درنگی کوتاه در سیره امام کاظم (ع)
وارث: برگ های دفتر تاریخ بشریت، یک رنگ نیست؛ بعضی سبز است و بعضی سرخ، بعضی به رنگ نور و بعضی به رنگ ظلمت. در بعضی از آنها آبی حیات بخش موج می زند و در بعضی، رنگِ زرد و خشک کویری، طوفان به پا می کند.
ولادت
در هفتم صفر سال 128 هجری قمری در ابواء از خاندان رسول خدا (ص) فرزندی متولد شد که او را موسی نامیدند (مفاتیح الجنان، ص 296). این نام یادآور پیامبر بزرگ الهی حضرت موسی کلیم الله (ع) است و امام موسی بن جعفر (ع) مانند پیامبر همنامش با فرعون روبه رو شد؛ فرعونی به نام هارون الرشید. ابواء محل تولد آن حضرت منزلی است بین مکه و مدینه و به نظر می رسد که بیش از سایر اماکن واقع در راه مکه تا مدینه، قافلههای حجاج اهل بیت (ع) و دوستدارانشان را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر (ص)، حضرت آمنه (رضی الله عنها) در آن جا قرار داشته است (زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم (ع)، ص 11).
پدر بزرگوار امام کاظم (ع) پیشوای هدایت صادق آل محمد (ص) و مادر آن حضرت حُمَیده بربریه است که احتمالا اهل مغرب یا اندلس بوده است (همان). امام صادق (ع) در مورد همسرش حمیده خاتون می فرماید: «حمیده از پلیدی ها پاک است مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید به جهت کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من فرمود» (اصول کافی، ج 2، ص 387).
فضایل
آن حضرت ساده زندگی می کرد و از شدت فروتنی و تواضع برای خداوند، پیاده به زیارت خانه خدا می رفت و بیش از 20 روز بیابان های بین مکه و مدینه را پیاده طی می کرد. ایشان بسیار دعا می کرد و از خوف خدا بسیار می گریست تا آن جا که محاسنش از اشک تر می شد. بیشتر از دیگران صله رحم به جای می آورد و فقرای مدینه را مورد تفقد قرار می داد و خیرخواه مردم بود. سایه کرم آن حضرت نه تنها شیعیان را شامل می شد بلکه آن حضرت با کرم و بزرگواری با دشمنان و مخالفان برخورد می کرد چنان که برخی از آنان به دوستان آن حضرت تبدیل شدند. از دوران کودکی به علم و دانش شناخته بود چنان که در سنین کودکی سؤالات ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی را پاسخ داد (زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم (ع)، ص 79 – 87)
اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران امام کاظم (ع)
امام موسی بن جعفر (ع) در سال 148 هجری قمری در 20 سالگی به مقام امامت رسید و دوره 35 ساله امامت ایشان با سال های آخر خلافت منصور دوانیقی، 10 سال خلافت مهدی عباسی، یک سال خلافت هادی عباسی و 13 سال از دوران خلافت هارون الرشید مقارن بود.
مهدی عباسی در ابتدا برای عوام فریبی در زمینه هایی چون آزادی و رفاه اقتصادی نرمش نسان داد اما در کمتر از یک سال او چنان در خوشگذرانی و بی خبری غرق شد که پس از پنج نوبت نماز بر سر سفره شراب می نشست. یعقوب بن داود وزیر مهدی عباسی به علت این که خلیفه را نهی از منکر کرده بود آن قدر در زندان ماند که نابینا شد (تاریخ تحلیلی اسلام، ص 168 – 169).
هادی عباسی اگر چه یک سال بیشتر خلافت نکرد ولی سرچشمه حوادث تلخی شد. او بر علویان بسیار سختگیر بود و فرمان داد تا آنان را در مناطق مختلف بازداشت کنند و به بغداد بفرستند. در زمان خلافت هادی، فردی از سادات حسنی به نام حسین بن علی مشهور به صاحب فخ قیام کرد و به همراه یارانش در نزدیکی مکه به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت او را به امام کاظم (ع) دادند، ایشان گریست و فرمود: «انا لله وانا الیه راجعون. به خدا سوگند، مسلمانی صالح و روزه گیر و قدرتمند بود که امر به معروف و نهی از منکر می کرد و در خانواده اش [سادات حسنی] مانند نداشت» (زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ص 212 – 213).
