پنج عملی که یک واعظ را به عالیترین درجه رساند!
حاج ماشاءالله عابدی به نقل داستانی از زندگانی یک واعظ پرداخت و پنج عملی که باعث موفقیت وی شد را تشریح کرد.
وارث: اجتماع عمومی کانون بسیج مداحان یاس کبود روز یک شنبه 29 فروردین ماه به مناسبت ولادت حضرت جوادالائمه (ع) و حضرت علیاصغر (ع) با سخنرانی حاج ماشاءالله عابدی در حسینیه شهدای بسیج برگزار شد که متن گزیده سخنرانی وی را در ادامه میخوانید.
خداوند را شاکرم که قسمتم شد و به جمع شما آمدم. امیدوارم که خداوند موارد لازم و ضروری را بر زبانم جاری کند و سخنانم مفید واقع شوند.
شخصی حدود 40 یا 50 سال قبل بود که از منبریهای خوب تهران به شمار میرفت و امروزه نیز یکی از علما و مدرسین برتر یکی از شهرستانها است. ایشان برایم از گذشته خود میگفت: وقتی که میخواستم به منبر بروم، از خدا میخواستم که عالمانه، حکیمانه، قابل استفاده عامه مردم و دقیق سخنرانی کنم و وقتی هم قبل از سخنرانی نگذارم؛ توجه کنید که وقت نگذاشتن به این معنی نیست که آن شخص قصد داشت که مطالعه نکند.
عصر جمعهای بود که به مسجد ارک رفتم. مسجد باز بود و کسی هم داخلش نبود. دو رکعت نماز امام زمان (عج) خواندم و به حضرت صاحب الزمان (ع) عرض کردم که میخواهم منبرم این گونه باشد و سخنرانیهایم اثر کند. طرفهای قلهک منبر داشتم و منتظر بودم که برای سخنرانی بر روی منبر بنشینم. شخصی که سنش حدود بالای 50 سال بود نزد من آمد و عبایی هم بر روی دوش داشت. آن شخص به من گفت: میخواهی منبرت حکیمانه، پرمحتوا و قابل فهم برای همه باشد و وقت هم نگذاری؟ پنج کار انجام بده تا به خواستهات برسی.
شب زنده داری و تهجد
نخستین کار این است که سعی کن یک تا نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشی. کسی به جایی نمیرسد مگر اینکه شب زنده داری داشته باشد. یکی از رموز موفقیت، شب زنده داری و تهجد است. اگر میخواهید ماندگار شوید باید شبها را به عبادت بپردازید. این مسئله برای همه مطرح است ولی برای افرادی مانند شما که مداح هستید باید جدیتر دنبال شود. اگر مداحی شب زنده داری نکند، به معنایی مداح نیست. وای به حال مداحی که علاوه بر اینکه دل شب بیدار نمیماند هیچ، نماز یومیهاش را هم نمیخواند.
اسم و رسمی که بدون عمل به اصول دین باشد ماندگار نیست
ممکن است که یک مداح به اصول دین عمل نکند و به مراتب بالایی هم برسد و برای خودش شهرتی فراهم کند، اما این شهرت و اعتبار دائمی نیست و دوامی ندارد. اشخاصی را دیدهام که هیئتشان مملو از جمعیت بود ولی سرانجامشان چه شد؟ به عاقبت بسیار بدی دچار شدند و از این راه خروج کردند.
به قول مرحوم حق شناس که از قول استادش میگفت: تو بیدار شو ولی قلیان بکش. البته ایشان به شوخی میگفت ولی این شب زنده داری خیلی مهم است و خودش موضوعیت دارد. گاهی به جوانان در مدرسه میگویم که حتی اگر دیدید که مداح جلسه فرد معتقد و مومنی نیست به مجلسش نروید.
دائم الوضو بودن
دومین مورد این است که همیشه با وضو باش. وقتی که از خواب بیدار میشوید، وضو بگیرید و نورانیتتان را زیاد کنید. حتی اگر وضو دارید، باز هم وضو بگیرید چرا که وضو روی وضو «نور علی نور» است.
کمگویی و کمحرفی
سومین موردی که آن شخص به من گفت در ارتباط با کمگویی و کمحرفی بود. شاعر میگوید «کم گوی و گزیده گوی چون در/ تا ز اندک تو جهان شود پر». خوش به حال کسانی که نیرویشان در مغزشان است و تفکر میکنند. کسانی که زیاد تفکر میکنند افرادی کمحرف هستند. خیلی از افراد پرحرف قصد خودنمایی را دارند و به همین دلیل است که حرافی میکنند.
