حجت الاسلام پروانه: برای پاسخگویی به شبهات، باید زیاد مطالعه کنید
وارث: اجتماع عمومی کانون بسیج مداحان یاس کبود با سخنرانی حجت الاسلام پروانه و مداحی حاج محمد فراهانی برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام پروانه را می خوانید:

لزوم مطالعه در امر تبلیغ
شما این افتخار را دارید که در کنار همه ی شغلهایی که دارید، خداوند این نعمت را به شما ارزانی داشته که مادح و ذاکر اهل بیت علیهم السلام باشید. کسی که در این کسوت و مقام قرار می گیرد باید مطالعه کند، تا می توانید مطالعه کنید با تمام مشغله هایی که دارید.
مقتل خوانی جزو کارهای اساسی شماست برای روضه خوانی. جدا از تحصیلاتتان که باید بالا ببرید، افزایش مطالعه هم اهمیت دارد. باید در مسائل مبتلی به و شبهات، توانایی پاسخگویی داشته باشید. پاسخگو بودن هم با مطالعه حاصل میشود و نباید از کتاب فاصله بگیریم.
حکایت تشرف سید بحرالعلوم به محضر امام زمان عجل الله
جوانان می آیند از ما درباره فاطمیه سوال میکنند. روزی یکی از شاگردان سید بحرالعلوم، از ایشان پرسید: آیا این روایت صحیح است: "هر که بر امام حسین بگرید یا بگریاند یا خود را به گریه بزند و قیافه ی گریه کنندگان را به خود بگیرد ، تنش بر آتش [ دوزخ ] حرام خواهد شد1 " اما این با عقل جور در نمی آید، عقل هم یکی از حجت های شرعی است؟ استاد خسته بود و جمعه شب هم بود، به او گفت شنبه پاسخت را خواهم داد. تصمیم می گیرد به زیارت عتبات برود و به امام توسل کند، سید بحرالعلوم می فرماید: در همان حال با شخصی هم سفر شدم که به من فرمود : " آیا می خواهی با هم مباحثه کنیم ؟ آیا می خواهی درباره ی ثواب زیارت امام حسین صحبت کنیم؟ " گفتم: " بله اتفاقاً من هم اکنون به همین موضوع فکر می کردم و این مسأله برایم مبهم مانده است " آن شخص فرمود: " داستانی را برایت نقل می کنم؛ روزی پادشاهی با اطرافیانش به شکار رفتند. وقتی حیوانی یافتند شاه به اطرافیانش گفت: دوست دارم خودم به تنهائی آن را شکار کنم؛ دنبال من نیائید؛ و خودش دنبال شکار رفت اما در بیابان گم شد و دیگر نتوانست راه را بیابد و کم کم تشنه و گرسنه گشت و نزدیک بود بمیرد؛ ناگهان از دور چشمش به خیمه ای افتاد و به سوی آن رفت و پیرمرد و پیرزنی را در آن دید که از همه ی دنیا تنها گوسفندی داشتند. آن دو از شاه پذیرائی کرده و تنها گوسفند خود را برای او ذبح و طبخ کردند. شاه هنگام بازگشت به آنان گفت : من در شهر وضع خوبی دارم؛ اگر مشکلی برایتان پیش آمد نزد من بیائید تا کمکتان کنم.
مدتی بعد آن مرد و زن که کاملاً بی چیز شده بودند به شهر رفتند تا از آن مهمانشان کمکی بگیرند و تازه در شهر دانستند که او پادشاه است! به کاخش رفتند و پادشاه آن دو را احترام کرده و نزدیک خود نشاند و داستان گم شدن خود و پذیرائی آن دو را بری اطرافیانش تعریف کرد و سپس از اطرافیانش پرسید: اکنون چگونه می توانم لطف این دو نفر را جبران کنم؟ یکی از وزیران گفت: یک گوسفند برایت ذبح کردند، تو هم یک گوسفند به آنان بده؛ دیگری گفت: یک گله گوسفند به آنان بده؛ شخص دیگری گفت: مزرعه ی بزرگی به آنان ببخش؛ دیگری گفت: جواهرات و پول فراوانی به آن دو بده؛ اما خود پادشاه گفت شما همگی اشتباه می کنید ! این دو نفر جان مرا نجات دادند و حق حیات بر من دارند؛ یعنی من بقیه ی سلطنتم را بدهکار اینان هستم و حق آنان این است که پادشاهی خودم را به آنان بدهم»
سید بحرالعلوم ادامه داد: « در این جا آن شخص رو به من کرد و گفت: " امام حسین علیه السلام هم همین کار را کرد؛ او دید درخت خزان زده ی توحید و نبوت و ... همه چیز اسلام خشک شده و مرده است و با چیزی جز شهادت او و اسیری خانواده اش بهاری نشده و دوباره جان نمی گیرد و حاضر شد این فداکاری را کرده و اسلام را تا قیامت تازه و زنده نگه دارد 2 " .
