوده ای ندارد. یعنی تخصیص نخورده است که اگر می خواهید از اهل بیت علیهم السلام اطاعت کنید فقط در امور شرعی اطاعت کنید. قید نزده اند، به طور مطلق فرموده اند. در جمیع شئون است. اطلاق این آیه که قید ندارد که اطاعت از آن ها را محدود به قیدی کرده باشند.
اطلاق اطاعت از اولی الامر در آیه 59 سوره نساء به ضمیمه آیه 28 سوره مبارکه اعراف که خدا به پیامبرش می فرماید: پیغمبر ما بگو: خداوند هرگز امر به زشتی نمی کند. اطلاق آن آیه و این آیه با هم یک معنایی به دست می آید و آن این است که این اولی الامری که واجب الامر می شوند و اطاعت از آن ها مطلق می شود باید دارای مقام عصمت باشند که اگر مقام عصمت نباشد ممکن است آن اولی الامر به گناه امر کنند و خدا فرموده است که « لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ » اگر به طور مطلق می گوید از اولی الامر اطاعت کنید از آن طرف می فرماید خداوند به فحشاء امر نمی کنند یعنی این اولی الامر هرگز به فساد و فحشاء امر نمی کنند.
کسانی که چنین کاری را انجام نمی دهند یعنی دارای مقام عصمت هستند. باید معصوم باشند و الا دچار تضاد در مفاهیم آیات می شویم. آدمی که احتمال خطا در او وجود دارد پیروی از او به طور مطلق جایز نیست.
اثبات معصومیت امامان (ع)
فخر رازی عالم و مفسر و متعصب سنی در تفسیر کبیرش این معنا را با انصاف بیان کرده است. در جلد 10 تفسیر کبیرش ذیل این آیه 59 سوره نساء بیانش این است که کسی که خدا اطاعت او را بدون چون و چرا لازم بشمارد یعنی همان اولی الامری که خدا به طور مطلق فرموده است از آن ها پیروی کنید قطعا باید معصوم باشند زیرا اگر معصوم از خطا نباشد لازم می آید در اشتباهات هم اطاعت از او مثل اطاعت از رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد.
نتیجه می گیریم که اولی الامری که در آیه اطاعت از آنها واجب شمرده شده است باید معصوم باشد. این را حتی خود این آقایان هم می گویند. قوی ترین عالم اهل سنت همین فخر رازی است. آدم هایی که در تاریخ اعتراف به اشتباهاتشان شده است قطعا اولی الامر نیستند.
دو سوال مطرح می شود: کسانی که از اولی الامر اطاعت می کنند که دومین مرتبه از مراتب و مراحل ارتباط با اهل بیت هستند نامشان چیست و اینکه اولی الامر چه کسانی هستند؟
ویژگی های شیعیان
مرحله دوم از مرتبطین با اهل بیت علیهم السلام به استناد این دو روایت شیعیان هستند. مرحله اول محب هستند و مرحله دوم شیعه. از کجا این شیعه را پیدا کردیم؟ به دو روایتی که بیان خواهیم کرد.
اینکه اولی الامر چه کسانی هستند، ذیل این آیه از امام باقر علیه السلام سه روایت نقل شده است. روایت اول امام باقر علیه السلام می فرمایند: آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» شأن نزولش علی علیه السلام و امامان هستند. خداوند علی علیه السلام و امامان را در جایگاه انبیاء علیهم السلام قرار داده است. این ها در مقام انبیاء هستند غیر از اینکه امام علیه السلام چیزی را حلال و چیزی را حرام نمی کند. منصب امامت، منصب تشریع نیست. منصب امامت منصب تبیین دین است. پیغمبر شارع است و امام حافظ و نگهدارنده دین است. این بیان امام باقر علیه السلام عام است.
امام در بیان دوم موضوع را خاص تر می کنند و به ابا بصیر در ذیل آن آیه می فرمایند: مراد از اولی الامر، امامان از وُلد علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند. منظور دو نفر می شود و روایت خاص می شود. معلوم می شود حضرت زهرا سلام الله علیها یک تنه تعیین کننده منصب امامت هستند.
روایت سوم از امام باقر علیه السلام هم می فرماید: این آیه شأن نزولش درباره علی علیه السلام و امامان است.