یک مداح مشهدی میگفت: سیدرضا موید شعری را در وصف امام باقر (ع) سروده بود که من آن شعر را داشتم و میخواستم برای مراسم شب ولادت بخوانم. با خودم میگفتم: الان میروم و با شعری که دارم جمعیت را به وجد میآورم و همه استقبال میکنند. روی منبر نشستم و دیدم که شعر را همراهم نیاوردهام. خداوند هر کسی را که بخواهد بالا میبرد.
شخص دیگری میگفت: در نجف بودم و درس میخواندم. مدتی بود که پولی برایم نیامده بود و اندوختهای هم نداشتم. به حرم امیرالمومنین (ع) رفتم. مقابل ضریح ایستادم و عرض حاجت کردم. از حرم که بیرون آمدم، شخصی به من گفت که این حواله برای شما آمده است. بسته را گرفتم و رو کردم به حضرت علی (ع) و عرض کردم: این حواله برای یک ماه قبل است. اگر حوالهای از الان به بعد بیاید یعنی که دعای من مستجاب شده است.
به بازار رفتم تا حواله را خرج کنم ولی هر جا را که گشتم پیدایش نکردم. مجددا به حرم حضرت علی (ع) برگشتم و بابت حرفهایم معذرت خواهی کردم. از حرم که خارج شدم شخصی به من گفت که این حواله که روی زمین افتاده است برای شماست.
کمخوری
چهارمین مسئلهای که آن فرد به من گوشزد کرد، کم خوری بود. غذا را باید به اندازه بخورید. بیشتر مریضیها از پرخوری است. بیشتر مردگان و اموات نیز با مشکلات گوارشی مواجه بودهاند و به خازر پرخوری از دنیا رفتهاند.
کاستن از معاشرتهای فراوان
پنجمین و آخرین مورد هم کاستن از معاشرتها و رفت و آمدهای فراوان بود. انسان فرصت زیادی ندارد. باید به جاهایی برویم که برایمان مفید هستند. انسان باید حق خانواده را نیز به جای بیاورد و باعث ناراحتی آنها نشود.
آن شیخ ادامه میدهد: من این پنج مورد را از آن فرد فراگرفتم و به منبر رفتم. بعد از منبر یادم افتاد که من در مسجد ارک همین موارد را طلب کرده بودم. آن شخص هنوز در مجلس حضور داشت و صدایش کردم و از دور به من گفت: این برای همان نمازی است که خواندی و حاجت خود را طلب کردی. اگر آن نماز را نخوانده بودی و آن دعا را نکرده بودی، به من نمیگفتند که بیایم و به شما این پنج مورد را بگویم.
شیخ عنوان میکند: 25 شب دیگر هم در آن مسجد منبر داشتم اما هیچوقت آن مرد را ندیدم تا سوالاتم را از او بپرسم. از آن شب به بعد هیچ گاه سخنرانیهایم را تنظیم نمیکردم و حتی در هنگام سخنرانی نیز نمیدانستم که قرار است چه موضوعی را مطرح کنم که در حین خطبه خواندن، آیهای متناسب با آن مجلس به ذهنم میآمد.
حاج اکبر ناظم میگفت: هیچ وقت قبل از مجلس تنظیم نکردم که میخواهم چه اشعاری را بخوانم، به هر مجلسی که میرفتم متناسب با آن مجلس به ذهنم اشعاری خطور میکرد. حاج اکبر پیرمردی انقلابی بود و به آرمانها پایبند بود.
برخی تصور میکنند که هیئت فقط به شور داشتن است
امروزه جو مداحی طوری شده است که ما فقط شور مجالس را میبینیم. در بعضی از افکار و اذهان این باور غلط جا افتاده که عزاداری امام حسین (ع) یعنی اینکه شخصی بیاید، بلندگو را هم از پایهاش بیرون بکشد و با سبکهای مختلف به مجلس شور بدهد. اما این نیست؛ مقام معظم رهبری هم در دیدار اخیرشان با مداحان فرمودند که باید خروجی داشته باشد و این بالا و پایین پریدنها هدفمند باشند.
خیلی از افراد هیئتی به هنگام شهادت اهل بیت (ع) تیپ مشکی میزنند اما همین افراد در بعضی از موارد کارهایی را انجام میدهند که دور از شأن اهل بیت (ع) و نوکرشان است. در بعضی از هیئتها وقتی برای شهید دعا میکنی تذکر میدهند و میگویند که از مسیر روضه خارج نشوید.
