شكوه آيين محبت در سيرۀ پيامبر اعظم(ص) از نگاه آيت الله مكارم شيرازي

کد خبر: 46758
اگر بخواهيم در بين مردم جايگاهى پيدا كنيم راهى جز حسن خلق و جوشيدن با مردم و اظهار محبت‏ كردن با آنها وجود ندارد، لذا مبلغان و اهل علم اگر بخواهند در تعليم و تربيت موفق و مؤثر باشند، بايد پايه اصلى كارشان را روى اصل محبت قرار دهند.
وارث: مقولۀ محبت در سيرۀ نبوي(ص) به عنوان ويژگي بارز و غير قابل انكار در رسالت پيامبر اعظم(ص) مورد نظر است ، زيرا خلق و خوى نيكو و نرمش و مهربانى پيامبر صلى الله عليه و آله موجبات نزول رحمت الهى درباره او و درباره تمام امت گرديد.[1] از اين رو لزوم واكاوي چيستي شاخصه ­هاي محبت گرايي در سيرۀ نبوي(ص) در حالي كه جوامع اسلامي به ويژه مردم مظلوم سوريه، عراق، يمن... در آتش جنايات ددمنشانۀ گروه­هاي تروريستي تكفيري مي­ سوزند، به نوبۀ خود مي­تواند ماهيت پليد حاميان اسلام تكفيري و مروجان خشونت و افراطي گري در جهان اسلام را بر ملا سازد. لذا در اين نگاشته مولفه ها ، ابعاد و زواياي فضيلت اخلاقي محبت محوري درسيرۀ پيامبر اعظم (ص) با بهره گيري از آراء و انديشه­ هاي مرجع عاليقدر حضرت آيت الله مكارم شيرازي (مدظله) به مخاطبان گرامي ارائه مي­شود.

محبت؛ شاكلۀ بنيادين در اسلام

اسلام آيينى است كه خداوند آن را براى خود برگزيده و با عنايت خاص خويش آماده ساخته و به آن فوق العاده اهميّت داده است.[2] لذا بهترين خلق خود (محمد صلّى اللّه عليه و آله) را براى تبليغ آن برگزيد و پايه‏ هاى آن را بر محبّت‏ بنا نهاده است؛[3]« و أقام دعائمه على محبّته»[4]، در حقيقت اركان اصلى اين دين مقدس تبيين شده، ابلاغ ‏كننده آن بهترين خلق خدا پيامبر اسلام، و پايه ‏هاى اصلى آن براساس محبّت خدا قرار گرفته است،[5] از اين رو تولد پيامبر صلى الله عليه و آله و ظهور آن حضرت از سرزمين مكه، نهايت ايمان و محبّت‏ و دوستى را براي جهان به ارمغان آورد.[6]

تأمّلي در تاريخ كليسا و مسيحيت در قرون وسطى نشان مي­ دهد كارهايى كه به نام مذهب اما در قالب تفتيش عقايد در آن قرون صورت گرفت نفرت جامعه را برانگيخت و باعث طرد ارباب كليسا از جامعه شد.[7] ليكن در آموزه ­هاي اسلام بر مسائل عاطفى تأكيد شد و همانگونه كه قرآن هم به ما دستور داده ، سيره پيامبران و ائمه عليهم السلام و بزرگان ما بر مبناي محبت و مهربانى منحصر شده است.[8]
حال ما چرا چنين نكنيم؟به ويژه وقتي اساس دين محبت است[9]‏ و امام صادق عليه السلام در روايت زيبايى چنين مى ‏فرمايد:... آيا دين جز محبت و رحمت چيز ديگرى است؟! زيرا خداوند متعال مى‏فرمايد: اگر خدا را دوست داريد از دستورات من (پيامبر صلى الله عليه و آله) اطاعت كنيد تا محبوب خداوند شويد. در واقع اين كلام نوراني يعني عمل به دستورات الهى، عشق و محبت به خداوند است.[10]
هم چنين در روايت ديگرى از امام باقر عليه السلام چنين مى‏ خوانيم:«الدين هو الحب و الحب هو الدين»[11]؛ دين محبت است و محبت دين است.[12]

