حجت الاسلام علوی تهرانی: با زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه انس پیدا کنیم+گزارش صوت و عکس
وارث: مراسم شب شهادت امام هادی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی و مداحی حاج حسن خلج در مسجد حضرت امیر علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام علوی تهرانی را می خوانید:
سفارش امام صادق علیه السلام در زمان غیبت
أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ1؛ وجوب اطاعت از اولی الامر، اولات امر که حضرات ائمه علیهم السلام هستند، در قرآن اثبات شده است. امام می فرمایند، هر کس باید امام زمان دوره ی خود را بشناسد، اگر شناخت به معرفت الله رسید به عبودیت و بندگی خدا اشتغال پیدا خواهند کرد.
نشستن در این جلسات برای شناخت خدا خوب است اما کافی نیست. باید از خود خدا در خواست کرد که ما را موفق به شناخت خودش بگرداند. امام صادق علیه السلام می فرماید: غیر ان الله عزوجل یحب ان یمتحن الشیعه فعند ذلک یرتاب المبطلون2. یعنی غیبت امام مهدی امتحان شیعه است. آنهایی که اهل باطل هستند دچار تردید می شوند و می روند.
یکی از حکمتهای غیبت امام، از بیان امام صادق علیه السلام، امتحان شیعیان است. ببیند تا کجا پای امامشان می ایستند. اهل باطل یهودی، شیطان پرست، بهایی، مسیحی و تابع نحله های منحرف جدید نیستند، بلکه کسانی هستند که به دروغ داعیه ی مهدویت هستند. غیبت آن قدر طولانی می شوند که این افراد هم دچار تردید می شوند و می گویند اگر وجود داشت تا الان می آمد.
در ادامه روایت زراره از ایشان می پرسد: فدای شما شوم! اگر آن زمان را دریافتم چه عملی را انجام دهم؟ فرمود: ای زراره! اگر آن زمان را دریافتی به این دعا مداومت کن: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی3 ؛ بار خدايا خودت را به من بشناسان زيرا تو اگر خود را به من نشناسانى، من رسولت را نشناسم، بار خدايا رسول خود را به من بشناسان زيرا اگر تو رسول خود را به من نشناسانى حجت تو را نشناسم، بار خدايا حجت خود را به من بشناسان زيرا اگر تو حجت خود را به من نشناسانى از دينم به در شوم و گمراه گردم.
عدم شناخت امام مساوی با گمراهی
نشناختن امام مساوی با گمراهی است.خدا باید نور ایمان را در دل بتاباند، تا در این نور هم خودش دیده شود و هم پیغمبر و هم امام. که اگر امام دیده و ادراک شد، بندگی خدا حاصل می شود. پس اولین گام در معرفت امام، درخواست از خداست.
در چه شکلی باید امام را بشناسیم. شناخت امام دو مرحله دارد. مرحله ی اول شناخت اسم، مرحله ی دوم شناخت به صفت و نعت. امام صادق علیه السلام می فرماید: إنَّ أَفْضَلَ الْفَرَآئِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَي الإنْسَانِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ وَ الإقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِيَّةِ ...وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ الإمَامِ الَّذِي بِهِ تُؤْتَمُّ (يُؤْتَمُّ ) بِنَعْتِهِ وَ صِفَتِهِ وَ اسْمِهِ فِي حَالِ الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ4؛
این دو مرتبه ای از شناخت بر هر انسان مسلمانی واجب است: شناخت به اسم و صفت، چه در سختی و آسانی. این عبادت در هیچ شرایطی از انسان ساقط نمی شود، چه مریض باشید یا سالم، چه زندگی معیشتی شما بگذرد یا نه.
شناخت به اسم
معرفت اسمی به امام زمان پیدا کردن، یعنی اسم ایشان را، نام مادر و پدر، محل تولد و... را بدانید. همان مشخصاتی که در شناسنامه ها وجود دارد. این باعث می شود شما طرف مقابلتان را از دیگران ممتاز کنید و بشناسید.
