غیبت قلبی چیست؟
از صفات اخلاقی ای که باعث غارت آرامش ما می شود، سوء ظن داشتن به دیگران است. امروزه چه علم روانشناسی و چه حوزه آسیب های اجتماعی روی این موضوع متمرکز شده اند و به عنوان یک بیماری روانی و اجتماعی از آن یاد می شود. اما پیش از ورود روانشناسی و جامعه شناسی به این حیطه این علمای اخلاق و حکمت بودند که به این رذیله اخلاقی در وجود انسان پرداخته اند. مرحوم آیت الله مهدوی کنی، معلم اخلاق در کتاب "اخلاق عملی" می کوشد از زبان آیات و روایات به این صفت و ابعاد و وجوه آن بپردازد. آنچه در ادامه می آید برگرفته از مباحث این کتاب ارزشمند است.
در این جا مناسب است به پاره ای از احادیث اشاره کنیم تا بهتر معلوم شود که سوء ظن تا چه اندازه خطرناک است و چه زیان هایی - اجتماعی و معنوی - به بار می آورد و شاید با توجه به این گونه مفاسد زیان بار بیماری های خود را بشناسیم و هرچه زودتر در صدد بهبود و اصلاح آن برآییم.
گوشه گیری یکی از مهم ترین زیان های فردی سوء ظن
از زیان های فردی سوء ظن این است که شخص بدگمان به دلیل نگرانی و عدم اعتماد به مردم همیشه در رنج و ناراحتی به سر می برد و دیگر کسی را شایسته معاشرت نمی یابد و در اثر این نگرانی و بدگمانی راهی و چاره ای جز گوشه گیری و دوری از مردم ندارد. حضرت علی(ع) فرمود: "من لم یحسن ظنه استوحش من کل احد / کسی که بدبین است از همه وحشت دارد."
سوء ظن غیبت قلبی است
گمان بد خود نوعی غیبت قلبی است. علمای اخلاق سوء ظن را از مصادیق غیبت قلب می دانند، به این معنی که اگر انسان در دل و ضمیر خود نسبت به برادر مسلمانش بدبین شد در دل از او غیبت کرده است و همان گونه که در بحث گناه و آثار سوء آن یادآور شدیم از دیدگاه دین مقدس اسلام، فکر گناه نیز ناپسند است.
امیر مؤمنان (ع) فرمود: "من کثر فکره فی المعاصی دعته الیها / کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود می کشند." یعنی همان گونه که فکر گناه، صفای روح انسان را از میان می برد سوء ظن نیز این گونه است زیرا کسی که نسبت به برادران دینی خود بدگمان شد و به این بدبینی ترتیب اثر دارد یعنی در دل آن را پیگیری کرد و پرورش داد سوء ظن او منتهی به غیبت قلبی می شود که علمای اخلاق از آن تعبیر به "عقد القلب" کرده اند و عقد قلب مقدمه غیبت زبانی، تهمت، سخن چینی و سعایت و بسیاری از گناهان دیگر است.
گسستن رشته الفت، زیان هم اجتماعی سوء ظن
از زیان بارترین نتایج سوء ظن این است که رشته الفت و مودت مردم را از هم می گسلد و موجب تفرقه و جدایی می شود. حضرت علی (ع) فرمود: "من غلب علیه سوء الظن لم یترک بینه و بین خلیل صلحا / بر هر کس بدگمانی غلبه کند هرگونه صلح و صفا میان او و دوستانش از بین می رود." در حدیث دیگری از آن امام بزرگوار می خوانیم: "سوء ظن بالمحسن شر الاثم و اقبح الظلم / بدگمانی نسبت به انسان نیکوکار - و بیگناه - بدترین گناه و زشت ترین ستم است."
حسن ظن در چه شرایطی درست است؟
هرچند از مطالب گذشته برداشت می شود که اساس زندگی اجتماعی بر اعتماد عمومی و حسن ظن استوار است ولی نباید فراموش کرد که حسن ظن در شرایطی درست است که در جامعه صلاح بر فساد غالب باشد ولی در اجتماعی که اکثر افراد آن اهل فسادند یعنی فساد بر صلاح غلبه دارد، خوش بینی و حمل بر صحت بی مورد است. در این گونه جوامع باید با احتیاط و دقت برخورد کرد و چنانچه بدون اتکا به محمل قابل قبول و معتبر کارهای مردم را توجیه و تصحییح کنیم خود را فریب داده ایم. در این مورد از امیر مؤمنان (ع) و امام هادی (ع) بیاناتی داریم که می خوانید. امیر المومنین فرموده است: "ذَا اسْتَوْلیَ الصَّلاَحُ عَلَی الزّمَانِ و َأَهلِِهِ ثُمّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظّنَّ بِرَجُلٍ لَم تظْهَرْ مِنْهُ حُوبَةٌ فَقَد ظَلَمَ، و َإِذَا اسْتَولیَ الفَسَادُ عَلیَ الزّماَنِ وَ أَهلِهِ فَأَحسَنَ رَجُلٌ الظّنَّ بِرَجُلٍٍ فََقَدْ غرَّرَ / هنگامی كه صلاح و نيكی زمانه و مردم آن را در بر گيرد در چنين شرايطی اگر كسی گمان بد به ديگری ببرد كه از او گناهی آشكار نشده است بی ترديد به او ستم كرده است، اما هنگامی كه فساد بر زمان و اهل آن فراگير شد هر كس به ديگری گمان خوب ببرد قطعا خود را فريب داده است. "
از امام هادی عليه السّلام نيز آمده است: "إِذَا كَانَ زَمانٌ اَلعَدلُ فيِهِ أَغلَبُ مِنَ الجَورِ فَحَرَامٌ أَن تَظنَّ بِأَحَدٍ سوُءً حَتّی يُعلَمَ ذَلِكَ مِنهُ وَإِذَا كَانَ زَمَانٌ الجَورُ فيِهِ أَغلَبُ مِنَ العَدلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يظنَّ بِأَحَدٍ خَيرًا حَتَّی يَبدُوا ذَلِكَ مِنْه / هنگامی كه عدالت بر جور و ستم غالب باشد حرام است به كسی سوء ظن ببری مگر آن كه بدانی كه فلان كار زشت را انجام داده است، و زمانی كه جور و ستم بيش از عدل و داد باشد كسی حق ندارد به ديگری گمان خوب ببرد مگر در صورتی كه خوبی وی كاملا مشهود و آشكار باشد."
البته بايد دانست كه در زمان غلبه فساد بر صلاح، گر چه خوش بينی، ساده انديشی است ولی بدگمانی نيز روا نمی باشد. به عبارت ديگر، در اين گونه شرايط هر چند نمی توان بدون دليل به مردم اعتماد كرد ولی به صرف ظن و گمان نيز نمی توان كسی را محكوم ساخت كه فرمود: "إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا / مظنّه و گمان به هيچ وجه جای حق و حقيقت را نمی گيرد." پس در اين گونه موارد بايد از هر دو جهت احتياط را از دست نداد: چه در مقام قضاوت و داوری و چه در مقام اعتماد به مردم و خلاصه بدون تحقيق و بررسی هيچ گونه اقدامی نبايد كرد اميرالمؤمنين عليه السّلام می فرمايد: "لَيسَ مِنَ العَدلِ القَضَاءُ عَلیَ الثّقَةِ بِالظّنِّ / داوری كردن با استناد و اتكا به ظن و گمان از عدالت به دور است. "
/1102001307