حجت الاسلام ناصری پور: در تاریخ کربلا ادب موج میزند+گزارش تصویری
وارث: مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت رباب سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام ناصری پور و مداحی حاج محمد کمیل، حاج امیر تاجری، کربلایی جواد حقیقت، کربلایی حسین فروغی و کربلایی امیر طلا جوران در هیئت محبان حضرت علی اصغر علیه السلام برگزار شد.
در ادامه ی خبر متن سخنان حجت الاسلام ناصری پور را مطالعه بفرمائید:
یک رکنی وجود دارد که اگر آن رکن را داشته باشید، ما بقیه اتفاقات آماده هستند تا وجود شما را صیقل دهند. بقای اخروی انسان را تضمین می کند. اساسا مهر وجودی الله را در دل عبد می نشاند. بالاترین مقامی که انسان غیر معصوم در این دنیا می تواند کسب کند، خدمت به معصوم است. به همین دلیل است که در دعاهای مختلف از خدا می خواهیم ما را جزو یاران معصوم قرار دهد. این شرط شرافت انسان غیر معصوم، لازمه اش داشتن همان یک فعل است. به جرات می توان گفت در بخش بزرگی از جامعه آنرا نداریم و کمتر میبینیم.
گاهی برای شناخت بهتر فعلی بهتر است، نقطه ی مقابل و ضد آن را بررسی کنیم. آن اتفاق و فعل که باعث رشد انسان می شود، "ادب" است. حال جایگاه ادب را بررسی کنیم. ارتباط ادب با قانون چیست؟ قانون ضابطه ی خارجی دارد، مثلا اگر تعدی به حقوق کسی نمی کنید، چون ضابطه ی خارجی بر آن حاکم است، اما ادب ضابطه ی داخلی دارد. ادب الزام آور و جبری نیست. اما قانون الزام آور و جبر است. اگر خطایی کنید و ببینند شما را مورد مواخذه قرار می دهند. جان مایه ی ادب زیبایی است، ادب باعث زیبایی رفتار بشر است. ادب اگر تسرّی پیدا کند باعث رشد انسان می شود، حتی اگر یک نفر باشد. ادب انسان را در وضع ثابت نگه نمی دارد، اما قانون جامعه را به وضیعت ثابت می رساند. برخی معتقدند با اعمال قانون می توان جامعه را مودب کرد. در همین قانون راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی اعلام کرد: علی رغم افزایش جریمه ها، تخلفات کم نشده. باید به جای تبلیغ قانون، ادب را تبلیغ کنند و فنداسیون کار را بر ادب بگذارند.
ائمه ی ما بین اخلاق و ادب سفارش به داشتن ادب نموده اند. ملکات اخلاق و فضائل در تجلی رفتار انسان حاکم است. ادب برنامه ی جهاد با نفس است. اگر می خواهید جهاد با نفس کنید و بی ادب باشید، انحراف پیدا کرده اید. ریاضت بی برنامه می شود ریاضت بی ادب، انحراف دارد. یعنی برنامه ای برای جهاد با نفس ندارند. پس ادب برنامه ی جهاد با نفس است. اگر ادب نباشد اثر ندارد.
روزی حضرت علی علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد و در زد و از ایشان اجازه گرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: آیا نمی دانی این خانه ی توست، چرا از من اجازه گرفتی؟ حضرت علی علیه السلام پاسخ داد: ادبی که خدا یاد داده است و از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله است. خدا در قرآن فرموده اجازه بگیرید و در بزنید.
در ادعیه هم این است، ائمه در مقابل خدا ادب می کنند. در سراسر دعای کمیل، فقط یک جا عشق بازی حضرت امیر با خداست، بقیه اش از روی ادب عبد بودن با خدا و رب صحبت می کند. آن هم در جایی است که می فرماید چگونه فراق تو را تحمل کنم.
