معنای دقیق «برکت» چیست؟
1. آنچه قابل درک است، نمونههای فراوانی دارد مانند آنچه ما در زندگی روزمره خود میبینیم که دو نفر با یک درآمد و در ظاهر با یک هزینه، امّا یکی با همان درآمد زندگی راحت و آسودهای دارد، امّا دیگری هرچه تلاش میکند باز هم یک گوشهای از زندگیش لنگ است.
ممکن است بخش وسیعی از مال یک انسان نسبتاً ثروتمند بر اثر تصادف، بیماری، سرقت، هزینههای دادرسی در دادگاهها، آتش سوزی، مسافرتهای غیر ضروری، از کار افتادن لوازم خانگی و وسیله نقلیه و نیاز به تعمیر اساسی، فاسد شدن مواد غذایی و صدها عامل از این دست از بین برود. یا حتی گرفتار خانوادهای شود که مجبور شود هر ماه میلیونها تومان فقط صرف آرایش و لباسهای غیر ضروری همسرش شود که آنهم برای نمایش در مهمانیها و کوچه و بازار از آن بهره ببرد. اما فردی دیگر با درآمدهای کمتر دچار این مشکلات نشود و از مال اندک خود لذت بیشتری ببرد که در این صورت مال او با برکتتر خواهد بود.
2. همانطور که گفته شد، همیشه این طور نیست که تمام چیزها را بتوانیم بفهمیم، بلکه گاهی از درک حقیقت عاجزیم. مثلاً در روایت آمده پیامبر اسلام (ص) فرمود: با صدقه دادن رزق را بر خود فرو آورید.[1]
این حدیث در ظاهر با موازین دنیوی همساز نیست؛ زیرا ما اگر چیزی را به عنوان صدقه بدهیم، در ظاهر از مال ما کم میشود، امّا چطور میشود که پیامبری که جز وحی سخن نمیگوید بفرماید: با صدقه دادن رزق و روزیتان زیاد میشود. همانگونه که گفته شد، برخی علائم برکت به صورت غیر مستقیم قابل درک است، و برخی از برکات نیز برای آینده دنیا و آخرت انسان ذخیره میشود، اما در مواردی ممکن است که افزایش برکت به صورت مستقیم قابل مشاهده باشد، که به یک نمونه آن اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام(ص) هنگامى که از مکه به طرف مدینه مهاجرت میفرمود با همراهان به خیمه امّ معبد خزاعیه رسیدند، امّ معبد در حالىکه جامهاى را به خود پیچیده بود، در کنار خیمه خود نشسته بود. حضرت و همراهان از وى مقدارى گوشت و خرما خواستند، ولی وى چیزى نداشت تا به آنان بفروشد در این موقع حضرت و همراهانش زاد و توشهاى نداشتند؛ لذا از این زن طعام و غذا طلب کردند، ام معبد گفت: اگر ما چیزى داشتیم احتیاجات شما را رفع میکردیم، و نمیگذاشتیم شما از بیطعامى ناراحت شوید. در این هنگام حضرت(ص) به گوشه خیمه نظر افکند، فرمود: اى ام معبد، پس این گوسفند چیست؟ گفت: این گوسفند به دلیل مرضى که دارد از سایر گوسفندان باز مانده است. حضرت فرمود: آیا در پستان او شیرى وجود دارد؟ گفت: این گوسفند مریض است و در پستان او شیر وجود ندارد، حضرت فرمود: آیا اجازه میدهى من او را بدوشم؟ گفت: آرى پدر و مادرم فدایت گردد، اگر در پستان او چیزى باشد شما در دوشیدن مجاز هستید.
حضرت رسول(ص) گوسفند را طلبید و نام خدا را بر زبان جارى کرد و گفت: خداوندا مرا در گوسفند این زن برکت مرحمت کن، در این هنگام گوسفند پاهاى خود را از هم باز کرد و شیر از پستانش جارى گردید. حضرت ظرفى را طلب کرد تا با دست خود شیر گوسفند را بدوشد. در این موقع ظرفى که وسیله آب خورى آن جماعت بود خدمت پیغمبر آوردند، حضرت از گوسفند مقدارى شیر دوشید به اندازهای که روغن و چربى آن بالا آمد.
پیامبر(ص) ابتدا از آن شیر مقدارى به ام معبد مرحمت فرمودند و او از آن شیر آشامید تا آنگاه که سیر شد، بعد از این اصحاب از آن نوشیدند و در آخر خود آنحضرت میل فرمود، و گفت: ساقى قوم بعد از اینکه دیگران سیراب شدند میخورد. همگان از شیر این گوسفند استفاده کردند، و پس از مدتى تشنگى و گرسنگى، کاملاً سیراب شدند.
حضرت رسول(ص) بار دیگر از این گوسفند شیر دوشید، و پس از مدتى استراحت از این محل گذشتند، پس از اینکه پیامبر اسلام(ص) رفتند، همسر این زن در حالیکه یک بز لاغرى هم با خود آورده بود، از راه رسید، هنگامى که چشمش به شیر افتاد، گفت: این شیر را از کجا آوردی؟ در اینجا گوسفندى که شیر بدهد موجود نبود و بقیه گوسفندان هم از این محل دور بودند، ام معبد گفت: نه به خدا قسم، مرد با برکتى از منزل ما عبور کرد و ... .[2]
از این روایت میفهمیم که برکت تنها آن چیزی نیست که به صورت غیر مستقیم به بندگان میرسد بلکه گاه رزق و روزی بیحسابی را نیز خداوند به صورت ویژه به برخی از بندگانش هدیه میدهد.