لذا اساس اسلام را محبت‏ تشكيل مى‏دهد و اين يكى از افتخارات ماست كه آيين مان برپايه محبت است،[13]از اين رو دين مقدس و هماهنگ با فطرت بشرى اسلام، آئين محبت و رحمت است و نه آئين خشونت،[14] به اين ترتيب پايه دين محبت بندگان نسبت به خدا از يك سو و محبت خدا به بندگان از سوى ديگر است.[15]

محبت گرايي نبوي(ص) منبعث از آموزه ­هاي قرآني

بايد اذعان نمود در آيات قرآن كراراً به پيامبر(ص) توصيه شده است كه نسبت به مؤمنان متواضع، مهربان و نرم و ملايم باشد،[16] چرا كه سرمايه بزرگ يك رهبر محبّت‏ و پيوند معنوى پيروانش با او است، و اين بدون تواضع و خوشرويى و خير خواهى حاصل نمى ‏شود،[17] لذا خداوند متعال‏ در قران كريم روى سخن رابه پيامبر صلى الله عليه و آله كرده، مى ‏فرمايد: «بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‏ كنند پايين بياور و (تواضع و محبت كن)؛ واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنين»[18]، كه ‏فراز «و اخفض جناح» كنايه از تواضع آميخته با محبت است، همان گونه كه پرندگان هرگاه مى‏خواهند به جوجه ‏هاى خود اظهار محبت كنند بال و پر خود را مى‏ گسترانند و آنها را زير بال و پر مى‏ گيرند تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون بمانند و هم از تشتت و پراكندگى حفظ شوند، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز مأمور بود بدين گونه مؤمنان را زير بال و پر خود بگيرد!.[19]

شبيه همين تعبير در آيه 88 سوره حجر[20] نيز آمده است‏،كه بايد گفت جايى كه پيامبر مأمور به تواضع آميخته با محبت‏ در برابر مؤمنان باشد تكليف افراد امت روشن است چرا كه پيغمبر سرمشق و الگو و «اسوه» براى همه امت است.[21]

تأليف قلوب؛ شاخصۀ قرآني در تحقق محبّت نبوي(ص)

هم چنين بايد تصريح نمود يكى از معجزات پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم «تأليف قلوب» است،[22]كه خداوند در آيه 159 سوره آل عمران فرمود[23]: به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان (مردم) نرم و مهربان شدى؛ و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى ‏شدند.[24]

طبق اين آيه شريفه[25]، عطوفت و مهربانى پيامبر رحمت، موجب جذب و جلب مردم به سمت آن حضرت شد،[26] بنابراين، اگر يكى از معجزات مهم پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را تأليف قلوب و جمع بين جمعيتى خشن و پر كينه، و ايجاد محبت‏ و صفا و صميميت بين آنها بدانيم، سخن به گزافه نگفته‏ ايم.[27]

بنابراين خداوند متعال در آيات قران كريم كه سرشار از محبت و رحمت و دوستى است و به عنوان يك شعار اسلامى براي مسلمانان مطرح مى‏باشد نه تنها پاسخ نيكى را رفتار نيك مى ‏داند،[28] بلكه به مسلمانان دستور مى‏ دهد در مقابل بدي­ها نيز به نيكى رفتار كنند، و پاسخ بدى را هم به نيكى بدهند!؛ «اى پيامبر! فريب خوردگان را هر چند به تو بدى كرده ‏اند با عطوفت و محبت‏ به سوى اسلام باز گردان».[29]

حال آيا دينى كه معجزه آن چنين كتابى است، آئين خشونت است؟!،[30] به راستي آيا دين و آئينى كه منطق آن خشونت و تندى است، به پيامبر خويش سفارش مى‏ كند كه حتى پاسخ بدي­هاى ديگران را با خوبى بدهد![31] يا چنين آئينى آئين سراسر محبت و عاطفه و رحمت و صفا و عطوفت و مهربانى است!.[32]

محبت؛ معجزۀ اخلاقي پيامبر اعظم(ص)

از مجموع آيات مرتبط با مولّفۀ محبت در رسالت پيامبر اكرم(ص) مي­توان به اين نتيجه رسيد كه قرآن منادى حسن خلق و نرمش و محبت‏ و ملاطفت است،[33] و پيشوايان اسلام مخصوصاً پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نمونه كاملى از آن بوده است، به گونه‏ اى كه مى‏ توان يكى از معجزات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را معجزه اخلاقى او شمرد.[34]