مهمترین وظیفه مداحان چیست؟
مهم ترین وظیفه ما آگاه سازی مخاطبان و مستمعان است. ما گاهی اوقات آن طوری که با سیدالشهدا (ع) حرف میزنیم با پدر خودمان این کار را نمیکنیم. مداح باید بفهمد که چه شعری میخواند و از طرفی هم اگر مستمعان به مرور زمان آگاه شوند، این مشکل حل میشود.
منبع: سازمان بسیج مداحان
/1102001307
خداوند را شاکرم که قسمتم شد و به جمع شما آمدم. امیدوارم که خداوند موارد لازم و ضروری را بر زبانم جاری کند و سخنانم مفید واقع شوند.
شخصی حدود 40 یا 50 سال قبل بود که از منبریهای خوب تهران به شمار میرفت و امروزه نیز یکی از علما و مدرسین برتر یکی از شهرستانها است. ایشان برایم از گذشته خود میگفت: وقتی که میخواستم به منبر بروم، از خدا میخواستم که عالمانه، حکیمانه، قابل استفاده عامه مردم و دقیق سخنرانی کنم و وقتی هم قبل از سخنرانی نگذارم؛ توجه کنید که وقت نگذاشتن به این معنی نیست که آن شخص قصد داشت که مطالعه نکند.
عصر جمعهای بود که به مسجد ارک رفتم. مسجد باز بود و کسی هم داخلش نبود. دو رکعت نماز امام زمان (عج) خواندم و به حضرت صاحب الزمان (ع) عرض کردم که میخواهم منبرم این گونه باشد و سخنرانیهایم اثر کند. طرفهای قلهک منبر داشتم و منتظر بودم که برای سخنرانی بر روی منبر بنشینم. شخصی که سنش حدود بالای 50 سال بود نزد من آمد و عبایی هم بر روی دوش داشت. آن شخص به من گفت: میخواهی منبرت حکیمانه، پرمحتوا و قابل فهم برای همه باشد و وقت هم نگذاری؟ پنج کار انجام بده تا به خواستهات برسی.
شب زنده داری و تهجد
نخستین کار این است که سعی کن یک تا نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشی. کسی به جایی نمیرسد مگر اینکه شب زنده داری داشته باشد. یکی از رموز موفقیت، شب زنده داری و تهجد است. اگر میخواهید ماندگار شوید باید شبها را به عبادت بپردازید. این مسئله برای همه مطرح است ولی برای افرادی مانند شما که مداح هستید باید جدیتر دنبال شود. اگر مداحی شب زنده داری نکند، به معنایی مداح نیست. وای به حال مداحی که علاوه بر اینکه دل شب بیدار نمیماند هیچ، نماز یومیهاش را هم نمیخواند.
اسم و رسمی که بدون عمل به اصول دین باشد ماندگار نیست
ممکن است که یک مداح به اصول دین عمل نکند و به مراتب بالایی هم برسد و برای خودش شهرتی فراهم کند، اما این شهرت و اعتبار دائمی نیست و دوامی ندارد. اشخاصی را دیدهام که هیئتشان مملو از جمعیت بود ولی سرانجامشان چه شد؟ به عاقبت بسیار بدی دچار شدند و از این راه خروج کردند.
به قول مرحوم حق شناس که از قول استادش میگفت: تو بیدار شو ولی قلیان بکش. البته ایشان به شوخی میگفت ولی این شب زنده داری خیلی مهم است و خودش موضوعیت دارد. گاهی به جوانان در مدرسه میگویم که حتی اگر دیدید که مداح جلسه فرد معتقد و مومنی نیست به مجلسش نروید.
دائم الوضو بودن
دومین مورد این است که همیشه با وضو باش. وقتی که از خواب بیدار میشوید، وضو بگیرید و نورانیتتان را زیاد کنید. حتی اگر وضو دارید، باز هم وضو بگیرید چرا که وضو روی وضو «نور علی نور» است.
کمگویی و کمحرفی
سومین موردی که آن شخص به من گفت در ارتباط با کمگویی و کمحرفی بود. شاعر میگوید «کم گوی و گزیده گوی چون در/ تا ز اندک تو جهان شود پر». خوش به حال کسانی که نیرویشان در مغزشان است و تفکر میکنند. کسانی که زیاد تفکر میکنند افرادی کمحرف هستند. خیلی از افراد پرحرف قصد خودنمایی را دارند و به همین دلیل است که حرافی میکنند.
یک مداح مشهدی میگفت: سیدرضا موید شعری را در وصف امام باقر (ع) سروده بود که من آن شعر را داشتم و میخواستم برای مراسم شب ولادت بخوانم. با خودم میگفتم: الان میروم و با شعری که دارم جمعیت را به وجد میآورم و همه استقبال میکنند. روی منبر نشستم و دیدم که شعر را همراهم نیاوردهام. خداوند هر کسی را که بخواهد بالا میبرد.