ادب زمینه ساز تقواست
ادب برنامه ای است برای جلوگیری از بروز احساسات مثبت و منفی. حدیث داریم که مرد خانه باید با چه لحنی به همسرش بگوید به او علاقه دارد. رسول الله صلی الله علیه و آله بسیار تاکید داشتند که زن و مرد به یکدیگر بگویند دوستت دارم. ادب حکم می کند که علاقه را بر زبان جاری کند. آموزگار ادب به فرزند در مقابل پدرش، با مادر است. یعنی مادر نحوه ی ادب کردن به پدر و یا بالعکس را می آموزد. ادب زمینه ساز تقواست. چرا اسلام می گوید از 7 سالگی تا 14 سالگی بچه را باید مودب کنید؟ چون از 14 سالگی به بالا بچه باید باتقوا شود. ادب با محبت تفاوت دارد. اگر بچه ات نماز می خواند، نگویید تو برو من چادرت را جمع می کنم. مودبش کنید و به او یاد بدهید چه اتفاقی قرار است بیفتد. چون بچه تا 14 سالگی شما را دوست دارد و هر چه بگویید می پذیرد، اما بعد از آن دوستش را دوست دارد و اگر ادب نشده باشد هرچه او بگوید می پذیرد. طبیعت انسان این است. بچه باید نسبت به نماز و خدا ادب داشته باشد، اگر شما به او یاد ندهی دیگران یاد می دهند.
اباعبدالله علیه السلام شعری در وصف حضرت رباب فرمودند: من خانه ای که رباب و سکینه در آن باشد را دوست دارم و تمام دارایی هایم را به پای آنها میریزم. کسی هم در این رابطه نمی تواند چیزی به من بگوید. هیچ کسی تا من را در خاک می گذارند حق اعتراض به من ندارد. ادبی که امام حسین علیه السلام به رباب دارد تا کجاهای عالم را در می نوردد. یک نمونه اش این است. حضرت رباب تا زمانی که در مدینه بود از مواجهه با حضرت ام البنین اجتناب می کرد. چون ام البنین گریه می کرد و میفرمود رباب! عباسم را حلال کن. حضرت ام البنین تا هوا تاریک میشد به درب خانه حضرت سکینه می رفت و می فرمود: عباسم را حلال کن. ایشان هم پاسخ میداد شما من را حلال کن، اگر من آب نمیخواستم، شاید ایشان شهید نمیشد. به درب خانه ی حضرت زینب سلام الله علیها می فرمود و درخواست حلالیت می کرد. اینها همه ادب است.
تاریخ کربلا از ادب موج میزد
تاریخ کربلا مملو از عشق الهی است، اما ادب در آن موج می زند. همه دیدند امام حسین علیه السلام پشت خیمه ها رفت و خجالت می کشد. اما ادب رباب اجازه نداد از خیمه بیرون بیاید. تا حضرت زینب، سکینه و رقیه سلام الله علیهما بودند، حضرت رباب به خودش اجازه نمیداد امام را به نام حسین صدا کنند. چقدر این بانو با ادب بودند. تعجب حضرت زینب سلام الله علیها از ادب ایشان بود. درباره نحوه ی شهادتشان، می فرمایند حضرت زینب سلام الله علیها وارد اتاق شد و دید ایشان آرمیده، فرمود محال است صدای مرا بشنود و نایستد.
یکی از سفارشات بلند ماه رجب این است که به اباعبدالله الحسین علیه السلام زیاد سلام کنید. از امام رضا علیه السلام سؤال شد که چرا به هنگام شنیدن نام حضرت بقیة الله علیه السلام دست روی سر می گذارید؟ فرمود: در آخرالزمان یک عده مردم مومن هستند تا نام فرزند ما را می شنوند، می ایستند و دست روی سر می گذارند. لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هر کسى که این کار را انجام دهد، نگاه محبتآمیز مىکند. این نشانه ی ادب است.