رسالت پيامبر اعظم(ص)؛ محبت گرايي در سايۀ خشونت ستيزي

بي شك مطالعه قوانين متعالى و دستورات حساب شده و مترقى اسلام ، ما را به گستره رحمت و محبت اسلامى رهنمون خواهد ساخت ؛[35]چرا كه اوج رأفت و رحمت اسلامى را مي­توان در سيرۀ پيامبر رحمة للعالمين مشاهده نمود كه رحمت اسلامى در دستورات حضرت رسول صلى الله عليه و آله در ميدان جنگ و نبرد قابل توجه است[36] كه فرمود؛ هر گاه يكى از لشكريان اسلام، چه برترين مقام باشد و چه پايين‏ترين سرباز، به يكى از دشمنان اسلام پناه داد، آن‏ شخص در أمان است؛ بايد او را به پشت جبهه منتقل كنند، و با صبر و حوصله و زبان خوش و سعه صدر، معارف اسلام و دستورات و احكام اسلامى را برايش بيان كنند، اگر اسلام را پذيرفت و به سلك مسلمانان وارد شد، او هم مسلمانى است همانند شما، و از تمام حقوق مسلمانان برخوردار خواهد شد؛ و اگر اسلام را نپذيرفت، يا مهلتى براى تفكر پيرامون دستورات اسلامى درخواست كرد، بايد او را صحيح و سالم به كشورش بازگردانيد، و به هيچ عنوان حق نداريد او را اذيت و آزار كنيد.[37]

گفتني است اسلام آن قدر به محبت و عطوفت و رحمت اهميت مى‏ دهد كه حتى در كانون خشونت و تندى، پيروانش را نسبت به آن سفارش مى‏ كند![38] به نحوي كه رأفت و رحمت اسلامى نه تنها تمام انسانها را با قطع نظراز كيش وآيين آنها شامل مى‏ شود، بلكه ساير موجودات وجانداران را نيز در بر مى‏ گيرد!.[39]

لذا صيانت از حقوق حيوانات در بيان مبارك پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله، آنچنان از اهميت فوق العاده­اي برخوردار است كه در برخى روايات به نقل از آن حضرت آمده است، حتى اگر سگ درنده‏اى به شما حمله كرد و آن را از پاى در آورديد، پس از كشتنش حق قطعه قطعه نمودن پيكرش را نداريد![40].،[41]

اين امور، دستورات ظريفى است كه در دنياى امروز به آن عمل نمى‏ شود و كسى به آن توجهى نمى‏ كند، بلكه بسيارى قدرت درك و تحليل آن را ندارند؛[42] اما آيين رحمت‏ گستر اسلام به تمام اين ريزه ‏كاري­ها توجه دارد و پيراوانش را به آن دعوت مى‏ كند. حال آيا چنين آيين مقدسى، آيين خشونت است؟[43] آيا برچسب خشونت به چنين آئين سراسر رحمت و مهربانى و عطوفت، مى‏ چسبد؟ هرگز!،[44] به راستي آيا دين و آئينى كه انگيزه حركت پيروانش محبت و عشق است، و تمام دينش را محبت و عشق معرفى مى‏كند، آئين خشونت است؟!.[45] ازاين رو بايد گفت اسلام نبوي(ص)، دين محبت و رحمت است نه خشونت، كه قرآن وآموزه­هاي ديني ترويج كننده چنين رحمت و محبتى است.[46]

