حجت الاسلام نجفی: بالاترین شکر، این است که خداشناس باشیم
وارث: جلسه هفتگی هیئت الرضا علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام نجفی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و کربلایی حسین رستمی و کربلایی وحید یوسفی برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام نجفی را می خوانید:
شکر کردن نعمت ها
اینکه گاهی از نعمت ها محروم هستیم عاملش خود ما هستیم. چون راه جلب نعمت را نمی دانیم. اسباب مختلفی فراهم است و بهترین آنها شکر نعمت خدا است.
روزی فقیری نزد امام صادق علیه السلام آمد و درخواست کمک کرد. حضرت خوشه ای انگور به او دادند. فقیر نپذیرفت و گفت پول بدهید. حضرت ندادند. فقیر دیگری بر امام وارد شد و درخواست کمک کرد. امام چند حبه ی انگور به او دادند. خدا را شکر کرد. حضرت دو دست مبارکشان را پر از انگور کردند و به او دادند. خدا را شکر کرد و از امام تشکر نمود. امام ایستادند و هرچه درهم و دینار داشتند به او دادند. فقیر شگفت زده شد، خدا را شکر کرد و از امام بسیار تشکر کرد. امام به یاران فرمودند: آیا از شما کسی هست پولی داشته باشد؟ پولی جمع شد و امام همه را به فقیر دادند. باز فقیر خدا را شکر کرد و خجالت زده از امام تشکر نمود. امام، عبای خویش را به دوش فقیر انداختند. فقیر گفت دیگر بس است. امام فرمودند: اگر باز هم خدا را شکر می کردی باز هم به تو عطا می کردیم.
«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ»1 اولین عذاب شدید خدا که گریبان ما را می گیرد اگر نعمت های خدا را قدر ندانیم قدم اولش محروم شدن از نعمت ها است. اولین فرد شکر نعمت و تلقی نعمت را بلد نبود. هر چه بهتر و زیباتر بتوانیم خدا را شکر کنیم خدا نعمت هایش را بر ما اضافه می کند.
قرآن کریم می فرماید: «تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» این آیات اولیه سوره مبارکه ملک آموزه های دینی فراوانی دارد. خدایی که ملک و مرگ و حیات را خلق فرمود، به واسطه این ها از انسان امتحان می گیرد. خدا بنده ها را می آزماید تا چه شود؟ اصلا صحبت بیشتر عمل داشتن نیست. نفرمودند: هر که بیشتر انجام دهد! می فرماید: عمل بهتر و شایسته تر مهم است. از حیث کیفی مهم است نه از حیث کمی. از حیث کمی شیطان فقط توانست انجام دهد. گاهی عبادات ما اصلا عبادت نیست، معصیت است. شیطان 6 هزار سال عبادت مقبول دارد. عمر ما که قطع نمی دهد این قدر عبادت کنیم. شیطان عمر طولانی دارد. ما در هر عرصه ای که برویم امکان حضور شیطان هست. ما از درون با او درگیر هستیم. یکی از مشکلات انسان این است که نمی داند وسوسه های شیطان از ندای درونی او است یا از ندای بیرونی.
دشمنمان را نمی بینیم. یکی از گرفتاری های مهم ما این است که دشمن ما نامرئی است. ما راه نفوذ او را نمی بینیم و لحظه ای می بینیم که ضربه ای به ما وارد می کند. ما در وضعیتی هستیم که همه طعم ها برایمان یکی شده است. گاهی معصیت و گناه ذائقه ما را از کار می اندازد. گاهی اشتهای ما را از بین می برد. اصلا احساس گرسنگی نمی کنیم که روح ما به نماز نیاز دارد. این نیاز را درک نمی کنیم. این بیماری است که اولیای خدا می فرمودند عبادات را به خودتان تحمیل کنید. تا میزانی که کشش دارد. بعد از مدتی کم کم مزه شیرین عبادت را می فهمیم.
سوال اینجا است که شیطان این همه قدرت را از کجا آورده است؟ وجود مبارک مولا علیه السلام می فرمایند: این را در ازای عبادتش از خدا گرفت. گاهی ما کاری را انجام می دهیم که اثر وضعی دارد. شیطان این همه قدرت را ما به ازای عباداتش گرفته است. در بعضی از روایات فرمودند: تا وقت معلوم که او می تواند فریب دهد ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه است. خدا کمیت در عبادات را نخواسته است. کیفیت خواسته است. دور بودن از ریا، عبادتی که مهر تایید ذات اقدس احدیت روی آن بخورد مدنظر است.
