حجت الاسلام علوی تهرانی: دلایل عدم تحریف قرآن

کد خبر: 50596
جلسه هفتگی تفسیر قرآن با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر علیه السلام برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی تفسیر قرآن با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر علیه السلام برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام علوی تهرانی را می خوانید:

حجت الاسلام علوی تهرانی:

بحث ما در مقدمات تفسیر قرآن در سه شاخه شکل می گیرد شاخه اول مختص از سلسله مراتب علوم قرانی است اما انتخاب این سه مسئله از علم است   یک وحیانی بودن متن قرآن، دوم مصونیت متن از تحریف و سوم اینکه قرآن که دارای متن وحیانی است قابل فهم است یا نه؟ چگونه باید متوجه بشویم؟

 دو مسئله اول بخاطر اعتقاد پیدا کردن ما است. ما در بحث تفسیر  گفتیم که ما می خواهیم به قرآن عمل کنیم، عمل کردن مربوط به فهم است. حالا که می خواهیم عمل کنیم، در شاخه دوم بحث به این متن عمل بکنیم، آیا این متن وحیانی است؟ همان است که خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرده و همان است که در عصر پیامبر صلوات الله علیه گفته شده است؟ این دو مسئله مهم است  مسئله اول تهدی است که راجع به آن بحث کردیم، مسئله دوم تحریف است. تحریف در قرآن مسلم به آنچه که ما به آن اعتقاد داریم عدم تحریف به قرآن است. عقیده ما برا این است که قرآن تحریف نشده است.

 چرا از عدم تحریف قران بحث می کنیم؟ عنوان بحث تحریف قرآن است و عقیده ما عدم تحریف قران است. ما باید اثبات کنیم  این متن قرآن همانی است که در عصر پیامبر صلوات الله علیه بوده و کم و زیاد نشده و این یعنی عدم تحریف. معجزه بودن همان است که خداوند به پیامبر گفتند تحریف یعنی همان که در عصر حضرت محمد صلوات الله علیه متداول بوده است و همان قرآنی است که در صدر اسلام می خواندن و همان قرآنی که در جنگ صفین مقابل چشمان امام علی علیه السلام بر نیزه زدند.

بحث تحریف و عدم تحریف مکمل اعتقاد ماست. ما باید بر بحث عدم تحریف اعتماد داشته باشیم علاوه بر اینکه مخالفین ما خودشان اعتقاد دارند بر تحریف  قرآن ولی شیعه را متهم می کنند. آن ها در کتاب های شان سوال دارند که کدام آیه خذف و تحریف شده است؟ در بحث تحریف ما با دو گروه مواجه هستیم، یکی مسیحیت که معتقدند همانطور که انجیل تحریف شده  قرآن هم تحریف شده است، پس نمی توان قرآن را حجت دانست. گروه دوم برخی از مسلمین هستند، برخی از مسلمانان، تمام اهل سنت و برخی از شیعه ها که معتقد هستند قرآن تحریف شده است. این گروه از اهل سنت مکتبی هستند. یکی از این علمای اهل سنت رافعی که در کتاب اعجاز القرآن بیان کرده است: شیعه که خداوند آن ها را ذلیل نماید همان گونه که اعتقاد دارند قرآن تحریف و کم و زیاد نشده  همه این ها از توهمات شیخ حشام ابن حکم جوان بیست ساله ای است که امام صادق علیه السلام، احترام زیادی برایش قائل بود شیعه از روی جهالت تابع او در قرآن است و سبب این توهمات مسائلی است که اینجا جای ذکر این مسائل نیست. این مقاله مشخص است از اول که بحث به هیج عنوان عملی نیست.

تهمت دوم را علی بن حزم در کتاب خود ذکر کرده: "امام امامیه (شیعه) از قدیم تا کنون معتقد اند قرآن تبدیل یافته و در آن  کم و زیاد و نقصان فراوانی پدید آمده است"