با اين تفاسير بايد اذعان نمود آيا دنيايى كه دم از رعايت حقوق بشر مى‏زند، و شعارهاى بشر دوستانه‏اش گوش جهانيان را كر كرده، هيچ يك از اين امور را در ميدان جنگ و ديگر عرصه­ ها رعايت مى‏ كند؟![47] به عنوان نمونه آيا رژيم صهيونيستي عليه مردم مظلوم فلسطين، اين امور را رعايت مي كند، يقيناً پاسخ منفي است بلكه بايد گفت اين جنايتكاران بى رحم و سنگدل، خانه‏ هاى مردم فلسطين را ويران، بيمارستان­هاى آنها را بر سر بيمارانش خراب، و مزارع را به آتش كشيده، و درختان را نابود مى ‏نمايند، و به كوچك و بزرگ، پير زن و پير مرد ترحم نمى‏ كنند؛ و با اين حال، مدعيان حقوق بشر از جنايات آنها دفاع، و ما را متهم به خشونت مى‏ نمايند![48]و يا در حالي كه گروه­هاي تروريستي تكفيري همچون داعش.. مردم بي گناه سوريه و عراق و يمن را به خاك و خون مي­ كشند ليكن كشورهاي غربي مدعي حقوق بشر در برابر جنايات تروريست‌ها در كشتار مردم بي گناه سوريه سكوت مي­ كنند كه اين رويكرد غرب شرم‌آور است. [49]

متأسفانه بايد گفت اين آيينى كه بر پايه محبت بنا شده بر اثر اعمال گروه‏ هاى تروريستي تكفيري ، چنان شد كه بدترين دستاويز را براى تشويه چهره اسلام به دست مخالفان داد،[50] ليكن اسلام آن نيست كه وهابى‏ها مى‏ گويند بلكه آنها يك اقليت و افرادى گرفتار اشتباه و تعصب هستند. بلكه اسلام آن است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد، آموزه­اي سراسر عاطفه و محبت.[51]

به هر حال اين محصول نامطلوب سبب شد كه متأسفانه نام اسلام در اذهان بسيارى از مردم جهان، با خشونت توأم گردد و بهانه و دستاويز بدى به دست مخالفان اسلام دهد تا آنجا كه در بسيارى از كشورها، مسلمانان را «جماعتى آدمكش!» معرفى كنند. البته تبليغات سوء آمريكايى‏ها و به خصوص صهيونيست‏ها نيز به اين امر بسيار كمك كرد، در حالى كه اسلام پيام‏ آور صلح، عدالت و محبت بوده و هست.[52]

اظهار محبت، اصل كليدي در سبك زندگي نبوي(ص)

بي ترديد اسلام اصيل طرفدار عواطف است، به خصوص در بين خانواده، فاميل و خويشاوندان كه بايد عواطف و محبت جريان داشته باشد، به عنوان مثال پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: كسى كه فرزندش را از روى محبت‏ ببوسد ثواب فراوان دارد، يكى از حاضران گفت من چند فرزند دارم و حتى يك بار هم آنها را نبوسيده‏ ام. حضرت بعد از خروج او از مجلس فرمود او از اهل ناراست.[53]

لذا اين­گونه است كه در حالات پيامبر صلى الله عليه و آله آمده­است: هنگامى كه ابراهيم عليه السلام فرزند حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله، بدرود حيات گفت، پيامبر صلى الله عليه و آله گريه كرد، به گونه‏ اى كه سيلاب اشك بر سينه‏ اش جارى شد، عرض كردند: اى رسول خدا! تو ما را از گريه نهى كردى، اما خودت گريه مى‏كنى؟ فرمود: اين گريه نيست، اين رحمت و اظهار محبت‏ است و كسى كه رحم و عاطفه نداشته باشد، به او رحم نخواهد شد»[54] (و مشمول رحمت حق نمى‏ گردد).[55]،[56]

ليكن در دنياى امروز عواطف از موارد ناياب و يا حداقل كمياب است، به طورى كه پدر و مادر بچه ‏ها را ترك مى‏كنند و بچه‏ ها هم پدر و مادر را رها مى‏ كنند. وقتى پايه‏ هاى ايمان از بين برود عواطف هم از بين مى‏ رود. در بين مسلمانان بيشتر پدرها و مادرها در بين خانواده هستند، ولى در جوامع غربى بيشتر آنها در خانه‏ هاى سالمندان هستند. متأسفانه در مورد جوامع غربى اين‏ها بررسى نمى‏ شود و فقط به صنايع و ثروت جامعه و مقولۀ سودآوري توجه مى ‏شود.[57]

