برای حسود نمی توان کاری کرد/ درمان حسادت
وارث : «وَ مِن شَرِّ حاسِدٍ إذا حَسَدَ».
حسد و خطرهایش بر شما پوشیده نیست، اما برخی نکات دربارۀ حسادت وجود دارد که در ضمن حدیثی برای شما میگویم: « حسد نیکیها را از میان میبرد، چونان آتش که هیزم را از بین میبرد. » حسد از پرفسادانگیزترین و بدترین و بزرگترین گناهان بندگان است. در حدیث آمده است که حسادتکننده چون کافر و منکر و معترض به خلق خداوند است، نمیتواند آنچه را خداوند به بندگانش داده است، تاب بیاورد. خداوند علم و مال و موفقیت و نعمت و ثبات داده است، اما من به جای اینکه تسلیم ارادۀ خداوند باشم، حسادت میورزم، یعنی با قلب خود به کار خداوند و نعمتی که عطا فرموده اعتراض میکنم.
آدمی نمیتواند حسود را نادیده بگیرد. زیرا دشمن معمولی، به طور طبیعی، در کمین آدمی مینشیند و این خطر بزرگی است، اما چنان که میدانید نمیتوان حسود را درمان کرد. با حسود چه میتوان کرد؟ اگر محبتت را افزون کنی، بیشتر حسادت میکند. اگر از نعمتی که خداوند به تو عطا کرده به او بدهی، باز هم حسادتش بیشتر میشود. اگر او را احترام کنی، شعلههای حسادتش فزونی مییابد. هیچ درمانی ندارد، مگر اینکه به پروردگار پگاه متوسل شوی تا تو را از شرش حفظ کند.
نکتۀ تربیتی مهم دیگری دربارۀ «إذا حَسَد» وجود دارد؛ بسیاری از ما و، چه بسا بنا به طبیعت خود، حسد میورزیم و جای ملامت هم نیست، زیرا خلقت آدمی اینگونه است. برخی ارادهای ضعیف دارند، برخی دیدشان ضعیف است، برخی خوب حرف نمیزنند و برخی نیز به سبب وراثت یا محیط یا تربیت حسودند و در قلبشان حسادت هست. گناه چنین کسی که اینگونه آفریده شده است، چیست؟ باید خود را درمان کند، اما چگونه؟ باید حسادت را سرکوب کرد.
حسد آدمی را وامیدارد تا بر ضد کسی سخن بگوید، توطئه بچیند و مشکلاتی برایش ایجاد کند، اما اگر حسادت را نادیده بگیریم و از آن پیروی نکنیم، آهستهآهسته حسد کمتر میشود تا اینکه از میان میرود. حسادت با سرکوب کردنش از میان میرود، بر خلاف دیگر امیال آدمی. فیالمثل، اگر فطرت یا غریزۀ جنسی یا غریزۀ مدنیت در آدمی سرکوب شود، از بین نخواهد رفت، بلکه به عقل باطن راه مییابد و مشکلات و دشواریهای دیگری میآفریند. این مسئله در مورد اموری است که از طبیعت آدمی نشئت میگیرد، اما آنچه خارج از طبیعت آدمی است، اینگونه نیست. اگر بیماریهایی مثل حسد و ترس و بخل و وسواس را که مرضی در فطرت آدمی هستند، سرکوب کنیم، از میان میروند و پایان مییابند. از همینروست که در حدیث شریف رفع نیز از حسد یاد شده است، یعنی کسی که در قلبش حسادت دارد تا هنگامی که سخنی نگفته باشد و توطئهای نچیده باشد و کاری بر ضد کسی که به او حسادت میورزد، انجام نداده باشد، حسادتش کمرنگ و کمرنگتر میشود، تا اینکه از میان میرود. چنین کسی به سبب حسادتش عِقابی ندارد و بیشک خداوند او را میبخشاید و درمانش میکند. قرآن کریم نیز با عبارت «وَ مِن شَرِّ حاسِدٍ إذا حَسَدَ» به همین مسائل اشاره دارد. این مسئله به طور طبیعی بدینمعناست که حسادت شرّ و فساد و فتنه است و اگر حسود حسادت خود را عملی کند، باید از شرِّ او به خدا پناه ببریم. اما اگر حسود کاری نکرد، بدین معناست که شرّی ندارد.
قرآن کریم در چارچوبی تربیتی حسد را اینگونه درمان میکند و به حاسد هشدار میدهد که اگر به سبب حسادت کاری صورت دهی و سخنی گویی، هم عقاب خواهی شد و هم حسادتت فزونی مییابد و درمان هم نمیشود. اگر میخواهی از حسد رها شوی، ساکت شو! دردسر برای کسی ایجاد نکن و از خداوند بخواه که درمانت کند و شفایت دهد و طبیعتاً تو هم سلامتی خود را بازخواهی یافت.
برگرفته از تفسیر «سورۀ فلق» صفحه 44-34 ، کتاب برای زندگی نوشته امام موسی صدر
/1102101305