 آلوسی در کتاب تفسیر روح المعانی می گوید: شیعه توهم دارد که عثمان، بلکه ابوبکر و عمر قرآن را تحریف و بسیاری از سوره و آیات را ثابت کردند. سپس چند روایت از اصول کافی نقل می کنند  که از  آنها تحریف استفاده می شود و بعد می گوید: قرآنی که در سراسر جهان در دست مسلمانان است که مرکز از دیدگاه شیعه حتی از انجیل هم شدیدتر تحریف شده است و از نظر تالیف نیز از آن دو کتاب ضعیف تر است و تو آگاه که این قول شیعه سست تر از خانه عنکبوت است و به راستی که خانه عنکبوت سست ترین خانه هاست و تو در حماقت معنی این قول و صفت افترا زدن هیچ شکی نخواهی کرد و چون بعضی از علمای شیعه به زشتی این قول یعنی به تحریف قرآن آگاه شوند، در دفاع  از خود گفتند این قول فقط به برخی از علما اختصاص دارد پس علاوه بر بحث تحریف به این تنیجه رسیدن که قرآن مصون از تحریف است. ما را مستحکم می کند در این که این قرآن همان متنی است که در زمان رسول خدا صلوات الله علیه بود و اطمینان ما را به این معنا بیشتر می کند. بنا بر این به خاطر پاسخ به این مسئله اتهام و آن استحکام ما مجبور هستیم که به صورت مثبوت وارد بحث تحریف بشویم.

 حالا باید از  این علمای اهل سنت  پرسید از کجا این حرف ها  را به شیعه نسبت داده اند/ مسلما دو جواب بیشتر ندارند، یک این عقیده فلان عالم شیعه است و دو اینکه از فلان کتاب و فلان بخش از کتاب چنین اظهاراتی می کنید از کجا به دست آورده اید؟ یا از ناحیه قول یا فتوا در قول از علمای صدر شروع می کنند، یعنی علامایی که ریشه عالمان شیعه هستند، اولین شخصیت بزرگوار ریشه علمای اولیه جناب شیخ صدوق صاحب کتاب فقهی و کتاب های دیگرشان منابع روایی ما هستند و در کتاب اعتقادات صدوق فرمودند که: به اعتقاد ما قرآنی که خداوند بر پیامبر صلوات الله علیه نازل کرده اند بیشتر از قرآنی که اکنون دردست مردم موجود است نبود و نیست و تعداد سوره 114 می باشد و نزد ما سوره ضحی و الم نشرح یکی است و همچنین سوره ایلاف و سوره  فیل یک سوره می باشد کسی که به ما نسبت دهد و بگویید ما گفته ایم قرآنی که بر  پیامبر نازل کرده اید بیشتر از قرآن و دعاهای موجود است دروغ گو است و به ما طایفه امامیه تهمت ناروا زده است.

 دومین عالم جناب شیخ مفید است که اولین حوزه در جهان تشیع مربوط به ایشان است که در سیطره  بنی عباس و در بغداد در مقابل اهل سنت دایر گردید.

 در کتاب اجوبه المسائل السرویه می فرماید "اگر کسی بگوید چطور صحیح است که گفته شود این قرآنی که اکنون در بین مردم است حقیقتا همان کلام الله است بدون هیچ کم و زیاد و حال شما از ائمه معصومین روایت نقل می کنید که آنها به جای "کنتم خیر امت" خوانده اند "کتنم انت امت" و همچنین به جای "جعلناکم امة وسطا" گفتند "جعلناکم ائمة وسطا" که آنها بر خلاف قرآن است که در دسیت مردم است شما شیعه ها با همچین چیزی چطور می گویید که قرآن تحریف نشده است؟ شیخ مفید در پاسخ می فرماید: اخباری که از ائمه علیهم السلام نقل شده همه آنها اخبار  آحاد است و نمی توان به صحت آنها یقین  حاصل کرد. کسی منکر این نیست که در قرآن کریم دو نوع قرائت شده است. اما یکی از این ها در قرآن و دیگری در روایت آمده است. همانطور که مخالفین ما به صراحت اعتراف کردند اختلاف قرائت تا 10 نوع بیان شده  ولی اختلاف در قرائت تحریف نیست.

 جناب شیخ طوسی یک کتاب تفسیری دارند 10 جلد الطبیان و کتاب دقیقی است مقصود از طرح این کتاب علم معانی  و اغراض مختلف  قرآن کریم است، اما سخن در رابطه با زیادی و نقصان قرآن سزاوار این کتاب نیست  چون در زیادی قران عجلا در زیادی آن است. یعنی تمام علمای امامیه ما قبل جناب شیخ اجماع دارند، یعنی از جناب شیخ تا تمامی علما همه یک نظریه و یک فتوا دارند. یعنی هم شیعه هم سنی معتقد بر این هستند که چیزی از قرآن کم نشده و همین مطلب به صحت نزدیک تر است.


سخنرانی حجت السلام علوی تهرانی