محبت نبوي(ص)، مديريت موفق در حكومت اسلامي

به يقين از واضح‏ترين ويژگي­هاى والى عدل، عطوفت و محبت‏ و نرمش و مداراست، بايد دانست پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با همين نرمش و محبت، دل‏هاى رميده از حق را در گرداگرد خود جمع كرد. [58]
به اين ترتيب، ظهور پيامبر (ص) از ميان توده‏هاى جمعيت و مردم مستضعف، دلسوزى فوق العاده، علاقه شديد به سامان بخشيدن به كار مردمى كه تحت رهبرى او هستند، و بالاخره مهر و محبت‏ فوق ‏العاده، از ويژگي ­هاى مهم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و از خصوصيات رهبرى و مديريت او، و هم از عوامل پيروزى سريع و عميق او بود.[59]

بنابراين جاذبه فوق العاده‏اى بر محور وجود پيامبر صلى الله عليه و آله پيدا شد كه دورترين افراد را به سوى خود جلب كرد. در هر حال توصيف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به خلق عظيم، نشان مى ‏دهد كه اين ويژگى اخلاقى از والاترين صفات انبياء است.[60]

سيري در مصاديق بارز محبت در سيرۀ نبوي(ص)

سيره عملى، و رفتار و معاشرت­هاى اجتماعى بزرگان دينى و رهبران و پيشوايان اسلامى، به ويژه پيامبر اعظم(ص) مملو از رحمت و عطوفت و محبت با پيروان خويش، بلكه با دشمنان اسلام است!،[61] به عنوان نمونه برخورد پيامبر صلى الله عليه و آله با دشمنانش پس از فتح مكه يك نمونه از اين سيره عملى است؛[62] رسول اكرم(ص) عليرغم آلام و مصيبت­ها و نامردمي­ها و مشكلات و گرفتاري­هاى فراوانى كه از سوي سرسخت‏ترين دشمنان در مكه براى آن حضرت ايجاد گرديد بود؛ ليكن هنگام فتح مكه توسط سپاه اسلام با يك جمله زيبا همه آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى قرار داد و خطاب به آنها فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء»؛تمام شما آزاديد، به هر كجا مايليد برويد!،[63] حتى پس از طرح شعارهاي انتقام جويانه از سوي يكي از سربازان اسلام، رسول مهرباني (ص) فرمود:«اليوم يوم المرحمة»؛امروز روز رحمت و محبت است!.[64]

هم چنين بارها اتفاق افتاد كه افرادى با خشونت زياد با پيامبر صلى الله عليه و آله روبرو شدند به‏ گونه‏اى كه بعضى از اصحاب انتظار داشتند پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمان قتل آنها را صادر كند. ليكن آن حضرت با محبت‏ و عطوفت آن مخالفان لجوج و عنود را آرام ساخت.[65] لذا اگر در رواياتى كه در منابع شيعه و اهل سنت وارد شده، اين همه تأكيد بر محبت‏ آنان مى ‏بينيم، به خاطر آن است كه اين محبت، انگيزه‏اى بر پيروى از آنان، و پيروى از آنان مايه هدايت مى‏ گردد. [66]

در فرازي ديگر مي­توان روش پيامبر(ص) و سيره ائمه هدى(ع) در امر به معروف و نهي ازمنكر را مورد توجه قرار دادكه نشان مى‏ دهد آنها به هنگام اجراى اين فريضه، آن را با نهايت لطف و محبت‏ مى‏ آميختند، و به همين دليل سرسخت‏ترين افراد به زودى به سوي آنها مجذوب و تسليم مى‏ شدند.[67]

سخن آخر

در خاتمه شايسته است روايتي از پيامبر اكرم(ص) مورد اشاره قرار گيرد كه فرمود؛ «محبوب‏ترين شما نزد خداوند كسانى هستند كه در ميان مردم الفت و دوستى ايجاد مى‏كنند و خودشان نيز محبت‏ و دوستى را پذيرا ‏شوند..»[68]،[69] لذا بايد گفت اگر بخواهيم در بين مردم جايگاهى پيدا كنيم راهى جز حسن خلق و جوشيدن با مردم و اظهار محبت‏ كردن با آنها وجود ندارد،[70] لذا مبلغان و اهل علم اگر بخواهند در تعليم و تربيت موفق و مؤثر باشند، بايد پايه اصلى كارشان را روى اصل محبت قرار دهند و با مردم با خوشرويى و مهر و محبت رفتار كنند. [71]

