انسان دائم در حال امتحان است
وارث : جلسۀ درس اخلاق آیت الله قرهی در مهدیۀ قائم المنتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان آیت الله قرهی را می خوانید:
آنچه که باعث می شود انسان عبد خدا بگردد و از نوک پا تا فرق سر تمام وجودش الهی گردد این است که خطورات او و آنچه که بر ذهنش ورود پیدا می کند الهی گردد و این خطورات او را به ذکر دائمی در اعضا و جوارح ببرد. آن ذکر اعضا و جوارحی که عرض کردیم، خطورات ربانی و الهی خصوصیتش این است که اعضا و جوارح می شوند یاد خدا و این ذکر فقط به عنوان ذکر لسانی نیست، ذکر لسانی یکی از حالات انسان در ذکر الله است. گرچه اگر این اعضا و جوارح را از دست داد تبعا ذکر شیطانی در وجود او می آیند یعنی اعضا و جوارح که هرکدام از اینها به دست شیطان و نفس افتاد، گرفتار می شود، یک روز از نوک پا تا سر شیطانی می شود. ذکر لسانی این است که انسان دائم به ذکر مشغول باشد "شکرلله" نه اینکه نفهمد و همینطور بگوید بلکه یک مقدار تامل کند که خدا به من لطف کرده است، مرا انسان آفریده و به من رزق می دهد.
همۀ دنیا برای انسان امتحان است، ثروت و فقر همه امتحان است و هیچکدام هم بر دیگری فضیلت ندارد. عالم، عالم تکلیف است و ما تا لحظۀ مرگ هم در حال تکلیف هستیم و خدا کند در این امتحانات موفق باشیم و گرفتار نفس نشویم. اولیاء خدا فرمودند تمام دنیا از اول تا آخر ابتلا است و فکر نکنید یک امتحان از ما گرفتند دیگر تمام می شود، دائم در حال امتحان هستیم. تمام دنیا ابتلا و امتحان است، تا در دنیا هستیم امتحان می دهیم، ازدواج ما امتحان است، فرزند آوری مان امتحان است، شغل ما امتحان است، اگر انسان با این دید نگاه بکند معلوم است که دائم مراقب است و دائم می داند که در امتحان است و غفلت نمی کند. یک دلیل اینکه ما می بازیم این است که فکر می کنیم یک امتحان که خداوند از ما گرفت تمام شده است.
اگر انسان به این بیاندیشد که دائم در حال امتحان است نتیجه اش این می شود که مراقبه می کند، مواظبت می کند، اما اگر کسی بگوید من از امتحان بیرون آمده ام دیگر خیالش راحت می شود. اولیاء خدا می گویند ما در این دنیا نمی توانیم نفس راحت بکشیم، چون دائم در امتحان هستیم. کی خیالمان راحت می شود؟ وقتی تمام امتحانات را دادیم. فرق نگاه اولیاء خدا با نگاه ما این است که آنها تمام دنیا را تا زمانی که از این دنیا سالم بروند به آنجا که پروردگار می گوید "فادخلوها بسلامٍ آمنین"1تمام دنیا را ابتلا و امتحان می دانند، لذا نفس راحت نمی کشند یعنی مراقب هستند. دیدید زمانی که امتحان دارید خوابتان کم می شود، تفریحتان را کم می کنید. اگر انسان بداند همۀ دنیا امتحان است مراقب است و دیگر خیالش راحت نیست!
شادی های دنیا شادی های ظاهری است و غم های دنیا هم ظاهری است و اینها امتحان است، لذا نه شادی های دنیا مومن را به وجد می اندازد نه غم های دنیا او را اندوهگین می کند.
گاهی اوقات هم ما خیال می کنیم که امتحانمان را خوب داده ایم اما خوب نشده است، اینجاست که باید بگوییم " عاملنا بفضلک ولا تعاملنا بعدلک"2
یکی از عرفا می فرمودند وقتی انسان نزد پروردگار عالم تواضع کند و اعلام عجز بکند و بگوید خدایا من عاجزم، نمیتوانم و... آن وقت است که خدا عنایت بیشتری به او می کند.
وقتی انسان به این فکر کند که ناتوان است و همۀ نعمت هایش از سوی خدا به او رسیده است دائم به یاد خدا می افتد و هیچ چیز را برای خودش نمی داند. عقل حقیقی این است، لذا وقتی عقل این را متوجه شد تعظیم می کند " ذكر العقل ، تعظيم و حياء."3
امام علی علیه السلام می فرماید انسان در حال تعظیم دائمی قرار می گیرد. حضرت در خطبۀ 147 نهج البلاغه آورده است که سزاوار نیست کسی که بزرگی پرورگار عالم را می شناسد خودش را بزرگ بداند.
کسی که عظمت انسان را درک بکند خودش را بزرگ نمیداند.
یکی از خصوصیات اولیاء خدا این است که قلباً در حال تعظیم هستند.
آیت الله شاه آبادی می فرمودند گمان نکنید در یک حال می مانید شاید یک گبر و کافر زمانی با نفس حقی به مقام بالایی برسد و عوض شود و شمایی که خیلی ادعا می کنید بر اثر یک اتفاق ناگهان سقوط کنی.
لذا اولیاء خدا دائم خودشان را به پروردگار عالم می سپردند و توکل میکردند.
بدانید در زندگی تمام شما یک لحظه نفحاتی و انواری می آید، باید خودتان را در معرض اینها قرار دهید.
پی نوشت:
1- سورۀ حجر آیۀ 46
2- دعای روز بیست و دوم ماه رمضان - شرح اصول کافی ، ملا صالح مازندرانی ج 10ص 191
3- مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 401 به نقل از جلد سوم ميزان الحكمه .