حجت الاسلام موسویان: امام حسین(ع) چراغ هدایت است
وارث: جلسه هفتگی حسینیه دلریش با سخنرانی حجت الاسلام موسویان و مداحی کربلایی محمد حسن فیضی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام موسویان را می خوانید:
در نظام هستی 4 نوع ارتباط داریم. اولین نوع، ارتباط با خود است. اگر کسی نتواند با خود ارتباط برقرار کند، به تعبیر حضرت امیرالمومنین علیه السلام ارزشش بسیار پایین است. تعبیر تلخی است، اما این تنبیهات و آگاهی هایی که ائمه علیهم السلام میدهند، برای این است که انسان شأن خودش را بداند.
"مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته ام در بدنم "
اگر کسی توانست با خودش ارتباط برقرار کند، می تواند در مراتب بعدی هم موفق شود. حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: "من عرف نفسه فقد عرف نفسه"1.
کلید کار و آغاز کار برای اینکه معرفت به نظام عالم و ائمه علیهم السلام پیدا شود، این است که انسان باید از شناخت خودش شروع کند.
قرآن بعضی جاها به قدری انسان را بالا می برد که مسجود ملائک می شود و در جای دیگر می فرماید : "أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ"2؛ چون انسان ها قابلیت دارند که هم خیلی خوب باشند و هم خیلی بد.
ارتباط با نظام عالم
ارتباط دیگر، ارتباط با نظام عالم است. در این نظام عالم، جمادات، گیاهان، ملائک مقرب، جنّیان و کوه و دشت و... وجود دارد. انسان با جمیع موجودات عالم در ارتباط است.
روایت داریم "اگر کسی شیعه ی اهل بیت قرار گرفت، ملائک به خدمت او می آیند." نه اینکه کسی تاسی یا تخته ای بگذارد و بگوید من جن تسخیر میکنم. چیزهایی نیست که عقل بپذیرد. امکانش هست اما امکان بدی است، یعنی نمی توان از این طریق با نظام عالم ارتباط برقرار کنیم. چون قرآن می فرماید شیطان از جن است.
بالاخره شما با سنگ و درخت و... ارتباط برقرار می کنید. همین حسینیه ای که در آن هستیم، روز قیامت شهادت می دهد. خدا می فرماید: من به همه ی موجودات عالم اجازه داده ام تسبیح مرا بگویند."يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ"3؛ خدا به سنگ اجازه می دهد که گفت و گو کند. نوشته اند در تشرف حضرت رضا علیه السلام به مرز خراسان، تمام سنگهای نیشابور شهادت می دادند اشهد انک الامام علی ابن موسی الرضا؛ سنگ هم به امامت ایشان شهادت می داد.
سفارش شده است که وقتی سوار حیوان می شوید، او را اذیت نکنید و فریب ندهید چون حیوان می فهمد. خدا در قرآن بعضی حیوانات را صاحب عقل و فهم دانسته است، از جمله سگ اصحاب کهف. علامه طباطبایی در تفسیر آیات سوره کهف، می فرماید اصحاب کهف 7 نفر بودند، سگ را هم در شمار آنها آورده اند. چون آن سگ فهمید و متوجه شد.
ارتباط سوم، ارتباط با وجود انور اهل بیت علیهم السلام و وجود نازنین حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است.
ارتباط چهارم، ارتباط با خداوند تبارک و تعالی است.
ابتدا ارتباط سوم و چهارم را بررسی کنیم. 5 نوع ارتباط داریم. یک ارتباط جسمی، هیچ تعالی و رشدی وجود ندارد، البته تا حدی وجود دارد.
شخصی از حضرت سجاد علیه السلام پرسید: من نمی خواهم دچار فشار فبر بشوم. حضرت به او فرمود: به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام برو. یعنی در زیارت ایشان این خاصیت وجود دارد که فشار قبر را کم می کند.
اعتبار کم برای ارتباط جسمی
فردی می خواهد با اهل بیت علیهم السلام ارتباط برقرار کند. اهل بیت علیهم السلام ارتباط جسمی را قبول ندارند و نمی پذیرند. در مسیر کربلا می شود سلمان وار رفت، یا صدام وار! هر دو یک جسم است. مولوی یک شعری دارد خیلی زیباست. برگ خشک و تری قریب آفتاب ** آفتاب از هردو کی دارد حجاب. زمین تو چه زمینی است؟ قابلیت این را دارد که آفتاب بپذیرد؟ اگر بخواهی جسمت را ببری که خیلی ها هستند جسم را می برند اما اهل بیت علیهم السلام کاری با جسم ندارند. درست است که برکات زیادی هم به جسم میدهد.
بعضی ها از نظر جسمی شاید خسته باشند اما قدرت روحی زیادی دارند، مثل مرحوم آیت الله بهجت که هر روز نماز جعفر طیار می خواند.
امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه ثمالی می فرماید: "اللهم إنی أعوذ بك من الكسل و الفشل و الهم و..."4 خدایا پناه می برم به تو از تنبلی. پس در ارتباط جسمی کسی نمی تواند رشد کند. نه اینکه نماز نخواند و کربلا نرود. بلکه اهل بیت علیهم السلام اصرار دارند که همین جسم را به کربلا ببر و بقیه ارتباطات هم به وجود خواهد آمد. باید جسم را کشید.