بيشتر دوره امامت امام هفتم (ع) در زمان خلافت هارون سپري شد. حکومت هارون در بهترين موقعيت اقتصادي به سر مي برد اما اين ثروت انبوه اغلب در راه ارضاي تمايلات شخصي خليفه مصرف مي شد تا آن جا که نوازندگان، شاعران و چاپلوسان،خيلي بيشتر از نيازمندان بهره مي بردند. هارون سوگند خورده بود خاندان علي (ع) و پيروان آنان را از ريشه برکند. کارگزاران او در راستاي مبارزه با تشيع، مرقد امام حسين (ع) را تخريب و زمين کربلا را شخم زدند (تاريخ تحليلي اسلام، ص 169 – 170).
اقدامات سياسي امام کاظم (ع)
امام کاظم (ع) ضمن لزوم رعايت تقيه مسئوليت حفظ برتري علمي شيعيان و تقويت تشکل آنان را بر عهده داشت. شهرت سياسي شماري از ياران امام کاظم (ع) و زنداني شدن برخي از آنان مبين زوايايي از حرکت سياسي امام کاظم (ع) عليه خلفاي ستمگر و نشان دهنده بي رحمي دستگاه خلافت عباسي است.
در دوره 10 ساله حکومت مهدي عباسي، امام کاظم (ع) ضمن اشتغال به تدريس و نقل حديث به ايجاد ارتباط ميان خود و رهبران شيعه در نواحي مختلف و سازماندهي و تقويت بنيه اقتصادي شيعيان پرداخت و با کشف آن مدتي زنداني شد (همان، ص 168).
در زمان خلافت هارون، امام (ع) خشم و نارضايتي خود را از حکومت وقت پياپي ابراز مي فرمود و همکاري با حکومت جور را به هر صورت و شکل حرام مي دانست و مي فرمود: «به آنان که ستمکارند تکيه مکنيد که گرفتار دوزخ مي گرديد». اما امام کاظم (ع) براي اين حکم کلي استثنايي نيز قائل بود، چنان که به علي بن يقطين يکي از بزرگترين يارانش اجازه داد که وزارت مهدي و هارون را بپذيرد. هدف امام کاظم (ع) از اين کار نفوذ در حکومت و تلاش براي حفظ جان، مال و ناموس شيعيان از اين طريق بود (زندگاني تحليلي پيشوايان ما، ص 207 – 208).
امام کاظم (ع) با خود هارون الرشيد نيز شجاعانه برخورد مي کرد. روزي هارون به امام کاظم (ع) گفت: «حدود فدک را مشخص کن تا آن را به شما برگردانم». امام (ع) فرمود: «اگر حدود آن را بگويم آن را پس نخواهي داد». هارون اصرار کرد که امام کاظم (ع) حدود فدک را مشخص کند. امام کاظم (ع) حدود امپراتوري اسلامي يعني از سمرقند تا آفريقا و از ارمنستان تا يمن را حدود فدک معرفي کرد. هارون خشمگين شد و گفت: «آن وقت چيزي براي ما نمي ماند. امام (ع) که هارون را غاصب خلافت و غصب فدک را به معني غصب خلافت مي دانست، فرمود: «مي دانستم که تو آن را بازپس نخواهي داد» (تاريخ تحليلي اسلام، ص 169؛ زندگاني تحليلي پيشوايان ما، ص 211).
در زمان امام موسي بن جعفر (ع) و به دست او نهاد وکالت پديد آمد (مکتب در فرآيند تکامل، ص 15). اين نهاد زنجيره ارتباطي گسترده اي بود که از طريق آن همه شيعيان با امام در ارتباط بوده و وجوهات شرعي و حقوق و واجبات مالي از طرق وکلا از همه شيعيان دريافت و براي امام (ع) ارسال مي شد. بدين وسيله جامعه شيعه در سراسر دنياي اسلام با امام به طور سيستماتيک مرتبط مي گشت.