اولی الامر دارای ایمان مستقر هستند. اولی الامر در منابع شیعه بر دوازده امام اطلاق می شود. کسانی هستند که دارای خصیصه عصمت هستند که اطاعتشان واجب است. کسانی که از اولی الامر اطاعت می کنند چه منصبی به آن ها می دهند؟
روایتی از امام حسن علیه السلام است که شخصی خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام آمد و گفت: ما شیعه شما هستیم. امام یک ملاک دادند و فرمودند: شیعه ما دارای این خصوصیت است خودتان را به زحمت نیندازید. حضرت فرمودند: اگر اوامر و نواهی ما را اطاعت می کنی درست گفته ای و شیعه ما هستی. یعنی در مقام اطاعت از ما هستی ولی اگر اوامر و نواهی ما را اطاعت نمی کنی تو الان داری یک حرف گزاف می زنی و جز دروغ چیزی به زندگی خودت اضافه نمی کنی. آن شخص سرش را پایین انداخت. حضرت فرمودند: وقتی شیعه نیستی ادعا نکن ولی می توانی بگویی ما را دوست داری و از دشمنان ما بیزاری. اگر همین محب هم باشی در کلاس اول هستی. کلاس دوم این است که از اوامر ما اطاعت کنی. وقتی خداوند می فرماید: امام معصوم واجب الاطاعه است بدون قید و شرط و می فرماید: خدا به فحشاء امر نمی کند یعنی به هر چه که امر کنند ما باید اطاعت کنیم. ما خیلی وضعیتمان از این آدم بهتر نیست.
اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه نمی آیند برای این است که مطیع ندارند. ما فقط محب هستیم. ما تا جایی پای امام معصوم هستیم که به منافعمان ضرری زده نشود. هم یک صفایی در دنیا کنیم و هم صفایی با اهل بیت علیهم السلام.
حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام است که می فرمایند: یک مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: شخصی به همسر همسایه اش نگاه می کند و اگر رابطه نا مشروع پا بدهد کوتاهی نمی کند. پیغمبر صلی الله علیه و آله عصبانی شدند و فرمودند: او را بیاورید. شخص دیگری در آن جلسه بود و گفت: ای رسول خدا این شخص از شیعیان شما است. اعتقاد به ولایت شما و ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام دارد و دارای مقام تبری از دشمنان شما است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: نگویید از شیعیان ما هستند که این یک دروغ بزرگ است. شیعیان ما کسانی هستند که پبرو ما باشند و در اعمال تابع ما باشند. چیزی که در این آدم گفتی چیزی نیست که در اعمال ما باشد. اولین خصیصه شیعه این است که اهل گناه نیست. کسی که علی بن ابیطالب علیه السلام را دوست دارد و اهل گناه نیست، او شیعه است.
خصوصیت های شیعه را این چنین بیان می کنند. حضرت مجتبی علیه السلام می فرمایند: ای جابر فکر می کنی کافی است که کسی بگوید من شیعه هستم؟ به خدا شیعه ما نیست مگر کسی که تقوای الهی را رعایت کند و خدا را اطاعت کند. شیعیان ما شناخته نمی شوند مگر با تواضع در مقابل مردم و خشوع در عبادت خدا و بازگرداننده امانت دیگران هستند، دائم الذکر هستند، اهل نیکی به پدر و مادر هستند، اهل رسیدگی به همسایگانشان هستند که اگر فقیر و نیازمند باشند اهل رسیدگی به کسانی هستند که قرض نیاز دارند و به ایتام کمک می کنند. راستگو هستند و اهل تلاوت قرآن هستند. این ها راجع به مردم جز به خیر حرف نمی زنند یعنی اهل غیبت و تهمت نیستند. این ها در خانواده هایشان آدم های امینی هستند و همه خانواده روی آن ها حساب باز می کنند. اگر یک همچین آدمی در خانواده ات هستی یکی از خصوصیات شیعیان را داری.
امام مجتبی علیه السلام فرمودند: اگر این خصوصیات را نداشتید نگویید شیعه ما هستید. مرحله سوم از ارتباط با اهل بیت علیهم السلام را در شب شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بیان خواهم کرد. آن ها کسانی هستند که شبیه به اهل بیت علیهم السلام هستند.
امام رضا (ع)
لقب امام رضا علیه السلام رئوف است. بهترین معنا برای امام رضا علیه السلام است. رئوف آدمی است که خیلی مهربان است. گاهی شدت مهربانی طریقه اش همراه با یک عملی است که مکروه است. مریض است و دکتر می رود و دکتر می گوید باید پایش را قطع کنند. این مهربانی است ولی طریقه اش ناپسند است. اما رئوف آن شدت مهربانی است که طریقه اش از طریق امر پسندیده است. یعنی امام رضا علیه السلام همانی را که تو دوست داری را به تو می دهد. امر پسندیده مطابق آن چیزی که میل من است.
/1102101304