چرا باید ایام فاطمیه طولانی باشد؟
1- بزرگداشت به تناسب بزرگی شخصیت
پاسخ اول این است که بزرگداشت هر شخصیتی باید متناسب با بزرگی او باشد. این، یک اصل و مسأله عقلانی است. انسان ها و اسوه های بزرگ دینی، که عامل هدایت، تربیت و سعادت امت اسلامی و جهان بشری اند، بزرگداشت هر شانی از شوون آنان از جمله بزرگداشت رحلت یا شهادتشان نیز باید بزرگ و چشمگیر باشد. شما می دانید برای رحلت حضرت امام خمینی (ره)، 40 روز عزای عمومی اعلام شد و حق ایشان نیز همین بود. همیشه بالاترین مقدار عزای عمومی مثلاً 3 روز است، اما برای امام راحل (ره) به تناسب عظمت وجودی او 40 روز اعلام می شود؛ هیچ کس هم احساس نمی کند این مدت زیاد است. هر سال هم ایام بزرگداشت رحلت ایشان، اگر چه از لحاظ تقویمی یک روز (14 خرداد) است، اما عملاً و به تناسب شخصیت ایشان –که حتی از کشورهای دیگر جهان نیز در مراسم بزرگداشت امام (ره) شرکت می کنند- چندین روز به طول می انجامد. بنابراین اگر برای حضرت فاطمه سلام الله علیها (به قول شما) زیاد باشد نیز، حرکتی معقول و منطقی خواهد بود.
2- بزرگی خود حادثه
حادثه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها خود آن قدر موضوعیت و اصالت و عظمت دارد که اقتضای گرامیداشت و بزرگداشتش اختصاص روزهای زیادی به آن است. خود حادثه، بزرگ، تکان دهنده، موج آفرین و تحول زاست؛ مربوط به شخصیتی است که بر اساس احادیث فراوانی، قلب و روح و جان پیامبر صلی الله علیه و آله شمرده شده، از الگوها و اسوه های بزرگ امت اسلام است؛ انسان کامل و ولی اعظم الهی است؛ رضایت و خشم او رضایت و خشم خدا و رسول است؛ یک تنه در برابر خط انحراف ایستاده و جان خود و فرزندش را فدا کرده و اسلام علوی را نجات بخشیده است؛ و ...
بی تردید شهادت چنین انسانی بس بزرگ است، پس بزرگداشت و سالگرد شهادتش نیز باید بزرگ و چشمگیر باشد و یکی از مظاهر این بزرگی، اختصاص بیش از یک روز و دو روز به آن است.
3- برکات و ثمرات این بزرگداشت
برکات و ثمرات مجالس این بزرگداشت آن قدر زیاد و فراوان است که اگر فرضاً نکته خاصی هم در بین باشد تحت الشعاع آنها واقع می شود. هر انسان فهیم و فرزانه ای با توجه به این برکات و آثار مثبت، اختصاص روزهای زیاد به این بزرگداشت را امری مثبت، عقلانی و حتی لازم و ضروری تلقی می کند. آری، این بزرگداشت ها، آثاری مثل گفت و شنود حقایق و تعالیم دینی، تذکر سیره و زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها، نشر و تبلیغ دین خدا، یاد آوری آن چه حضرت زهرا (س) در دفاع از دین خدا وامام زمان خویش انجام داد ، یادآوری احکام الهی و بزرگداشت نام و یاد خدا و اولیای او ودرنهایت تکلیف ما در قبال اعتقاداتمان وامام زمانمان را در پی دارد.
4- بازگشت نفع به خود ما
این بزرگداشت ها و مجالس، نفعش به خود ما باز می گردد. شیعه (مثل ایام عاشورا) با همین مجالس و بزرگداشت ها تربیت می شود، رشد می کند، روحیة حماسی پیدا می کند، مقابل دشمن می ایستد، و ... چه بسیار بوده و هستند افرادی که در همین مجالس به سوی خدا توبه می کنند و به راه راست رهنمون می شوند. بسیاری از افراد با تاریخ اصیل و حقیقی اسلام آشنا شده و به اشتباهات خود پی می برند و به آگاهی درست دست می یابند.
5-در مقابل کار دشمن، زیاد نیست
هر انسان فهیم، آگاه و مطلع از وسعت و عمق تبلیغات و توطئه های فرهنگی، فکری و اعتقادی دشمن، به خوبی می داند که این به قول شما ایام فاطمیه و برگزاری چندین مجلس، در مقابل آن چه دشمن از طریق رسانه های جمعی خصوصاً رسانه ها مجازی و ماهواره ها برای تخریب اعتقادات و مقدسات شیعه، از جمله حضرت فاطمه سلام الله علیها انجام می دهد، نه تنها زیاد بلکه واقعاً چیزی به حساب نمی آید. این پاسخ ها هر یک باید با طول و تفصیل لازم مطرح شود تا مساله قدری روشن تر شود، اما همان طور که گفتیم در این وقت کم فقط به آنها اشاره می شود.
6-نیاز جامعه
باید در اینجا تاکید کرد اکنون که باز به تعبیرمعروف این ایام مدت زیادی طول می کشد، باز هم جامعه و مخصوصاً جوانان ما، چیز زیادی از رهبران و امامان و اولیای دین خود از جمله حضرت فاطمه سلام الله علیها، شخصیت و سیره و زندگی و آرمان های ایشان نمی دانند و آنان را درست نمی شناسد، در این صورت، تقاضای صحیح و معقول جامعه باید این باشد که مجالس بزرگداشت را عمیق تر کنید تا ما اولیا و اسوه های دین خود را بهتر و بیشتر بشناسیم ؛ نه به عکس، اعتراض شود که چراطولانی می شود !البته بزرگداشت ها صرفا با برگزاری یک مجلس ساده برگزار نشود.
7-افسردگی یا نشاط و پویایی
تردیدی نیست که خروجی و حاصل این بزرگداشت ها و مجالس، نه تنها غم و غصه و افسردگی نیست، بلکه به عکس، در حقیقت، نشاط و پویایی و بالندگی و اقتدار است. شما اگر از ظواهر این مراسم که همراه با روضه و گریه و سینه زنی و امثال ان است بگذرید –که این ها هم لازم است- در لایه های دیگر آن، فقط و فقط روحیة حماسی، اقتدار روحی، بالندگی، پویندگی و خلاصه نوعی نشاط درونی، بهجت فکری و عرفانی، پرواز روحی و در یک نگاه، دوری از هرگونه پژمردگی و افسردگی است. چه کسی گفته خروجی ایام عاشورا یا فاطمیه یا بزرگداشت رهبران بزرگ و امامان دینی، افسردگی است؟ اگر این طور بود، پس پیروزی هشت سال دفاع مقدس، یا جنگ های 33 و 22 و 8 روزه حزب الله بر علیه صهیونیستها چه گونه رقم خورد؟ آیا اینها نشاط و شادی حقیقی نیست؟
در عین حال، این را هم تأکید کنم که برخی اندیشه ها، تصورات یا اعمال نادرست که ممکن است خاستگاه شبهه یا سوال مورد بحث را فراهم آورد، به هیچ وجه مورد تاکید من نیست. نظر من، نگاه از یک زاویه واقعی، معقول و منطقی به مسأله است و چنین نگاهی نکته هایی را به دنبال دارد که توضیح دادم.
منبع: وب سایت شخصی حاج علیرضا بکایی
/1102101305