هم چنين بر ما فرض است تا به مانند خداوند كه از رحمان و رحيم استفاده كرده، قطره‏اى و ذره‏اى از اين دو صفت را در وجودمان زنده كنيم و مصداق «تخلقوا باخلاق الله» شويم و براى اصلاح فاسدان حتى‏الامكان از ابراز محبت استفاده كنيم.[72]

به راستى پيامبر اسلام چنين بود، جاذبه ‏هاى اخلاقى او«تواضع، محبت‏، مهربانى، عفو و گذشت آميخته با شجاعت و شهامت...»، دل­ها را به سوى خود جذب مى‏ كرد و تلاش فوق العاده او در طريق هدايت و اصلاح مردم، چشم‏ ها را به او متوجه مى‏ ساخت،[73] حال با اين اوصاف بايد گفت بي ترديد تمام اين صفات بر محور محبت‏ مى‏ چرخد و رمز پيروزى رسول اكرم صلى الله عليه و آله نيز بر مبناي محبت بود. از اين رو بايد به پيامبر(ص) تأسى كنيم و پايه تبليغاتمان را بر همين اساس قرار دهيم.[74]


[1] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص342.
[2] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص685.
[3] همان.
[4] نهج البلاغه، خطبه 198.
[5] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص687.
[6] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص124.
[7] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص362.
[8] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص: 363.
[9] آيين رحمت ؛ ص31.
[10] همان.
[11] نورالثقلين، جلد 5، صفحه 285، حديث 49.
[12] آيين رحمت، ص: 32.
[13] آيين رحمت، ص: 33.
[14] آيين رحمت ؛ ص51.
[15] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص688.
[16] تفسير نمونه ؛ ج‏11 ؛ ص136.
[17] همان.
[18] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص72.
[19] اخلاق در قرآن، ج‏2، ص: 73.
[20] «واخفض جناحك للمؤمنين».
[21] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص73.
[22] آيين رحمت ؛ ص25.
[23] «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك‏».
[24] آيين رحمت ؛ ص25.
[25] سورۀ آل عمران، آيۀ 159.
[26] آيين رحمت ؛ ص26.
[27] همان.
[28] سورۀ الرحمن آيۀ 60،«هل جزاء الاحسان الاالاحسان؛آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!».
[29] ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺆﻣﻨﻮﻥ آيۀ 96.
[30] آيين رحمت ؛ ص22.
[31] آيين رحمت ؛ ص23.
[32] آيين رحمت، ص: 23.
[33] اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص144.
[34] همان.
[35] آيين رحمت ؛ ص36.
[36] همان.
[37] آيين رحمت، ص: 37.
[38] آيين رحمت ؛ ص33.
[39] آيين رحمت ؛ ص38.
[40] بحارالانوار، جلد 42، صفحه 246 و 257.
[41] آيين رحمت ؛ ص35.
[42] آيين رحمت ؛ ص40.
[43] همان.
[44] آيين رحمت ؛ ص25.
[45] آيين رحمت ؛ ص33.
[46] آيين رحمت ؛ ص25.
[47] آيين رحمت ؛ ص37.
[48] آيين رحمت، ص: 38.
[49] بيانات حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي، جلسۀ تفسير قرآن،15/5/1392.
[50] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص31.
[51] مشكات هدايت ؛ ص146.
[52] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص30.
[53] مشكات هدايت ؛ ص194.
[54] «ليس هذا بكاء و ان هذه رحمة و من لم يرحم لا يرحم».
[55] امالى طوسى، صفحه 388.
[56] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص463.
[57] مشكات هدايت ؛ ص194.
[58] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏5 ؛ ص427.
[59] مديريت و فرماندهى در اسلام ؛ ص168.
[60] اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص138.
[61] والاترين بندگان ؛ ص34.
[62] آيين رحمت ؛ ص45.
[63] آيين رحمت ؛ ص46.
[64] همان.
[65] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏13 ؛ ص404.
[66] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏3 ؛ ص579.
[67] تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص42.
[68] آثار الصادقين، جلد 24، صفحه 416.
[69] اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص306.
[70] گفتار معصومين(ع) ؛ ج‏2 ؛ ص19.
[71] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص361.
[72] همان.
[73] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏4 ؛ ص289.
[74] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص362.
/1102001307