آن شخص به او فرمود: ببینید امام حسین علیه السلام همه چیزش را با خدا معامله کرد. از طفل 6 ماهه گرفته تا جوانش علی اکبر. امام حسین علیه السلام همان لحظه که به بالین حضرت علی اکبر علیه السلام آمد، شهید شد و جان داد، ایشان امامزاده بود. وقتی به میدان رفت می دانست امام با نگاهش او را دنبال می کند و تا چشم امام دنبالش باشد، شهید نمی شود. آمد به امام عرض کرد، با کنایه گفت پدر جان تشنگی مرا می کشد (یعنی وقتش شده از من دل بکنید. اگر در میدان کشته نشوم حتما با تشنگی شهید خواهم شد) امام بازهم دل نکند و فرمود برو ان شاالله از دست پیامبر سیراب شوی.
این یک نمونه اش بود. حال کیفیت شهادت حضرت علی اصغر، حضرت عباس، قاسم و... را در نظر بگیرید. در قدیم رودخانه ی قم در حال طغیان بود و رودخانه مثل سیل به سمت بازار می آمد. بازاری ها نزد آیت الله مرعشی رفتند. ایشان هم یک مقدار تربت سیدالشهدا در رودخانه ریخت و طغیان رودخانه فروکش کرد. مرحوم دولابی تعبیر زیبایی داشت. میفرمود: آیت الله مرعشی تربت اصلی را داشت وقتی به آب ریخت، تربت به آب گفت ها چه خبرت است؟ چرا داری موج میزنی؟ کربلا کجا بودی؟ طفل 6 ماهه، بچه ها؟
آن مرد بزرگوار که بعدا متوجه شدند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده، به سید فرمود امام حسین علیه السلام اینگونه با خدا معامله کرد، اگر خدا هم بخواهد رد احسان کند و احسان بیشتری بدهد، باید خداوندی خودش را به او بدهد که این امکان پذیر نیست، پس کلید جنت و بهشت را به او میدهد. دستگاه با عظمت امام حسین علیه السلام، با تمام دستگاهها متفاوت است.
عنایت امام حسین علیه السلام به شيخ جعفر شوشتري
عالم بزرگوار شيخ جعفر شوشتري3 می فرماید، شبي با خود گفتم: تا کي بايد «ملا کتابي» باشم، در فکر چاره برآمدم که چه کنم از بردن کتاب روي منبر بي نياز شوم، در همان حال به خواب رفتم. در عالم خواب، امام حسين عليهالسلام و ياران آن حضرت را ديدم که وارد سرزمين کربلا شدند و خيمه ها را برپا کردند و دشمن هم در مقابلشان صف آرايي کرد. شيخ جعفر شوشتري فرمودند: وارد خيمه امام حسين عليه السلام شدم و بر آن حضرت سلام کردم. حضرت امام حسين عليه السلام مرا نزديک خود نشاند و به حبيب بن مظاهر فرمود: فلاني مهمان ما است، ما آب نداريم تا از او پذيرايي کنيم، فقط مقداري آرد و روغن داريم، برخيز و با آن، غذايي آماده کن و نزد مهمانمان حاضر کن. حبيب بن مظاهر غذايي آماده کرد و پيش من گذاشت، چند لقمه از آن غذا خوردم و به خواب رفتم، يک لحظه احساس کردم به اين امور الهام شدم تا اين که روز به روز اين قدرت در من زيادتر شد و در مقام وعظ و خطبه به بالاترين مقصد رسيدم.4
چرا حضرت علی علیه السلام به خلفا کمک می نمود؟
لذا باید به جوانان توضیح دهید و تبیین کنید نه اینکه فقط حدیث بخوانید و بروید. باید شبهات را پاسخگویی کنید. شبهه مطرح می کنند که اگر حضرت با خلفا مخالف بود، پس چرا کمکشان میکرد. خود عمر بارها گفته بود اگر علی نبود من هلاک میشدم. جواب این سوال شبیه قضاوتی است که حضرت علی علیه السلام داشت. زمان خلیفه دوم دو زن، ادعای مادری یک پسربچه را داشتند. تمام شیوههای اثبات دعوا، اعم از سوگند و تهدید و نصیحت را بهکار برده بودند و به نتیجه نرسیدند. خلیفه وقت، درمانده و ناتوان، آنها را نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام فرستاد. امام علیهالسلام، نه سوگند داد و نه تهدید کرد و نه فشار آورد، بلکه عالمانه و روانشناسانه فرمود: حال که هر دو بر ادعای خود ثابتید و شاهد و بینه دارید و دست از دعوا برنمیدارید، من این کودک را با شمشیر دو نیم کرده و در میان شما میکنم.