شخص دیگری میگفت: در نجف بودم و درس میخواندم. مدتی بود که پولی برایم نیامده بود و اندوختهای هم نداشتم. به حرم امیرالمومنین (ع) رفتم. مقابل ضریح ایستادم و عرض حاجت کردم. از حرم که بیرون آمدم، شخصی به من گفت که این حواله برای شما آمده است. بسته را گرفتم و رو کردم به حضرت علی (ع) و عرض کردم: این حواله برای یک ماه قبل است. اگر حوالهای از الان به بعد بیاید یعنی که دعای من مستجاب شده است.
به بازار رفتم تا حواله را خرج کنم ولی هر جا را که گشتم پیدایش نکردم. مجددا به حرم حضرت علی (ع) برگشتم و بابت حرفهایم معذرت خواهی کردم. از حرم که خارج شدم شخصی به من گفت که این حواله که روی زمین افتاده است برای شماست.
کمخوری
چهارمین مسئلهای که آن فرد به من گوشزد کرد، کم خوری بود. غذا را باید به اندازه بخورید. بیشتر مریضیها از پرخوری است. بیشتر مردگان و اموات نیز با مشکلات گوارشی مواجه بودهاند و به خازر پرخوری از دنیا رفتهاند.
کاستن از معاشرتهای فراوان
پنجمین و آخرین مورد هم کاستن از معاشرتها و رفت و آمدهای فراوان بود. انسان فرصت زیادی ندارد. باید به جاهایی برویم که برایمان مفید هستند. انسان باید حق خانواده را نیز به جای بیاورد و باعث ناراحتی آنها نشود.
آن شیخ ادامه میدهد: من این پنج مورد را از آن فرد فراگرفتم و به منبر رفتم. بعد از منبر یادم افتاد که من در مسجد ارک همین موارد را طلب کرده بودم. آن شخص هنوز در مجلس حضور داشت و صدایش کردم و از دور به من گفت: این برای همان نمازی است که خواندی و حاجت خود را طلب کردی. اگر آن نماز را نخوانده بودی و آن دعا را نکرده بودی، به من نمیگفتند که بیایم و به شما این پنج مورد را بگویم.
شیخ عنوان میکند: 25 شب دیگر هم در آن مسجد منبر داشتم اما هیچوقت آن مرد را ندیدم تا سوالاتم را از او بپرسم. از آن شب به بعد هیچ گاه سخنرانیهایم را تنظیم نمیکردم و حتی در هنگام سخنرانی نیز نمیدانستم که قرار است چه موضوعی را مطرح کنم که در حین خطبه خواندن، آیهای متناسب با آن مجلس به ذهنم میآمد.
حاج اکبر ناظم میگفت: هیچ وقت قبل از مجلس تنظیم نکردم که میخواهم چه اشعاری را بخوانم، به هر مجلسی که میرفتم متناسب با آن مجلس به ذهنم اشعاری خطور میکرد. حاج اکبر پیرمردی انقلابی بود و به آرمانها پایبند بود.
برخی تصور میکنند که هیئت فقط به شور داشتن است
امروزه جو مداحی طوری شده است که ما فقط شور مجالس را میبینیم. در بعضی از افکار و اذهان این باور غلط جا افتاده که عزاداری امام حسین (ع) یعنی اینکه شخصی بیاید، بلندگو را هم از پایهاش بیرون بکشد و با سبکهای مختلف به مجلس شور بدهد. اما این نیست؛ مقام معظم رهبری هم در دیدار اخیرشان با مداحان فرمودند که باید خروجی داشته باشد و این بالا و پایین پریدنها هدفمند باشند.
خیلی از افراد هیئتی به هنگام شهادت اهل بیت (ع) تیپ مشکی میزنند اما همین افراد در بعضی از موارد کارهایی را انجام میدهند که دور از شأن اهل بیت (ع) و نوکرشان است. در بعضی از هیئتها وقتی برای شهید دعا میکنی تذکر میدهند و میگویند که از مسیر روضه خارج نشوید.
مهمترین وظیفه مداحان چیست؟
مهم ترین وظیفه ما آگاه سازی مخاطبان و مستمعان است. ما گاهی اوقات آن طوری که با سیدالشهدا (ع) حرف میزنیم با پدر خودمان این کار را نمیکنیم. مداح باید بفهمد که چه شعری میخواند و از طرفی هم اگر مستمعان به مرور زمان آگاه شوند، این مشکل حل میشود.
منبع: سازمان بسیج مداحان
/1102001307