آیت الله قرهی: تمام خطورات انسان، به واسطه یاد انسان و ذکر است + گزارش تصویری

کد خبر: 48543
درس اخلاق آیت الله قرهی با سخنرانی آیت الله قرهی و مداحی کربلایی محسن حیدرزاده در مهدیه قائم المنتظر عجل الله تعالی فرجه برگزار شد
وارث: درس اخلاق آیت الله قرهی با سخنرانی آیت الله قرهی و مداحی کربلایی محسن حیدرزاده در مهدیه قائم المنتظر عجل الله تعالی فرجه برگزار شد.

در ادامه متن سخنان آیت الله قرهی را می خوانید:

آیت الله قرهی:

ذکر

تمام خطورات ربانی و نفسانی و شیطانی همه به واسطه یاد انسان و ذکر است. اگر توانستیم این تفکر و یاد را مراقبه کنیم انسان به خیلی از چیزها پی می برد. وقتی انسان افکارش به سمت دنیا رفت قول و عملش بر اساس آن ذکر فکری باشد آن موقع همه مطالبش دنیا می شود. اگر تصور کرد که همه چیز در دنیا است امور قلب و امور اعضاء و جوارحش دنیایی می شود و اصلاً غیر از دنیا هیچ چیز را درک نمی کند. عواملی گاهی باعث می شود که انسان خدا و بندگی خدا را فراموش کند. یکی از آن ها این است که ظواهر دنیا یاد او را به دنیا مشغول می کند.

از آنچه که از دنیا می گیرد شاد می شود و ناراحت می شود از آنچه که از دنیا از دست می دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «يا موسى! لا تَنسَني عَلى كُلِّ حالٍ ولاتَفرَح بِكَثرَةِ المالِ ، فَإنَّ نِسياني يُقسِي القُلوبَ ومَعَ كَثرَةِ المالِ كَثرَةُ الذُّنوبِ»1 اى موسى! در هيچ حال مرا فراموش نكن و از فزونىِ مال، دل شاد مشو؛ زيرا فراموش كردنِ من، دل را سخت مى‏كند و فزونىِ مال، همراهِ‏فزونىِ گناهان باشد. فکر نکن خوشبختی در مالت است. همین کثرت مال یک خصوصیتی برایت می آورد که انسان خدا را فراموش می کند ولخرج و اسراف کار می شود و دیگر مزه فقر را نمی چشد. این افراد دیگر عبادتی به نام روزه را، نه طاقتش را دارند و نه لذتی از آن می برند.

کسانی که فرح به مال دارند اولش فرح است بعداً گرفتار می شوند. لذت برای آن ها عادت می شود و بعد هم گرفتاری است. اینکه انسان بداند با یاد خدا خطورات و اعمال و ذکرش الهی می شود. اعضاء و جوارح انسان هم همواره باید به یاد باشند.

امام باقر علیه السلام فرمودند: «ذِكْرُ اللِّسانِ الْحَمْدُ وَ الثَّناءُ، وَ ذِكْرُ النَّفْسِ الْجَهْدُ وَ الْعَناءُ، وَ ذِكْرُ الرّوحِ الْخَوْفُ وَ الرَّجاءُ، وَ ذِكْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَ الصَّفاءُ، وَ ذِكْرُ الْعَقْلِ التَّعْظيمُ وَ الْحَياءُ، وَ ذِكْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْليمُ وَ الرِّضا، وَ ذِكْرُ السِّرِّ الرُّؤْيَةُ وَ اللِّقاءُ»2 اولیای خدا می گویند ذکر لسانی دو نوع است. یکی اینکه انسان اذکاری را بیان کند. بعد از اینکه بر زبان جاری کرد آرام آرام نفوذ بر قلب پیدا می کند. قسم دوم اولیای خدا می گویند برترین این است که از قلب بر زبان جاری می شود. همه شاکر نعمت خدا هستند و زبان به نیابت از همه اعضاء و جوارح سخن می گوید. وقتی "الحمدلله رب العالمین" می گوید، در حقیقت دست و قلب و همه اعضاء و جوارحش دارند می گویند.

این جریان خون در بدن و همه اعضاء و جوارحش همه می گویند: "الحمدلله رب العالمین". این حمد، حمد عجیبی است. وقتی پروردگار عالم این را از لسان بنده اش می شنود از ناحیه ملائکه برای او درود می فرستند.

یاد لسان این است که انسان اعلام می کند خدایا من یادت هستم و تو را فراموش نکرده ام. این حمد چه در باب نعم ظاهری برای انسان باشد شامل همسر و فرزند خوب و خانه و ...، می گوید "الحمدلله رب العالمین" و در مراتب بالاتر نعمت های معنوی مثل ولایت باز هم می گوید "الحمدلله رب العالمین". ظاهر بلا این است که بلایی است ولی در حقیقت می خواهد انسان را به اوج برساند. حتی در همان ظاهر هم بگوید "الحمدلله علی کل حال". فرمودند اگر مصیبتی به شما رسید آن موقع هم بگو الحمدلله.