بهترین عامل برای حفظ نعمت های خدا و جلب آنها این است که ما آنچه را که خدا به ما داده است را شکر کنیم. پس شکر هم مثل همه عبادات باید کیفیت داشته باشد. گاهی با گفتن یک کلمه یا حتی بدون کلمه یک حالت روحانی در درون ما می آید که ممنون نعمت های خدا باشیم به هزار مرتبه ذکر لفظی بدون حضور قلبی می ارزد.
نقش خدا در نعمت ها
اولین قدم شکر گذاری به درگاه خدا این است که نعمت ها را "من الله" و از جانب خدا ببینیم. نقش خدا را در نعمت ها ببینیم. پیغمبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: یا علی به شیعیان بگو هر روز صبح که از خواب بیدار می شوند این جمله را بگویند: «الحمد لله الذی عرفنی نفسه ولم یترکنی عمیان القلب» حمد و سپاس مخصوص آن خدایی است که خودش را به من معرفی کرد و مرا کور دل و دل مرده در این عالم رها نکرد. کسی که خدا را نشناسد اصلا معنای حیات را درک نکرده است. این بالاترین معنای شکر است که ما موحد و خداشناس هستیم.
بعضی ها به حسب ظاهر اعتقاد به خدا ندارند با اینکه فطرتشان نمی تواند خدا را انکار کند. وقتی این جمله را می گوییم باید حالمان را زیر و رو کند. حالمان فرق کند لحظه ای که نعمت توحید را شکر می کنیم با لحظه ای که نگفتیم. وقتی می گوییم الحمدلله یعنی همه خیر را به خدا نسبت بدهد. تمام شکر را به درگاه خدا تقدیم کند.
وقتی می گوییم الحمد لله رب العالمین، الف و لام در کلمه ی حمد الف و لام جنس است که می توان برداشت و به جایش لفظ کل را گذاشت. وقتی می گوییم "الحمدلله" یعنی کل الحمد و تمام حمد. یعنی تمامیت مطلق حمد و سپاس، از آن خداست. اصلا ما در خانه خدا می رویم که در خانه دیگران نرویم. می گوییم تمام حمد مخصوص خدا است که دیگر مجبور نشویم جلوی دیگران سر خم کنیم. تملق غیر خدا را برای چه بگویم؟
گول شیطان، این دشمن نامرئی را نخوریم و فقط به خدا ایمان داشته باشیم و پیرو نفس خود نباشیم. فلذا وقتی در حدیثی می فرمایند به دهان مداحان خاک بپاشید منظور کسانی است که با چاپلوسی، حمد و سپاس بنده ی خدا را می گویند. زمانی که معرفت پیدا کردید بعد عبادت کنید. عبادت بی معرفت و بی پشتوانه علمی معصیت است. چون کسی که موحد واقعی نشده است دارد کسی دیگر را عبادت می کند و مشرک است. سر به زمین گذاشتن او عبادت نیست. ائمه علیهم السلام مکرراً به معرفت پیدا کردن به خدا دعوت می کردند. اگر کسی این گونه خدا را پرستید از عبادت غیر خدا مستغنی می شود. یعنی یک سر و گردن از همه خلق خودش را بالا می کشد و در مقابل هیچ موجودی نیاز نیست سر خم کند. ما در این عالم یک کار بیشتر نداریم و آن هم بندگی خدا را کردن است. خدایا من فقط افتخار خدمت آستان تو را دارم. یک دغدغه دارم و آن هم جلب رضایت تو است. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر کسی رضایت خدا را جلب کند خداوند رضایت تمام خلق را بر او تضمین فرموده است. اگر کسی رضایت خدا را کنار گذاشت و به سمت جلب رضایت بنده خدا رفت، هم خدا از او ناراضی می شود و هم خلق خدا.
این همه پریشانی برای این است که سراغ غیر خدا می رویم. پس اینکه می گوییم الحمدلله یعنی تمام الحمد، کل الحمد. هر چه مدح است به درگاه خدا. این همان تفسیر کلام ابی عبدالله علیه السلام است که فرمودند: «استغنوا بعبادتة عن عبادة ما سواه». آیت الله بهجت می فرمودند: گنج این عالم، مقام استغناء است. استغناء آن حالت نفسانی است که در ما ایجاد می شود. به هیچ چیزی غیر از خدا دل نمی بندد. غناء خیلی درد را دوا نمی کند. افرادی که در اوج غناء بودند به خاک ذلت افتادند.
اگر کسی خدا را شناخت و این آیه را درک کرد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»2 که ای مردم شما فقیر و نیازمند خدا هستید، بیخود در خانه غیر خدا را نزن، دیگر کسی اگر به نان شب هم محتاج بود دست نیاز به پیش کسی دراز نمی کرد.
/1102101304
پی نوشت:
1.
آیه 7 سوره ابراهیم
2.
آیه 15 سوره فاطر