در تشرف آخری که به محضر مرحوم آیت الله بهجت داشتم به ایشان عرض کردم: چیزی بفرمایید به درد دنیا و آخرتم بخورد. ایشان فرمود: فقط جسمتان را به زیارت امام رضا علیه السلام نبرید بلکه وقتی به زیارت می روید، حواستان باشد که دارید با امام رضا علیه السلام صحبت می کنید.
ارتباط عاطفی با اهل بیت
ارتباط بعدی، ارتباط عاطفی با اهل بیت علیهم السلام است. ما خدا را دوست داریم. امام حسین علیه السلام را هم دوست داریم. اما اگر این ارتباط عاطفی باعث نشود که اخلاق و کردار ما شبیه آنها نشود، فایده ای ندارد.
درست است که محبت تاثیرگذار است اما باید بوی آنها را هم بگیرد و باید اثری از آنها بپذیرد. باید در اخلاقتان تغییر مشاهده شود. شمایی که برای امام حسین علیه السلام گریه می کنید، باید در ارتباطتان با همسرتان تغییری ایجاد شود. آنها به این تغییرات توجه می کنند.
ارتباط عقلی با خدا
بعضی انسانها با خدا حساب و کتاب می کنند. بعضی به شوق بهشتند و برخی از جهنم ترس دارند. ارتباط خوب اما تلخی است. حواستان باشد که خدا مو را از ماست بیرون می کشد. اینکه خدا فرمود من بهترین شریکم و شما با من معامله کنید، به شرطی است که رند بازی درنیاورید. معامله با خدا خوب است اما رتبه اش پایین است.
ارتباط روحی
ما با اهل بیت علیهم السلام و خدا ارتباط روحی نمی توانیم برقرار کنیم چون آنها روح نیستند. ارواح برای عالم امر است. این آیه را با هم معنی کنیم، "تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ"5؛ وقتی "روح" را با واو عاطفه، به کلمه "ملائک" عطف می کند، باید هم جنس هم باشند. قاعده و قوانین عطف این است. ادامه ی آیه: "فِیها بِإِذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أَمرٍ"6؛ خدا می فرماید: از عالم امر، ملائکه و روح تنزّل پیدا می کنند.
"عالم امر"، همان عالم مشیّت و تقدیر است. روح برای عالم امر است. کسی می تواند با عالم برزخ یا میّت ها ارتباط برقرار کند؟ بعضی علما صاحب موت اختیاری هستند. لذا استاد فاطمی نیا می فرمود: کسی که لطافت روح داشته باشد، شب های جمعه و روز جمعه اگر در بهشت زهرا یا قبرستان قرار بگیرد و با اموات صحبت کند، صدای اموات را می شنود.
مرتاضان هندی در مساله روح خیلی کار می کنند. اما کدام مرتاض هندی قدرت دارد با سیدالشهدا علیه السلام ارتباط برقرار کند؟ هیچ کدام نمی توانند.
یک مرتاض هندی گفته بود: ما 70 سال زحمت می کشیم و ریاضت تحمل می کنیم تا مثلا بتوانیم طیّ الارض کنیم. اما شما شیعیان یک چیزی دارید که اگر یک بار با معرفت و توجّه بگویید، به اندازه 70 سال ریاضت ماست. و آن گفتن یک "یا حسین" است. می گفت: تنها چیزی که بدون واسطه تا اعلی علّیین می رود، همین "یا حسین" است. کاری ندارد که چه کسی گفته، طاهر باشد یا نباشد، پیر یا جوان، و... . هیچ مانعی ندارد و تا عالم بالا بدون مانع می رود. اما ما مرتاضان نمی توانیم بگوییم چون اگر "یا حسین" بگوییم، می سوزیم و می میریم. چون امام حسین علیه السلام در عالم مجانست با ارواح نیست، روح نیستند.
ائمه علیهم السلام روح نیستند، بالاتر از نور هستند. ما شیعیان قائل به خلقت و وجود نوری ائمه علیهم السلام هستیم.
رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «خلق نور فاطمة قبل ان یخلق الارض والسماء»؛ نور فاطمه سلام الله علیها پیش از خلقت زمین و آسمان آفریده شد. بعضی از حاضران عرض کردند: ای پیامبر خدا! پس او از بشر نیست؟ حضرت فرمود: «فاطمة حوراء انسیة»؛ فاطمه سلام الله علیها، حوریه بشری است. عرض کردند: ای پیامبر خدا! چگونه وی حوریه بشر گونه است؟ حضرت فرمود: «خلقها الله عزوجل من نور قبل أن یخلق آدم، اذ کانت الأرواح... »؛ خداوند عزّوجلّ پیش از آن که آدم را بیافریند او را از نور خود آفرید، آن هنگام که ارواح بودند. عرض شد: ای پیامبر خدا! در آن هنگام فاطمه سلام الله علیها کجا بود؟ فرمود: «کانت فی حقة تحت ساق العرش»؛ او در جایگاهی در زیر ساق عرش بود. عرض کردند: ای پیامبر الهی! غذایش چه بود؟ فرمود: «التسبیح والتقدیس والتهلیل والتحمید...» ؛ تسبیح و تقدیس و لا اله الّا الله گفتن و حمد و ثنای الهی7.
