حجت الاسلام کرمی: پیام پیامبر (ص) ضد استعماری و استثماری بود

کد خبر: 53799
دعوای آنها با پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر مسائل اقتصادی است. الان هم غالب مسائل ایدئولوژیک و مکاتبی که مطرح شده در درجه ی اول مسائل اقتصادی است، پشت بهائیت مساله اقتصادی و استعمار بود. همه ی اینها برای پر کردن یک جیب عده جیره خوار است. پیام پیامبر صلی الله علیه و آله ضد استعماری و استثماری بود.

وارث: جلسه هفتگی حسینیه دلریش با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی حاج رسول فیضی برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی: پیام پیامبر (ص) ضد استعماری و استثماری بود

ماجرای مسلمان شدن اسعد ابن زرره

اوس و خزرج که دو قبیله ی مسیحی در مدینه بودند و منازعاتی با سه قبیله ی معروف یهودی و جنگهای داخلی داشتند که سالها به طول انجامیده بود. در آخرین جنگ اوس بر خزرج پیروز شده بود و دو نماینده خزرجی ها فرستاده بودند. آن دو نفر برای عمره به مکه آمده بودند. قبلا هم گفتیم که مناسک حج از احکام تاسیسی شرع نبوی نیست، احکام حج از احکام امضایی است، حج و مناسک قبلا بوده است. پیامبر صلوات الله علیه با اینکه تولدشان در مکه بوده، در تمام عمرشان یک حج از او ذکر شده که همان حجة الوداع بوده که منتهی به غدیر خم شد و این مناسک به صورت اصلاح شده برای همان صالح است. اسعد ابن زراره و ذکوان، که در زمان عمره ی ماه رجب بود که هنوز اسلام منتشر نشده بود و نزد عتبتین ربیعه آمدند و گفتند آمدیم با شما معاهده ی نظامی ببندیم که اگر با اوس درگیر شدیم شما به حمایت ما بیایید. ربیعه گفت کاری از ما ساخته نیست و خودمان خیلی گرفتاری داریم و گفت یکی از بزرگترین و شریف ترین افراد خانواده ی قریش، فرزند عبدالمطلب که جوانی است، آمده که جو ما را آشفته کند و می گوید پیغمبر هستم. ابهت و ثروت ما را آشفته کرده است.

در کتاب یهودی ها از 300 سال قبل وعده ی آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله آمده بود. یکی از علتهای مهاجرت یهودی ها به عربستان، این بوده که بعد از سیل ارم به مدینه پناهنده شدند. اما علت مهم و اصلی، علت مذهبی بوده یعنی شنیده بودند پیامبری مبعوث خواهد شد که دامنه امنش عالمگیر خواهد شد. حس جاه طلبی آنها را واداشت که به مدینه بیایند و پیامبر شدیدترین برخوردها را با آنها کرد، با بنی قریظه، بنی نظیر، بنی قینقاع. در طول تاریخ دشمن همه ی ادیان، یهود بوده است.

یهودیان اوس و خزرج را تهدید می کردند که اگر مصلح ما بیاید، تمام اجحافات شما را جبران خواهد کرد. اسعد ابن زراره پرسید این شخص کجاست؟ گفت آنها در دره ی ابی طالب در بیرون مکه محصور هستند و از تردد در شهر ممنوعیت دارند اما چون ایام عمره رجب هست اجازه دارند برای زیارت بیایند و برگردند و الان کنار حجر اسماعیل است اما مواظب باش هر کس با او برخورد کرده، مسحور سحر او شده.

دستورهای ده گانه پیامبر صلی الله علیه و آله

زراره می گوید هنگام طواف او را دیدم و لبخندی به من زد، پنبه را از گوشم در آوردم و با آقا مذاکره کردیم که شما چه چیزی برای مردم آورده ای؟ حضرت آیه 151 و 152 سوره ی انعام که 10 دستور و فرمان است که پیغمبر برای اسعدابن زراره خواند و او بدون درخواست معجزه بعد از پایان آیه ی دوم، گفت: اشهد ان محمد رسول الله.

قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ1 رکن اول همه ی ادیان ابراهیمی توحید است. هیچ گناهی در تمامی ادیان به اندازه شرک نیست. از اعظم و اکبر محرمات و ذنبی که هیچ جایی برای بخشش نیست، شرک است. اول اینکه به خدای واحد شرک نورزید، سوم یک اختلال اجتماعی که همان زنده به گور کردن دختران بود را مطرح کرد. سومین دستور وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ2؛

زنده به گور کردن دختران بیشتر به دلیل عدم تامین اقتصادی و دور نمای تاریک معیشت دختر بود که او را می کشتند. مهم ترین مساله، مساله اقتصادی بود چون پسر کار می کرد. خداوند فرمود: از ترس فقر بچه هایتان را نکشید و روزی بچه ها با ماست.