در شناخت شناسنامه ای معرفت حاصل نمی شود. اجمالا می دانید بعد از امام حسن عسکری، امام زمان عجل الله تعالی و فرجه الشریف. با این شناخت خواهید دانست جعفر کذاب امام زمان شما نیست. به همین میزان، ولی اگر همین امام را ببینی یا صدایش را بشنوی هرگز نمی شناسی. لذا مرتبه دوم شناخت بیان اوصاف ظاهری و خصوصیات تکوینی ایشان است، مثلا امام موی مجعد، خال هاشمی، قدم برداشتن و... چگونه است. اجمالا شناختی میدهد. باید نسبت به امام چنین شناختی داشته باشیم، هم شناسنامه ای و هم خصوصیات تکوینی. این دو شناخت در شناخت اسمی وجود دارد. که واجب هست بدانیم.
شناخت وصف و اوصاف
مرحله ی دوم شناخت کمی بالاتر از شناخت اسمی است. این اوصاف، شناخت مقام، موقعیت و حقیقت است. همه ی شناخت ما در سطح شناخت ظاهری است، متاسفانه بیشتر از این چیزی نمی دانیم. این شناخت اگرچه لازم است اما کافی نیست. مرحله ی دوم شناخت است که به ما معرفت می دهد و باعث عرفان به مقام معصوم می شود.
شناخت به اوصاف یعنی بیان خصوصیت های واقعی و باطنی، بیان موقعیت و جایگاه. این شناخت سه مرحله دارد. مرحله اول معرفت وصفی غیابی است. به عنوان مثال به ما می گویند یک دکتری در غرب است که بهترین است. ما فقط اوصاف او را شناختیم. به ما نگفتند قیافه اش چگونه است؟ فقط اوصافش را شنیدیم و خودمان او را ندیدیم. فقط به واسطه ی شنیدن اوصاف است. اولین مرحله ی شناخت امام همین است. به ما بگویند امام کریم، شجاع و رئوف است.
مرحله ی دوم شناخت اوصاف، مرحله وصفی حضوری است. مثلا درباره ی همان دکتر می گویند که ما مریضی داشتیم که جوابش کرده بودند، تا اینکه پیش همان دکتر میبریم و با یک نسخه خوب می شود. در اینجا آثار اوصاف را میبینیم. نسبت به اثر اوصاف اطلاع پیدا کردم، معرفت وصفی حضوری. خودمان اثر آن صفت را میبینم.
مرحله ی سوم، معرفت وصفی چشیدنی است. مثلا می گوییم آن دکتر خود بنده را نجات داد. همه ی دکترها مرا جواب کرده بودند، اما او را مرا نجات داد. اینجا آن صفت را چشیده است، مشاهده و درک شهودی است.
پس شناخت به اوصاف، وصف غیابی، وصف حضوری و وصف شهودی است. ما باید نسبت به امام چنین معرفتی پیدا کنیم. "شناخت چشیدنی" که برای قمر بنی هاشم و سلمان و... هست. برای من و شما نیست اما ناممکن هم نیست.
اما راه شناخت شنیدن و دیدن این است که سرسپرده ی جناب امام هادی علیه السلام باشیم. امام هادی علیه السلام دو اثر ماندگار دارد. شناخت وصفی شنیدنی با این زیارات خاصل می شود: یک زیارت جامعه ی کبیره و دوم هم زیارت امیرالمومنین علیه السلام به زیارت غدیریه که در آن 143 احتجاج برای اثبات حقانیت حضرت امیرالمومنین علیه السلام کرده است.
بر ما واجب است با این دو اثر ماندگار انس پیدا کنیم. اگر نمی توانیم به مرتبه ی وصف حضوری برسیم اما می توان به وصف غیابی رسید و اوصاف امام را در زیارت جامعه ی کبیره بخوانیم. بنده اگر بتوانم در کانال تلگرامی هفته ای یکبار از اوصاف ایشان مطلب خواهم گذاشت. این مرحله ی شناخت بر همه ی ما واجب است.
پی نوشت:
1- سوره نساء آیه 59
2- الغیبة نعمانی، ص242، فصل 2، باب 10، ح6.
3- کمال الدین و تمام النعمه جلد 2، باب 33، اصول کافی ترجمه کمره ای جلد 2، صفحه 563
4- بحارالأنوار ،ج4 ،ص54