سید حسین مدرسی طباطبایی در معرفی شخصیت سیاسی امام کاظم (ع) می نویسد: «امام کاظم (ع) شخصا بسیار شجاع و بی پروا عمل می فرمود و نسبت به حکومت رسما تعرض می کرد و در حضور خلیفه مقتدر وقت اظهاراتی می نمود که در حد مبارزه طلبی تلقی می شد و خلیفه نیز به همین معنی می گرفت. تمام شواهد نشان می دهد که آن امام از نظر سیاسی و اجتماعی بر خلاف نظر متداول کاملا فعال بوده است» (همان).
شخصیت سیاسی امام کاظم (ع) آن قدر اهمیت دارد که شمس الدین ذهبی از علمای بزرگ اهل تسنن در مورد ایشان می نویسد: «موسی فرزند جعفر صادق کبیر القدر و بسیار عالم بود و از هارون به خلافت شایسته تر بود» (همان، ص 9 به نقل از سیر اعلام النبلاء).
شهادت امام موسی کاظم (ع)
امام موسی بن جعفر (ع) در 25 رجب سال 183 در سن 54 یا 55 سالگی به شهادت رسید و آن امام بزرگوار بعد از پدرش امام جعفر صادق (ع) 35 سال زندگی کرد (اصول کافی، ج 2، ص 402؛ مفاتیح الجنان، ص 144). پیکر پاک آن حضرت را در قبرستان قریش به خاک سپردند و قبرشان در کنار قبر عیسی بن عبدالله نوفلی است (زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم (ع)، ص 99 به نقل از الغیبة شیخ طوسی). امروزه محل دفن آن حضرت به حرم مطهر کاظمین (ع) تبدیل شده است.
سید حسین مدرسی طباطبایی در تحلیل علل به شهادت رساندن آن حضرت توسط هارون الرشید می نویسد: «بسیاری از مردم از جمله بسیاری از سنیان، امام کاظم (ع) را به عنوان خلیفه قانونی و رئیس مشروع حکومت اسلامی می شناختند که مرادف با اعلام غیر قانونی بودن خلیفه مستقر در بغداد بود. این وضع طبعا خلیفه زمان هارون الرشید را بیمناک ساخت. به دستور او، امام (ع) را در مدینه دستگیر کرده و به عراق برده و پس از چند سال زندان سرانجام در سال 183 به شهادت رساندند و گروهی از هواداران امام کاظم (ع) نیز دستگیر و بی رحمانه شکنجه و آزار گردیدند» (مکتب در فرآیند تکامل، ص 15 – 16).
امام کاظم (ع) زمانی که در زندان بود از زندان برای هارون پیامی فرستاد و فرمود: «هارون، هر روز ناگواری که بر من سپری می گردد از تو نیز همانند آن یک روز خوش به آخر می رسد، تا پایان یابد. سرانجام به روزی خواهیم رسید که من و تو با هم در پیشگاه عدل الهی گرد خواهیم آمد. تفاوت آن روز با این ایام این است که ستمگران و جنایتکاران زیانی آشکار خواهند دید، زیانی که هرگز قابل جبران نباشد (تاریخ تحلیلی اسلام، ص 170).
خداوند همه ما را از فروخورندگان خشم و از پیروان راستین امام کاظم (ع) قرار دهد.
نویسنده: سعید طاوسی مسرور
منابع:
- اصول کافی، ابوجعفر کلینی، با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (ع)، بی تا.
- تاریخ تحلیلی اسلام، محمد نصیری (رضی)، قم، دفتر نشر معارف، 1381.
- زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، عادل ادیب، ترجمه اسدالله مبشری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371.
- زندگی و سیمای حضرت امام موسی کاظم (ع)، سید محمدتقی مدرسی، ترجمه محمدصادق شریعت، تهران، انتشارات مؤسسه فرهنگی انصار الحسین (ع)، 1375.
- مفاتیح الجنان، عباس قمی، تهران، کتابفروشی و چاپخانه علی اکبر علمی، 1316.
- مکتب در فرآیند تکامل، سید حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه هاشم ایزدپناه، نیوجرسی، بی نا، بی تا.
/1102101308