رهبرم، لبیک به شما لبیک به «رسولالله(ص) و امام حسین(ع)» است
وارث : در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانواده معظم شهدا هیأت قرآنی به دیدار خانواده شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) حمیدرضا اسداللهی رفتند. در این دیدار پدر شهید اسداللهی با اشاره به خصوصیات فرزندش گفت: حمیدرضا از کودکی با قرآن آشنا شد و در دوران دبستان در کنار شرکت در کلاسهای حفظ و قرائت موذن و مکبر مسجد محل بود. خانواده ما خانوادهای مذهبی است و پدربزرگ حمیدرضا حافظ کل قرآن و بخشی از مفاتیح بود. حمیدرضا متولد 15 بهمنماه 1363 بود و ظهر 29 آذرماه امسال به شهادت رسید. توصیه شهید به تبعیت از رهبری تبعیت از رهبری یکی از توصیههای همیشگی حمیدرضا بود و همواره راه رستگاری را در اطاعت از رهبر میدانست، با قرآن انس زیادی داشت و خودش قاری قرآن بود. حمیدرضا به زبان عربی سوری، لبنانی مسلط بود و پیش از اعزام، دورههای رزمی و فوریتهای پزشکی را پشت سر گذاشته بود. همچنین وی آمادگی جسمانی خوبی داشت و به فنون رزمی هم آشنا بود. نسبت به دنیا هیچ تعلق خاطری نداشت تاجایی که برای حضور در اردوهای جهادی از کارمندی وزارت بهداشت استعفا داد. استعفا از کار برای حضور در اردوهای جهادی و یاری محرومان در فعالیتهای فرهنگی بسیار فعال بود و علاقه زیادی به برنامهها و اردوهای جهادی داشت. بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شد تا جایی که برای حضور در مناطق محروم از کارش استعفا داد. شهادت بالاترین آرزویش بود و احساس میکرد از قافله شهدای دفاع مقدس جامانده. با مقاومت اسلامی لبنان ارتباط داشت. همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان، عراق، یمن و لبنان بود و این عزیزان در مراسم تشییع پیکرش نیز حضور یافتند. پس از شهادت، فرماندار بغداد شخصاً با ما تماس گرفت و با ما ابراز همدردی کرد. دفاع از اسلام مهمترین هدفش از حضور در سوریه بود و با این ادله قوی جایی برای مخالفت با اعزامش برای ما نمیگذاشت. البته متأسفانه گاهی سخنانی مبنی بر اینکه چرا باید جوانان ما برای دفاع از کشور سوریه جان خود را از دست دهند به گوش میرسد اما به واقع هدف دفاع از اسلام است نه دفاع از یک کشور. فرزندم خادم حجاج بود و چندین نوبت اعزام شده بود اما در آخرین اعزام حضور در جبهه نبرد را ترجیح داد زیرا عقیده داشت حج دفاع از حرم اهلبیت(ع) است. وی در یکی از اعزامها در بین مراسم دعای کمیل به افشاگری خاندان آلسعود پرداخت و مانع او شدند. قبل از رفتن آمد و از من اجازه گرفت و هنگامی که به او اجازه دادم از خوشحالی گویا پر درآورده بود. انس با قرآن و توصیه به اعضای خانواده در ادامه مادر شهید اسداللهی درخصوص فعالیتهای قرآنی فرزندش گفت: حمیدرضا از کودکی با حضور در مسجد و جلسات مختلف با قرآن انس گرفته بود فعالیت قرآنی داشت و در کنار آن در گروههای تواشیح هم فعالیت داشت. در همه زمینههای فرهنگی فعال بود و در این راستا پایگاهی در مسجد موسیبن جعفر(ع) تشکیل داده بود. همواره به همه ما توصیه میکرد که با قرآن مأنوس باشیم. خواهرش با توصیه او یک سال مرخصی تحصیلی گرفت و کل قرآن را حفظ کرد. همین انس با قرآن سبب شد تا توفیق شهادت پیدا کند و از این بابت خدا را شاکرم. فرازیهایی از وصیتنامه شهید صحبتی با امام مهدی(عج) در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان(عج) دارم، ای سید و مولایم! آقاجان! از تو ممنوم به خاطر تمام محبتهایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمندهام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زندهام. گرچه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکردهام، اما