ریشه تردید در حقانیت خداوند از کجا نشأت می گیرد؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ (بقره/ 2)
صحبت در تفسیر این جمله نورانی بود که به روشنی دلالت دارد که قراتن و حقانیت آن حقیقتی است غیر قابل تردید. بحث در تبیین معنای «ریب» بود. ریب به معنای شک است اما نه هر شکی؛ به هر شکی ریب گفته نمیشود. «ریب» شکی است که ناشی از اضطراب روانی باشد و در همین رابطه عرض کردیم که بدبینی نسبت به حقیقتی که انبیاء آوردهاند ناشی از گناه است، گناه همراه با اضطراب روانی، بلدبینی و شک در حقایق دینی میشود.
عوامل مختلفی موجب اضطراب روحی میشود. ممکن است به دلایل مختلفی انسان نگران شود اما هر اضطرابی ناشی از گناه نیست.
البته ممکن است انسان در اثر خودسازی و تقویت بنیه معنوی به نقطهای برسد که هیچ حادثهای برای او اضطراب آور نباشد که یاد خدا انسان را به نقطهای میرساند که آرام میگیرد.
قرآن مدعی است که حقانیتش قابل تردید نیست؛ اگر کسی در این حقایق تردید کرد، این تردید 2 است که یک دسته از تردیدها ریشه در گناه دارند و دسته دیگر ریشه در گناه ندارند. در اینجا چند سؤال مطرح است؛ سؤال اول این که حقایقی که غیر قابل تردید هستند از منظر قرآن چیست؟ سؤال دوم هم اینکه چه کسانی درباره حقایق قرآنی شک نمیکنند؟ سؤال سوم این است که آیا شک درباره حقانیت قرآن قابل زوال است؟ سؤال چهارم این است که دلیل قابلیت یا عدم قابلیت زوال قرآن چییست؟
اما جواب سؤال اول یعنی حقایق غیر قابل تردید از منظر قرآن؛ اولین حقیقتی که قرآن کریم آن را غیر قابل شک میداند، «وجود خداوند» است. خداوند میفرماید: « قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ: پیامبرانشان گفتند مگر درباره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست او شما را دعوت مىکند تا پارهاى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مىخواهید ما را از آنچه پدرانمان مىپرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید»(ابراهیم/10) پیامبران الهی به مخاطبان خود میگفتند آیا وجود خداوند قابل شک و تردید است؟ وجود خداوند از نظر قرآن قابل تردید نیست و اگر کسی عقل داشته باشد نمیتواند به حقانیت خداوند شک کند. از یک عرب بادیه نشین پرسیدند دلیل وجود خداوند چیست؟ وی در پاسخ گفت: «اگر جای پا ببینیم میفهمیم که از مسیر انسانی رد شده، چگونه میتوان گفت این آسمان و زمین بدون خالق آفریده شده است».
دومین چیزی که از نظر قرآن قابل تردید نیست «خود قرآن» است. در چندین آیه حقانیت قرآن مطرح شده است؛ «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ»(بقره/ 2) در این قرآن شکی نیست، یا «تَنزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ» (سجده/2) قرآن از جانب خدا نازل شده و در آن شکی نیست».
در سوره مبارکه «یونس» هم به این امر اشاره شده است: «وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَن یُفْتَرَى مِن دُونِ اللّهِ وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لاَ رَیْبَ فِیهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِینَ: و چنان نیست که این قرآن از جانب غیر خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق [کننده] آنچه پیش از آن است مىباشد و توضیحى از آن کتاب است که در آن تردیدى نیست [و] از پروردگار جهانیان است». (یونس/37)
سومین چیزی که در قرآن غیرقابل شک است «قیامت» است. در آیه 25 سوره مبارکه «آلعمران» هم داریم: «فَکَیْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِیَوْمٍ لاَّ رَیْبَ فِیهِ وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ؛ پس چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه که آنان را در روزى که هیچ شکى در آن نیست گرد آوریم و به هر کس [پاداش] دستاوردش به تمام [و کمال] داده شود و به آنان ستم نرسد».
این سه مورد را در قرآن داریم و در این موارد خداوند تعبیر «لاریب فیه» آورده است. یعنی قرآن، خداوند و روز قیامت.
چه چیزی سبب میشود عدهای شک و تردید کنند در حقانیت قرآن، خداوند و روز قیامت؟ مبدا تردید در حقایق غیر قابل تردید در چیست؟
مردم در برابر ادراک حقایق روشن 2 دسته هستند؛ هر کسی که چشم فطرتش کور نشده باشد و دیده بصیرت داشته باشد آنها را میبینند.
دسته اول افرادی که از سلامت روحی و عقلی برخوردارند دلایل وجود قیامت و قرآن و خداوند را ملاحظه میکنند. در قرآن داریبم: «وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِی إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ: و کسانى که از دانش بهره یافتهاند مىدانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است و به راه آن عزیز ستوده[صفات] راهبرى مىکند». (سبا/6)
اگر بخواهم اسلام را در دو عبارت خلاصه کنیم به نیکی و عدالت میرسیم. هر کاری که حق، عدل، احسان و نیکویی است انبیای الهی میگویند انجام بده و در غیر اینصورت نباید انجام داد.
دسته دوم افرادی هستند که در اثر آلودگی اخلاقی و عملی به بیماری روحی دچاره شدهاند و قدرت درک حقایق عقلی را از دست دادهاند. وقتی گناه زیاد شود موجب بدبینی و تردید و در نهایت انکار حقانیت میشود. آلودگی باعث میشود چشم بصیرت کور شود و حقایق روشن را نفهمد. در آیه 12 تا 15 سوره مبارکه «مطففین» داریم:
اما چه کسانی در قیامت تردید میکنند؟ در پاسخ باید بگویم کسانی که دچار آلودگی فکری و قلبی هستند. خداوند میفرماید: «قلب این افراد زنگ زده است» و وقتی قلب کسی زنگ بزند در خدا، قیامت و نبوت شک میکند؛ اینها افرادی هستند که درهای گناهان را برای خود باز و راههای شهوترانی را هموار کردهاند و شیطان بر آنها چیره شده است و وقتی انسان اینگونه شد در حقانیت خداوند شک میکند. خداوند میفرماید: «مَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ *إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ *کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ * کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ؛ و جز هر تجاوزپیشه گناهکارى آن را به دروغ نمىگیرد، [همان که] چون آیات ما بر او خوانده شود گوید [اینها] افسانههاى پیشینیان است، نه چنین است بلکه آنچه مرتکب مىشدند زنگار بر دلهایشان بسته است، زهى پندار که آنان در آن روز از پروردگارشان سخت محجوبند».
چه کسانی تردید میکنند در حقایق الهی؟ پاسخ این است تفرادی که آلودگی روانی دارند. این افراد سخن حق را میشنوند اما باور ندارند چون دلشان حجاب گرفت است. اینجاست که قران میفرمایند: نمیتوانی آدمهای مرده را هدایت کنی.
در جلسه آینده به بیمارانی که از نظر روحی شک و تردید دارند، میپردازیم.
/1102101305