حجت الاسلام موسوی مطلق: تبری از دشمنان اهل بیت(ع) جزء اصول دین ما است

کد خبر: 49989
مراسم عزاداری ایام فاطمیه اول با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی سید مجید بنی فاطمه در حسینیه شهید همت برگزار شد

وارث: مراسم عزاداری ایام فاطمیه اول با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی سید مجید بنی فاطمه در حسینیه شهید همت برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانیم:

حجت الاسلام موسوی مطلق: تبری از دشمنان اهل بیت جزو اصول دین ماست


بیان کرامات یا معجزات یا توسلاتی که قطعا اسباب ظاهری هیچ نقش و راهی در آنها ندارند، نشان از عظمت حضرات معصومین علیهم السلام نیست. این برای اعلام نیاز ما به این ذوات مقدسه هست. وگرنه افق ائمه خیلی بالاتر از این است که این بعضی معجزات و کرامات را به آنها نسبت دهیم. از تراواشات اسماء مقدس آنها این کارها هم بر می آید.


حضرت عیسی علیه السلام هم مرده را زنده می کرد و هم خلق می کرد. در سوره آل عمران داریم.


خب وقتی حضرت عیسی این قدرت را دارد و ائمه هم این کارها را انجام دهند، آیا این نشان از عظمت آنها دارد؟ این توسلات و کرامات از باب اعلام نیاز ما انسانها است. عظمت اهل بیت علیهم السلام نه در صدور کرامات، معجزات و نه در صدور خارق عادات است. بلکه اگر انسان هم عبادات خالصانه انجام دهد، به آن مقامات بالا خواهد رسید. همانطور که در حدیث قدسی داریم: بنده من اطاعت کن و بگویم باش تو هم به هر چه بگویی باش می شود. از باب روشنایی دلمان است که می خواهیم عرضه کنیم، که خدا چنین نعمتی به ما ارزانی داشته است.


معجزه زنده حضرت زهرا (س)


این حکایت که عرض میکنم مستقیم از مرحوم میرزا احمد سیبویه شنیدم. این عالم برجسته هم در علوم حوزوی برجسته بود و هم روضه خان بودم. عشق و ارادت خاص به اهل بیت به خصوص روضه خانی حضرت سیدالشهدا علیه السلام داشت. ایشان میفرمود یک عمویی داشت که ماجرای جالبی را مکررا نقل میکرد. وقتی به حج مشرف شده بود. یک شخص نزد ایشان آمد و عرض کرد ما جزو شیعیان هستیم که از محرومیت و مظلومیت خاصی به سر میبریم. دل ماهم برای مجلس وعظ ، خطابه و روضه لک زده است. به انتظار ایام حج مینشینیم تا یک عالم شیعه بیاید. حال شما این افتخار را به ما میدهید. او هم بسیار خوشحال شده بود در کنار آل سعود و در عربستان. گفتند به خاطر مسائل امنیتی باید شبانه و تنها بیایید. وقتی وارد خانه شده بود هیچ اثری از عزاداری و مراسم مشاهده نکرده بود. روی میزها مشروب و دشنه ی برهنه بوده و به قیافه ها هم اصلا عزداری نمیخورد. خون هم اصلا برای آنها نمی جوشیده. پرسیدند آیا این افراد را میشناسی؟ خوب دقت کن. جواب او منفی بود. گفت زمانی که در یزد در حوزه ی علمیه درس میخواندی یک دوستی به نام مرتضی داشتی ولی از او خبری نداشتی. من مرتضی هستم. گفت من در همان زمان جاسوس در ایران بودم، ماموریتم ورود به حوزه بود و در آنجا درس میخواندم. ماموریتم که تمام شد برگشتم. عموی مرحوم میرزا گفته حال با من چکار داری؟ جاسوس پاسخ داده من چندین سال است به دنبال تو میگردم تا از تو به خاطر توهین هایی که به خلفا کرده ای انتقام بگیرم.


نفوذ جاسوس عربستانی به حوزه ی علمیه


دشمن بسیار ریشه ای کار می کند. جاسوسانش هستند. آنها هر 30 سال یا 50 سال بنا بر طبقه بندی هایشان اسناد را منتشر می کنند. خاطرات مستر همیتون هم قبلا در نشریات چاپ شده بود. بعدا به صورت کتاب در آوردند. با وجود اینکه چندین بار آن کتاب را مطالعه کرده ام اما بازهم به آن رجوع میکنم. خیلی از پیش بینی های آن در این زمان به وقوع پیوسته. انحرافات در عقاید.


تبری و لعن جزو اصول دین ما هست. نمی توانیم از آن دوری کنیم، اما عقل هم چیز خوبی است. ما در هدفها مشترک هستیم اما روشهایمان متفاوت است. ائمه ی معصومین ما از یک روش واحد استفاده نکردند. به اقتضای زمان، مردم و شرایط حاکمان تبری را به نوع دیگری بروز میدادند. به حسب شرایط بوده. مخصوصا در این زمان که سایت ها و خبرگزاری ها کوچکترین خبر را اطلاع رسانی می کنند. فکر نکنید اگرهم یک حرفی زدید عزیز دردانه حضرت زهرا سلام الله علیها خواهید شد.


آن شخص هم فکر می کرده همه محرم و خودی هستند. رسانه ها هم به شکل امروزی نبودند. پیش خود گفته من که یک عمردر قمار عشق حضرت زهرا سلام الله علیها بوده ام. به آن شخص گفته خوب یادت هست که چه گفتم الان هم میگویم میلیارد بار دیگر هم میگویم و باز هم خواهم گفت. آن شخص هم گفته این پیرمرد مثل اینکه بوی الرحمنش را شنیده که هذیان میگوید اگر وصیتی داری بگو. اوهم آیه ی صریح قرآن "واستعینوا بالصبر والصلوه " یادش آمده که صورت ظاهریش نماز و روزه است و صورت باطنی اش وجود نازنین پیامبر و حضرت علی علیه السلام است. به آنها گفته دو رکعت نماز میخواهم بخوانم تحفه ای باشد به حضرت زهرا سلام الله علیها. به حضرت عرض کرده بی بی جان من هرچه گفتم برای شادی دل شما بوده. هر چه برایم رقم زدی راضی هستم. یکی از خالص ترین اعمال تبری هست. اینکه انسان دشمن اهل بیت را دشمن خود بداند و آنهایی را که دوست داریم و نهایت ظلم را به آنها کرده اند. میگوید نماز حال مرا عوض کرد. در نمازم غم پهلوی تو در یاد آمد/ حالتی رفت که محراب هم به فریاد آمد. در قنوت زمان به دلش الهام شد (چون به دل مومن الهام باز است) بعد از نماز از پله ها بالا برود. بعد ازنماز به سمت پشت بام میرود قهقهه ی خنده ی انها بلند میشود که دارد فرار میکند. آمد بگوید فرار در مرام دوستان علی و زهرا نیست. میگوید دست خودم نبود گویی مرا می کشیدند. بعد از اینکه پایش را به بام میگذارد میبیند در پشت بام منزلش در یزد است. با یک توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها. متحیر مانده بود. همه از او پرسیدند ایام حج است اینجا چه میکنی. علما همه آمدند. همه از همسرش میپرسیدند آقاتون کجاست؟ گفت نمیدانم چه شد؟ گفتند همسرت معجزه ی زنده ی حضرت زهرا سلام الله علیهاست.


برادران توسلتان به اهل بیت خصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها را ازدست ندهید. انسان شرمش میآید که بخواهد عظمت ایشان را درک کند.