ناگهان مادر واقعی کودک، فریاد برآورد: یا على! من از حق خود گذشتم؛ کودکم سالم باشد، هرچند در دست دیگران.
امام علیهالسلام فرمودند: کودکت را بردار و برو، مادر واقعى کودک تو هستی! که اگر فرزند آن زن بود، دلش مىسوخت و حاضر نمىشد تا به بچه صدمهاى وارد شود.
حضرت علی علیه السلام مادر واقعی اسلام
اسلام بعد از پیامبر صلوات الله علیه دو مادر پیدا کرد. یک مادر تنی و یک مادر ناتنی. زمانی که حضرت مشغول غسل دادن پیکر پیامبر بود، آنها مشغول تعیین خلیفه بودند. پیامبر صلوات الله علیه کرارا به حضرت امیر علیه السلام فرمود و از ایشان تعهد گرفت و اتفاقات بعد از خودش را شرح داد. به ایشان فرمود صبر کنند و دست به شمشیر نبرند.
حضرت امیرعلیهالسلام برای اینکه اسلام زنده بماند دست به شمشیر نبرد. حضرت امیرالمومنین علیهالسلام مادر واقعی اسلام بود. اسلام مثل بچه ای نزد آنها بود. وقتی میدید اسلام در خطر است و از اصل منحرف می شود، کمک میکرد.
وقتی حضرت علی علیه السلام از جنگ بر میگشت، شخصی به او گفت تو که انقدر شجاع و جنگجو هستی، پس چرا آن موقع دست به شمشیر نبردی، حضرت سخن پیامبر را به او فرمود: علی جان اگر به اندازه انگشتانت یار داشتی دست به شمشیر ببر. لذا حضرت 25 سال خون جگر خورد و صبر کرد مثل استخوانی در گلو و خاری در چشم. باید اینها را برای جوانان و نوجوانان بگویید. انتظاری که از من و شما می رود بیش از اینهاست.
کیفیت و کمیت اعمال
اعمالی که ما انجام میدهیم. کیفیت یعنی روح عمل و کمیت یعنی تعداد، دارد. در قیامت از کیفیت اعمال پرسش می شود. در کیفیت هم زمان و مکان شرط است. مثلا شب قدر یک ویژگی دارد، که شبهای دیگر ندارد.
مثلا در جنگ خندق رسول خدا صلى الله علیه و آله ارزش ضربت حضرت على علیهالسلام را چنین برآورد كرد: "ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین؛ ارزش این فداكارى بالاتر از عبادت تمام جنّ و انس است.5
چون جنگ خندق یک موقعیت ویژه و استثنایی بود. تمام کفر در مقابل حق ایستاده بودند. پیامبر صلوات الله علیه فرمود هر کس پیروز شود در این جنگ تا ابد پیروز است. بهره ی این موقعیت استثنایی را حضرت علی علیه السلام برد.
مکان کیفیت و ارزش عمل انسان را بالا میبرد. مثلا نماز در اینجا یک ثواب دارد، به جماعت یک ثواب دیگر. نماز در مسجدالحرام اندازه صدهزار رکعت پاداش دارد. در حرم حضرت علی علیه السلام، هر رکعت نماز 200 رکعت پاداش دارد.
مجلس امام حسین علیه السلام متبرک است. ملائکه بعد از تمام شدن مجلس در رقابتند که بالهایشان را متبرک کنند. خون در اسلام نجس است اما اولین قطره خون شهید، تمام گناهانش را پاک میکند. اما این خون شهید است. کسی که از اینجا می رود سوریه می جنگد. احساس حقارت می کنم وقتی جنازه ی شهدا را می آورند.
لذا مجلس سیدالشهدا علیه السلام، گریه و عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام این ویژگی ها را دارد. اینها را برای جوانان توضیح دهید. مخصوصا که دسترسی به اینترنت سهل است. شبهه افکنی بسیار زیاد است و اعتقادات راسخ جوانان و نوجوانان را هدف قرار داده اند. این وظیفه ی ماست. مستند سخن بگویید و روضه بخوانید. از مقاتل معتبر روضه بخوانید.
پی نوشت:
1- بحارالانوار ، ج 44 ، ص 309 .
2- رمز و راز کربلا ، ص 97 تا 99
3- مرحوم شيخ جعفر شوشتري از يگانه مجتهدان نام آور شيعه شد که منبرهاي ايشان بسيار جذاب و شنيدني و مورد توجه خاص و عام قرار گرفت و نفس مسيحايي و بيان گرم ايشان افراد زيادي را از خواب غفلت بيدار کرد.
4- کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضانيپور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 74 و 75
5- بحارالانوار، ج20، ص 216/ مستدرك حاكم، ج 3، ص 32 .