یک موقعی فرزندی یا پدر و مادری را از دست می دهید آن علاقه از بین نمی رود ولی انسان می گوید"الحمدلله". در همه حالات و احوال باید این ذکر ذکر زبان باشد. در آن لحظات مشکل و سخت معلوم می شود اگر انسان بگوید "الحمدلله علی کل حال".

یکی از راه های تبیین حمد این است که من راضی به رضای ذوالجلال و الاکرام هستم و آنچه از طریق خدا به من می رسد همه نعمت است. بله صورت ظاهرش بلا است ولی بلاء یعنی ابتلاء. همه این ها را من راضی هستم. وقتی می گویم الحمدلله یعنی همه نعمت است ولی من خبر ندارم. وقتی انسان گفت: "چرا؟" از همان چرا شروع می شود و ناشکری های دیگر می کند. اینکه انسان را در لحظات سخت به او تلقین می کنند که خدا و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف هوای تو را نداشت. این همان خطورات نفسانی و شیطانی است. هر موقع مصیبتی آمد همان موقع اول بگویی: "الحمدلله علی کل حال" و این به آن معنا نیست که دیگر آن مورد بلا را دنبال نکنی. مثلا ماشینت گم شد یا مالی را از دست دادی بگویی "الحمدلله علی کل حال" مهم تر از مال از دست رفته، اعصاب است.

همه آن مطالب انسانی و اخلاقی را به دست می آورد. خودش و اعصابش را کنترل می کند و ضرب و شتمی ندارد و باعث گرفتاری خودش و فرزندانش نمی شود. یعنی همان لحظه آرامشی برای انسان به وجود می آید.

یاد زبان ذکر است

فرمودند: اگر می خواهید خطوراتتان الهی و ربانی باشد یاد زبان، ذکر است و اینکه شکرگزار نعمت باشیم. چرا اول از زبان آغاز کردند؟ حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: اگر نزد پروردگار عالم بهتر از شکرگزاری، عبادتی بود در همه حال بندگان مخلُصش با آن عبادت می کردند. بندگان مخلص در درون این ذکر را دارند ولو ما به لسان نشنویم. اینکه انسان واقعاً اعضا و جوارحش اگر راست می گویند باید دست و چشمش هم واقعا بگوید الحمدلله. این چشم شکرگزار نعمتی است که عالم را می بیند. شکر آن این است که آن را در راه خودش خرج کنم.

همه خلق باید این را بپذیرند که شاکر نعمت های خدا باشند. خود شکر یعنی من می دانم این نعم وجود دارد. خیلی کم هستند کسانی که شکرگزار هستند.

ذکر نفس سخت کوشی و تحمل رنج است

حضرت می فرمایند: اما ذکر نفس! ذکر نفس سخت کوشی و تحمل رنج است. اولا نفس نکاتی را دارد. همه وجود انسان از نفس نشأت گرفته است. نفس یا اماره است که انسان را به دنیا گرفتار می کند یا نفس مطمئنه است که وقتی مطمئنه شد خدایی می شود. «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»3 نفس مطمئنه آن نفسی است که می داند همه چیز از ناحیه خدا است و می داند هیچ چیزی در آن شر نیست الا از ناحیه نفس اماره انسان. فلذا وقتی همه چیز را از ناحیه خدا دانست شاید به همان مقام رضا که می گویند بالاترین مقام در بندگان خدا همان مقام رضا است برسد.

وقتی نفس مطمئنه به این حال رسید اتفاقاً یکی از خصوصیاتش این می شود که آرام است. وقتی انسان بداند همه چیز از جانب خدا است همه چیز را به او واگذار می کند و این آرامش را از ناحیه او به دست می آورد. برای اولیاء خدا مشکلات دنیا به عنوان شر محسوب نمی شود. شر آن چیزی است که آن ها را از ارتباط با پروردگار عالم دور کند. او را از مقام انسانیت خودش نزول بدهد. از آن مقام احسنی که بود نزول بدهد.

راجع به حدیث عنوان جهد و تلاش امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «عَلَيكُم بالجِدّ والاجتِهاد والتَأهُّب والاستِعداد»4 بر شما باد به تلاش و کوشش و سخت کوشی و مهیا شدن و آماده شدن. هر موقع آماده شدی خودت را درون آن قرار بده و نگران نباش. به نفست بگو بکوش تا مهیا شوی. وقتی ترس شدید از کاری برایت به وجود آمد این خودش دشوار و زیان بارتر است. جهد در نفس را داشته باش. تلاش کن به جایی برسی که اولیای خدا رسیدند. به ما گفتند از راه تقوا برسید.

/1102101304

 آیت الله قرهی:

پی نوشت:

1.     

كافى(ط-الاسلامیه) ج8، ص45، ح8 -تحف العقول ص 493

2.     

مشكاة الانوار ص 55

3.     

آیه 27 سوره فجر

4.     

نهج‌البلاغه: خطبه 130