در زیارت جامعه ی کبیره می خوانیم: "خَلَقَكُمُ اللَهُ أَنْوَارًا "8؛ ائمه علیهم السلام می فرمایند: خداوند ما را از نور خلق کرده است نه از روح. حتی فرمودند: شیعیان برای عالم ارواح نیستند.
"شیعتُنا منا، خلقوا من فاضل طینتنا"9؛ شیعیان ما از گل اضافه ما آفریده شده اند.
این ها قدرت نور است. هر چه به کربلا نزدیک تر می شوید، قدرت اتّصالتان بیشتر می شود. این ها قدرت روح نیست، بلکه قدرت نوری است که دارید. اگر کسی در راه کربلا رفتن خسته می شود، بداند در عالم ارواح سیر می کند. لذا کسی که می خواهد روحش را قوی کند، به آن سفارش می کنند: کم بخور! تا بتوانی خوی فرشتگی و تجرّد در عالم ارواح را پیدا کنی.
حقیقت نظام عالم به نور است
آیت الله بهجت می فرمود: یک قطره نور می ارزد به دریا دریا روح. اگر کسی می خواهد با اهل بیت علیهم السلام ارتباط برقرار کند، با خدا و نظام عالم ارتباط برقرار کند. اگر می خواهد معرفت نفس پیدا کند، باید نور کسب کند. اگر کسی صاحب نور شد، دعایش مستجاب می شود. ائمه علیهم السلام می فرمایند: حقیقت نظام عالم به نور است شیعیان ما باید نور کسب کنند. اگر نور کسب نکنند به هیچ جا نمی رسند.
منشأ این نور چیست؟ حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: دنیا ظلمات و تاریکی است. اگر نور پیدا کردید می توانید دنیا را ببینید. منشأ نور خداست. "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ 10
خدا نور آسمان و زمین است، مثل این نور "مشکات" است که منظور حضرت محمّد صلی الله علیه و آله می باشد.
در مجموع روایات، اهل بیت علیهم السلام به چه کسی "چراغ امت" گفته اند؟ به امام حسین علیه السلام. "ان الحسین مصباح الهدی11"
اگر کسی بخواهد نورانیت اهل بیت علیهم السلام را کسب کند تا هم به معرفت به نفس، عالم و به خدا برسد، باید در خانه حضرت علی اکبر علیه السلام، پسر امام حسین علیه السلام برود.
مقام ویژه حضرت علی اکبر علیه السلام
متاسفانه ما هیچ کدام حضرت علی اکبر علیه السلام را نشناختیم. بزرگان می فرمایند: برای امام حسین علیه السلام یک فوت بود و یک شهادت. فوت ایشان زمانی بود که کنار بدن حضرت علی اکبر علیه السلام بود.
جناب شیخ مفید می فرماید: منزلت حضرت علی اکبر علیه السلام به منزله ی مقام عصمت بوده است.
امام خمینی می فرماید: از آیاتی که پشت سر حضرت علی اکبر علیه السلام می خوانند، متوجه می شویم که ایشان دارای مقام عصمت بوده اند. شیخ مفید نیز می فرماید: در مسأله حضرت علی اکبر علیه السلام، "بداء" صورت گرفته، یعنی ممکن بوده است ایشان امام بشوند.
پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: کسی به علی علیه السلام دشنام ندهد که او وجود خدا را لمس کرده است.
امام حسین علیه السلام هم کنار بدن حضرت علی اکبر علیه السلام همین را فرمودند. حضرت علی اکبر علیه السلام شبیه ترین فرد به مشکات بود.
گفتیم مشکات، پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. ما که دستمان به امام حسین علیه السلام نمی رسد باید دامنه را درک کنیم تا به قلّه برسیم.
حضرت علی اکبر علیه السلام شبیه ترین فرد به پیامبر صلی الله علیه و آله است.
اگر کسی دنبال نورانیت نظام عالم است و می خواهد چیزی از این عالم بفهمد باید سراغ حضرت علی اکبر علیه السلام برود.
پی نوشت:
1- المناقب، ص۳۷۵؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۱
2- سوره اعراف آیه 179
3- سوره جمعه آیه 1.
4- دعای ابوحمزه ثمالی
5- سوره قدر آیه 4
6- همان
7- بحار الانوار، ج 43، ص 4، ح 3.
8- زیارت جامعه کبیره
9- شجره طوبي، ج 1، ص 3 . امام صادق علیه السّلام فرمودند: شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا. شيعيان ما از باقيمانده گل ما آفريده شده اند، ولايت ما در سرشت آنان عجين گشته است، آنان با خوشي ما خوشحال و با ناراحتي ما ناراحتند.
10- سوره نور آیه 35
11- طبرسى، امین الاسلام فضل بن حسن، إعلام الورى، ص400، اسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1390 هـ ق.