تحلیلهای ارائه شده در «شهادتنامه امام حسین(ع)» یکدست نیست

دکترسنگری عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی، در ابتدای این نشست درباره دانشنامهنویسی گفت: حرکت بزرگی که برای دانشنامهنویسی آغاز شد مربوط به پایان دهه ۷۰ است که در سال۷۹شاهد انتشار دانشنامه امیرالمؤمنین(ع) هستیم و پس از آن دانشنامه امام حسین(ع) در ۱۴ مجلد به چاپ رسید که کتاب ارزشمندی است و از درون آن زایش داشته و آثار متعددی از آن به چاپ رسیده است و یکی از آنها گزیده شهادتنامه امام حسین(ع) است که مورد بررسی قرار میگیرد.
حجتالاسلام طباطبایینژاد، مسئول گروه سیرهنگاری مؤسسه دارالحدیث در این مورد گفت: اصل کار، دانشنامه ۱۴ جلدی امام حسین(ع) بوده که در حدود ۱۰ سال پژوهش به اتمام رسیده و بیش از ۶ هزار صفحه دارد و بیش از ۷۰۰ منبع در آن مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین دارای ترجمه، اعراب متن عربی، توضیحات لغات مشکل، توضیح اعلام و ... بوده و اثر جامعی را پدید آورده است.
وی با بیان اینکه این اثر متنمحور است، ادامه داد: از نکات کلیدی دانشنامه بحث منابع است، متأسفانه بحث توجه به منبع و نقلها در بسیاری از حیطهها مهجور است.
وی در ادامه افزود: از دل دانشنامه امام حسین(ع)، کتابهای گوناگونی برآمده است و شهادتنامه نیز به دلیل اهمیت این اثر به چاپ رسید و با توجه به اینکه در ابتدای گزیده شهادتنامه منتشر شد، به دلیل کامل و پاسخگو نبودن این اثر، بخش شهادتنامه در دو مجلد مجزا به چاپ رسید.
استاد اسفندیاری در این رابطه گفت: به یاد ندارم در جهان اسلام کتابهایی با عنوان «موسوعه» به چاپ رسیده باشد. قدمای ما چنین تصوری از موسوعه نداشتند به نظر میرسد موسوعهنگاری پیشینهای صدساله دارد شاید نخستین موسوعه در جهان اسلام «موسوعه جمال عبدالناصر» باشد اگر گذشتگان و مورخان ما تعبیر درستی از موسوعه در نظرگاه خود داشتند امروزه بسیاری از آثار آنها ذیل این عنوان برجا میماند.
وی با بیان اینکه موسسه «دارالحدیث» به عنوان یکی از موسسههای مهم در عرصه موسوعهنویسی است، گفت: دانشنامه امام حسین(ع) در ۱۴ جلد میتوانست به عنوان یکی از کتابهای درخشان در کتاب سال حوزه انتخاب شود که متاسفانه این کار از سوی داوران رد شد. تا اینکه کتاب «گزیده شهادتنامه امام حسین (ع)» در نخستین جایزه دعبل به عنوان اثر برگزیده معرفی شد.
این عاشوراپژوه ادامه داد: نویسندگان در نگارش موسوعه نمیتوانند روایات موجود را به صورت انبار شده تحویل خواننده بدهند، موسوعهنویسی به دو صورت انجام میشود یکی از اشکال آن کتابسازی است و صورت دوم موسوعه نوشتن به صورت علمی و دقیق است که البته صورت دوم آن در جهان غرب بسیار دیده میشود.
اسفندیاری با بیان اینکه در چندین صفحه از کتاب حاضر دیوانی منسوب به حضرت علی (ع) به خوانندگان معرفی شده است، گفت: این دیوان را یکی از مترجمان نام آشنا در ایران به خوبی ترجمه کرده است اما این دیوان متعلق به علی بن ابیطالب قیروانی است. معیارهای دوگانهای در کتاب حاضر به چشم میخورد و متاسفانه تحلیلهای این کتاب یکدست نیست.
وی با اشاره به منابع این اثر گفت: درباره منابع باید بگویم منابعی که تا حدود قرن پنجم و ششم درباره واقعه عاشورا نوشته شده دارای وجاهت مراجعه است در حالی که منابع دوره صفویه و قاجاریه که تقریبا هزار سال پس از واقعه عاشورا نوشته شده دارای وجاهت استناد نیست. واقعه امام حسین(ع) واقعه مهمی بوده و دواعی در مورد آن بسیار است؛ از این رو درباره امام حسین(ع) منابع معتبر بسیاری وجود دارد؛ از این رو منابعی که در یک کتاب نقل میشود، باید از منابع قرون نخست نیز وجود داشته باشد، در صورتی که در شهادتنامه امام حسین(ع) منابع از قرون ششم به بعد نوشته شده است. همچنین از «الفتوح» منابع بسیاری نقل شده، در حالی که به متفردات این کتاب نمیشود اعتماد کرد.

طباطبایینژاد در پاسخ به انتقاداتی درباره منابع گفت: ما منابع را به چهار دسته مفقودین، ضعیف، معتبر و معاصر تقسیمبندی کردیم و بر همین اساس منابع را آوردهایم؛ از این رو ممکن است «الفتوح» منبع غیرمعتبری باشد و همچنین معتقدیم خالی از داستانپردازی نیست، اما نمیتوان از آن گذشت؛ چرا که کتاب مهمی است. از سوی دیگر بحارالانوار و قمقام ذخار نیز جزء منابع ضعیف هستند، اما چون ضعیف بودن بار منفی زیادی دارد، از این رو آنها را جزء منابع معاصر قرار دادیم و بحارالانوار ۹۰ درصد نقلهایش قابل اعتبار است و اندکی از منابع غیرمعتبر آورده است.
اسفندیاری در ادامه عنوان کرد: در جلد نخست این کتاب درباره مخالفان رفتن امام(ع) نیز بحث شده است که ۲۲ نفر عنوان شدهاند. که باید در این باره گفت؛ در اغلب کتابهای اهل سنت و شیعه این موضوع مطرح شده است. مخالفان را میتوان به سه دسته مخالفان خروج امام(ع)، مخالفان عافیتطلب و مخالفانی که از کارگذاران بودند میتوان تقسیمبندی کرد. در کتابهای اهل سنت این موضوع بزرگنمایی شده است؛ چرا که میخواستند امام حسین(ع) را فردی خودرأی نشان دهند و متأسفانه شیعه نیز در تاریخنگاری خود تحت تأثیر این گونه کتابها بوده است؛ از این رو گفته میشود که تاریخنگاری در پارادایم مکتب خلفاست.
سنگری در پایان این بحث مطالبی درباره هندسه و چینش مطالب عنوان کرد و سپس به نحوه پرداخت به موضوع عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) اشاره کرد.