حجت الاسلام صمدی: جهالت و هوای نفس نمیگذارد بندگی کنیم
وارث: جلسه هفتگی هیئت آقا موسی ابن جعفر علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام صمدی و مداحی حاج احمد نیکبختیان برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام صمدی را می خوانید:

هدف از خلقت انسان
فلسفه خلقت انسان در قرآن، عبادت خداوند است. وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ1 و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.
باید به حرف خدا گوش کرد. در این دنیا مهمترین وظیفه حرف گوش کردن است. اما جهالت و هوای نفس اجازه نمی دهد حرف خدا را گوش دهیم.
تعریف جهالت
استاد مرتضی مطهری تعریفی از علم ارائه داده اند: علم، وقوف به واقعیتهای هستی است. عالم هم با واقعیت های هستی ارتباط صحیح برقرار میکند. پس جاهل کسی است که ارتباط صحیح با واقعیت های هستی برقرار نمیکند. در نتیجه لزوما سواد داشتن و مدرک علمی به معنای عالم بودن نیست. باسواد بودن با عالم بودن متفاوت است. یکی از ایرادات نظام آموزشی هم این است که فقط باسواد پرورش میدهد. عالم پرورش نمیدهد.
ارتباط صحیح با هستی
یکی از واقعیتها، که اولین و نزدیکترین واقعیت محسوب می شود، خود انسان است. من عرف نفسه فقد عرف ربّه. پس کسی که برای خودش ارزش قائل نیست، باهر کسی رفاقت می کند. هر چیزی را میبیند و می خواند. این شخص با خودش ارتباط صحیحی برقرار نکرده. کسی که جایگاه خودش را در پازل هستی پیدا کرده است، وقت خودش را بیهوده هدر نمی دهد. فعل و ترک کارهایش با حساب و کتاب و فکر است. پس کسی که با خودش به درستی ارتباط برقرار نکرده توانایی شکوفایی استعدادهایش را ندارد.
خدا
دومین واقعیتی که باید ارتباط صحیح با آن برقرار کرد، خداست. باید بدانیم خدا کیست. از امام صادق علیه السلام نقل شده یکی از دلایلی که باعث برآورده نشدن دعاهای انسان می شود، عدم شناخت صحیح خداوند است.
همنوع
سومین واقعیتی که باید ارتباط صحیح با آن برقرار کرد، همنوعان انسان است. برادر ، خواهر، همسایه و...
باید هدف از ارتباط داشته باشیم تا ارتباط صحیح بشود. لذا مومن ارتباطش با حساب و کتاب است. امام سجاد علیه السلام فرمود تعداد رفیق 4 تا باشد و فرموده اند طوری با مردم برخورد کن که همه بگویند این رفیق ماست. باید اطرافیان را مورد توجه قرار بدهی. اخلاق سنگین ترین چیز در نامه عمل انسان است. باید با مردم خلیق و خوش اخلاق باشی.
طبیعت
چهارمین واقعیتی که باید ارتباط صحیح با آن برقرار کرد، طبیعت است. طبیعت تابلوی معرفی خالق است. بسیاری از بزرگان و انبیاء طبیعت گرد بودند. در دل کوهها عبادت می کردند. وقتی عظمت کهکشانها را میبینی باید احساس وجد کنی و عظمی و عزیزی خدا را به یاد بیاری. پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند: دو رکعت نماز با تفکر بهتر از 1000 رکعت نماز بی تفکر است. این تفکر علاقه ایجاد میکند. امام خمینی (ره) هم فرمودند اولین گام در سیر الی الله، تفکر است. در روایات آمده اهل بت دائما از شهر خارج میشدند و به طبیعت می رفتند برای تفکر کردن. عرفا سیر آفاقی همین است. یعنی به مکانهای مختلف بروی و از طریق مظاهر خلقت با خدا ارتباط برقرار کنی. سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ به زودى نشانه هاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است
پس انسان باید پرده های غفلت را کنار بزند. فکر کند در نتیجه به رشد برسد. انبیاء برای تفکر، عبادت و راز ونیاز به طبیعت می رفتند، پیامبر صلوات الله علیه هم به غار حرا می رفتند.
توحید، تعادل و عبودیت را در زندگی فراموش نکنیم. توحید یعنی خداشناسی، تعادل در همه ی امور زندگی، عبودیت یعنی بندگی کردن. امام علی علیه السلام ابهت زیادی داشتند به طوری که صحابه می گفتند تا ایشان صحبت نمیکرد ما جرات صحبت کردن نداشتیم. اما در عین حال شوخی و مزاح هم داشتند. رسول خدا با بچه ها بازی میکردند. امام خمینی (ره) به دخترش می گفت من در دورانی که درس میخواندم، هیچ وقت درسم را فدای تفریح نمی کردم. باید سرگرمی و تفریح هم در زندگی داشت.
دین فقط عبادت نیست، اگر بتوانی جوان و نوجوانی را به مسجد جذب کنی، شاید ثوابش از هزارسال عبادت بیشتر باشد.
پس جهالت و هوای نفس نمیگذارد بندگی کنیم. در روایتی از امیرالمومنین وارد شده است، تعبیر زیبایی دارد، میفرمایند عاقل اگر واقعا عقل داشته باشد، در شبانه روز ساعاتی را به این امور اختصاص میدهد. رُوِیَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ یَنْبَغِی لِلْعَاقِلِ إِذَا کَانَ عَاقِلًا أَنْ یَکُونَ لَهُ أَرْبَعُ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ یَأْتِی أَهْلَ الْعِلْمِ الَّذِینَ یَنْصُرُونَهُ فِی أَمْرِ دِینِهِ وَ یَنْصَحُونَهُ وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّتِهَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یُحْمَدُ، 3
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: وقت هر انسان مؤمن سه قسمت است:
1 ـ یک وقت و ساعتی که برای مناجات و دعا و عبادت است
2 ـ یک وقت و ساعتی که برای کسب معاش و در آمد است
3 ـ یک وقت و ساعتی که برای تفریح و استفاده از لذتهای حلال است و انسان عاقل جز در این سه مورد، وقت نمی گذراند یا کسب معاش یا قدم نهادن برای معاد و آخرت و یا لذت بردن در غیر حرام.
پی نوشت:
1- سوره ذاریات آیه 56
2- سوره فصلت آیه 53
3- بحار الانوار جلد 1صفحه390.