حجت الاسلام موسوی مطلق: اگر می خواهید تا خدا اوج بگیرید خیلی از چیزها را باید زمین بزنید
عبرت
امیرالمومنین علیه السلام پس از آن فرازی که عرض کردیم بحث عبرت را بیان می کنند. خطاب به مردم می فرماید: ای مردم از گذشتگان عبرت بگیرید و فکر کنید که چطور در قبرها هستند و به خدا پناه ببرید از عصیان و تکبر. امیرالمومنین علیه السلام موارد عبرت را هم بیان می فرمایند. بعد از مرگشان با همه عظمتی که داشتند در قبر قرار گرفتند. امیرالمومنین علیه السلام بیان می کنند که از امم گذشته تجربه بگیرید. واقعا هم یک بخشی از قرآن برای عبرت گرفتن است. بخش اعظمی از قرآن راجع به قصص قرآن است و مهم ترین نکته اش بحث عبرت گیری از قرآن است.
امیرالمومنین علیه السلام در بیان دیگری می فرمایند چقدر زیاد هستند اسباب عبرت و چقدر کم هستند عبرت گیرندگان. همین شرکت در مراسم تشییع یکی از اسباب عبرت است.
اعتبار اجتماعی و ثروت پلی است برای رسیدن به خدا. امیرالمومنین علیه السلام ما را به گذشتگان ارجاع می دهند. قارون پسرعموی حضرت موسی علیه السلام بود ولی به جنگ او آمد. می خواست پیامبر خدا را به زانو دربیاورد و به او تهمت زد. حضرت موسی علیه السلام به سجده افتاد و سر بلند نکرد مگر با اجاز پروردگار. نمرود ادعای خدایی می کرد. می گفت ما خدا هستیم و شما آفریده ما هستید من مقام ربوبیت دارم. ولی یک پشه در بینی اش رفت و دوام نیاورد. درباره کسی که از یک پشه در امان نبود ولی ادعای خدایی می کرد باید تدبر کنیم.
تکبر پیامدهایی دارد. آدم متکبر نتیجه اش چه چیزی می شود؟ اولین نتیجه ای که دارد این است که از حق منصرف می شود. کبریایی ردای مخصوص خداوند متعال است. تمام حرف این است که جایی که خدا چیزی گفته است اگر شما ابراز وجود کنید از مسیر خداوند متعال منصرف می شوید. تکبر را کنار بگذارید. وقتی همه چیز آینه خدا است شما اصلا راهی غیر از خدا پیدا نمی کنید.
«ساصرف عن ایاتى الذین یتکبرون فى الارض بغیر الحق و ان یروا کل آیه لا یومنوا بها و ان یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا و ان یروا سبیل الغى یتخذوه سبیلا ذلک بانهم کذبوا بایاتنا و کانوا عنها غافلین»1 به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند و اگر هر آیه و معجزه ای را ببینند ایمان نمی آورند و چون راه هدایت را ببینند آن را پیش نمی گیرند و چون راه گمراهی را ببینند آن را پیش می گیرند از ( قدرت معارضه با ) آیات خود منصرف و روی گردان می کنم این ( کار ) برای آن است که آنان آیات و نشانه های ما را تکذیب کردند و ( از دیدن ) آنها غافل بودند.
آن ها تمام آیات الهی را می بینند ولی آرامش ندارند. راه درست و طریق رشد را می بینند ولی توجهی نمی کنند. این آثار تکبر است. همه می دانند صداقت و عفت ورزیدن راه خوبی است ولی چرا توجهی به معنای واقعی اش نیست؟ اینکه انسان ورودی های چشم و گوش و قلبش را کنترل کند خوب است ولی چرا توجه نمی کند؟
کسانی که آمدند و حق امیرالمومنین علیه السلام را غصب کردند آن ها حق را نمی دیدند؟ می دیدند. در غدیر دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمومنین علیه السلام را انتخاب کردند. بارها و بارها دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمومنین علیه السلام را چگونه معرفی می کردند. چرا ایشان را انتخاب نکردند؟ علت چیست؟ امیرالمومنین علیه السلام راه روشن بودند. اگر راه منحرف و نادرست را ببینند آن را انتخاب می کنند. الان انتخاب راه درست در عالم بیشتر است یا انتخاب راه نادرست؟ دید مشکل ندارد چون هر دو را دارد می بیند. این ها همه آیات الهی را می بینند ولی ایمان نمی آورند. این ها غافل هستند. گاهی انسان یک لحظه چشمش منحرف می شود ولی می داند که حواسش معطوف به جای دیگری بوده است قدرت تسلط بر خودش را نداشته است.
تکبر در اشخاص مختلف معنی اش فرق دارد. ساعتی را فکر کنیم ببینیم ما هم متکبر هستیم یا نه. ببینیم با پدر و مادرمان با تکبر صحبت می کنیم یا نه. اگر فهمیدید که علت تکبرتان این است که شما علم دارید به نوع دیگری زمین بزنید. اگر ثروت هست به نوع دیگری زمین بزنید. بدانید علت تکبرتان چیست. وقتی زمین زدید رشد می کنید. ما اگر آنچه که می دانیم سبب تکبرمان شده است آن را زمین نزنیم رشد پیدا نمی کنیم. مراحل بالاتری دارد زمین خوردن. اگر می خواهید تا خدا اوج بگیرید خیلی از چیزها را باید زمین بزنید تا روحتان تا خدا اوج بگیرد. اولینش تکبر است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: مردم قنبر غلام جدم علی بود. چون خیلی امیرالمومنین علی علیه السلام را دوست می داشت.
/1102101304
پی نوشت:
1.
آیه 146 سوره اعراف