به آن امید جان میدهم که در آن روز موعود که ندا میدهند از قبرهایتان بیرون آیید و به یاری مولایتان بشتابید، من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بستهام، از قبر بیرون آمده و پای رکاب شما سربازی کنم، آرزوی بزرگی است، اما آرزو بر جوانان عیب نیست. در دوران زندگیام سعی کردم هیچ موضوع شخصی و دنیایی را از شما نخواهم و شما را قسم ندهم، اما الان در حرم جدتان امام رضا(ع) شما را به مادرتان قسم میدهم که همۀ جوانان این انقلاب اسلامی و در آخر این حقیر عاصی را برای نصرت خودتان تربیت کنید و برای سربازی خودتان به کار گیرید. آقاجان! به من میگویند تو زن و بچه داری، چرا به جهاد میروی؟ آقاجان! مگر من برای همسر و فرزندانم چه کردهام؟ هرچه بوده از لطف و عنایت شما بوده است. آقاجان! برخی نمیدانند وقتی من از تو جدا شدم، آن روز باید نگران من شوند و انشاءالله که آن روز را نبینند. من، همسر و دو فرزندم خودمان را سربازانی در پادگان تو میدانیم، حال یکی از این سربازان عزم مأموریت دارد و مشکلی پیش نمیآید؛ چون فرمانده بالای سر خانواده هست و فقط باید مواظب باشیم تا از این پادگان اخراج نشویم، آقاجان! تو کمکمان کن، زندگی چقدر شیرین میشود وقتی که پادگان تو شود و این زندگی همان بهشت است. صحبتی با نائب امام زمان(عج) و ولیّ امر مسلمین رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، مسئولیت هم نسبت به شما بیشتر شد. این را فهمیدم که در نظام الهی رفتار در قبال شما، همان رفتار در قبال امام زمان(عج) است و این را فهمیدم که مجوز شفاعت اهل بیت(ع) نسبت به من، در رضایت شما است، آقاجان! اگر رضایت شما نباشد، خدا و امام زمان(عج) هم از من راضی نیستند. میدانم که سرباز خوبی برای شما نبودم، اما سعی داشتم که هم خود و هم خانوادهام نسبت به اوامر شما مطیع باشند. از آن روزی که شنیدم رضایت شما بر آن است که سوریه نباید سقوط کند، خواستم من هم سهمی برای اجرای این فرمان داشته باشم و حال که توفیق جهاد در این عرصه قسمتم شده است، خدا را شاکر هستم و از خدا میخواهم که در این عرصه مؤثر و مفید باشم. رهبر عزیزم، لبیک به فرمان شما همان تکبیر حج است، همان لبیک به رسول الله(ص) و همان لبیک یا حسین است و این را امام بزرگوار به ما یاد داد، چون ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است. برایم دعا کنید و از من راضی باشید. وصیتم به مسلمانان و مستضعفان برداران و خواهران! انقلاب اسلامی یک پدیدۀ تاریخی و یک اتفاق اجتماعی نیست. این انقلاب یک انقلاب الهی و نورانی است. این انقلاب فقط متعلق به یک قشر خاص و ملت نیست، نه؛ انقلاب اسلامی موهبتی الهی است که خدا در این دنیا به بشریت ارزانی داشته. انقلاب اسلامی مقدمۀ همان حیات طیبهای است که انبیاء و رسولان و تمام ادیان توحیدی به دنبال آن بودند. به گزارش فارس شهید حمیدرضا اسداللهی متولد 1363 و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب در دانشگاه تهران بود؛ او همچنین از فعالان و نخبگان حوزه بینالملل بود که ارتباط مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت. با خبر شهادت این شهید والامقام، مراسمی در کشورهای عراق و یمن و پاکستان برای بزرگداشت وی برگزار شد. او که فعالیتهای فرهنگی مختلفی در کشورهای مسلمان منطقه داشت، از بانیان کنگره لقاءالحسین(ع) بود. در مراسم وداع با پیکر مطهر این شهید مدافع حرم، دوستان عرب زبان او از کشورهای عراق و لبنان نیز حضور داشتند. از این شهید والامقام دو فرزند پسر 4 ساله و دو ماهه به یادگار مانده است. /1102101305