دستور چهارم: وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ3؛ به فحشای ظاهر و باطن نزدیک نشوید.

دستور پنجم: آن نفسی را که خداوند محترم کرده نکشید، انسان بی گناه را نکشید مگر اینکه قصاصی یا... باشد.

دستور ششم، به اموال یتیم نزدیک نشوید، مواظب سنگ و ترازویتان باشید، البته منظورش فقط سنگ و ترازوی مغازه را نمی گوید هر کجا یک میزان مقتضی و مناسب خودش دارد. به عنوان مثال این منبر یک میزانی دارد، اگر من کم مطالعه کنم، مصداق آیه " ویل للمطففین " می شوم. وقتی حرف می زنید به عدالت حرف بزنید ولو به دشمنتان، به عهد خدا وفا کنید.

شهید مطهری در کتاب حق و باطل می فرماید: خداوند بشر را طوری آفریده که تمایل به حق درون انسان هست، در هیتلر، در شمر، در خولی و... هم وجود دارد. کل شامل همه چیز می شود، روایت می فرماید: کل مولود یولد علی الفطره و لکن ابواهما

فطرت انسان حق طلب است

آن که نصرانی و یهودی می کند تربیت و اجتماع است، خداوند حتی فرعون را موحد آفریده است. هر کسی به دنیا می آید روی فطرت لا اله الا الله آمده. ذات هر انسانی متمایل به حق است. حتی یهودیان در مقابل پیامبر حق را تشخیص می دادند. خداوند در قران می فرماید: و همانهایی که با ما مخالف هستند به آنچه ما می گوییم یقین دارند اما مقابل حق می ایستند، مقابل باور و اعتقادشان می ایستند. انسان ذاتاً به حق گرایش دارد.

چرا عده ای مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله ایستادند مگر این حرفها چیست؟ اگر کسی بگوید بچه ات را نکش یا به فواحش نزدیک نشو، چه ایرادی دارد؟ همین دو نفر که به عمره ی رجب آمده بودند رفتند به مدینه و جریان را گفتند و مردم مدینه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و او را دعوت کردند به مدینه بیاید.

خیلی ساده لوحی است که انسان فکر کند دعوای ابی سفیان و ابی جهل، عتبه و ولید ابن مغیره محزونی بر سر بت پرستی بوده، حاشا اگر آنها یک ارزن به بت اعتقاد داشته باشند! بالاترین کسانی که کمترین اعتقاد به بت داشتند متولیان بت کده بودند. ابی سفیان آدم جنتلمن بود که دنیا را چرخیده بود، مقرب روم و ایران بود، فرهنگ شناس و مردم شناس بود. ابی سفیان و ابوجهل بهتر از هر کسی می دانستند آنچه را که پیغمبر آورده حق است و آنچه آنان ترویج می کنند باطل است.

دعوای مشرکان با پیامبر صلی الله علیه و آله به سبب در خطر افتادن منافعشان بود

دعوای آنها با پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر مسائل اقتصادی است. الان هم غالب مسائل ایدئولوژیک و مکاتبی که مطرح شده در درجه ی اول مسائل اقتصادی است، پشت بهائیت مساله اقتصادی و استعمار بود. همه ی اینها برای پر کردن یک جیب عده جیره خوار است. پیام پیامبر صلی الله علیه و آله ضد استعماری و استثماری بود. طلاها و قربانی هایی که برای بتها می آوردند را چه کسی می برد؟ از جهل مردم استفاده می کردند برای کسب منافع.

الان هم اگر با جمهوری اسلامی مخالفت می شود برای چیست؟ کسی نمی تواند بگوید حرف ناجوری است، ذات بشر حق جو است و همه حقانیت ما را می فهمند. اگر کسی نجنگد اسلحه فروشی تعطیل می شود. اگر کسی فساد نکند سیگار و شراب و... تعطیل می شود چون کمپانی هایشان برای یهودی هاست که به فرموده ی قرآن اگر صندلی دست اینها باشد حرص و نفس را نابود می کنند. مساله این است یک عده می خواهند بمکند. جمهوری اسلامی می خواهد دست یک عده چپاول گر را کوتاه کند.

23 سال در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر حرفهای خوبی که میزد ایستادگی کردند، چرا؟ چون منافع و مصالحشان درگیر بود. رفقا حرف حق اظهر من الشمس است. حق طوری است که کسی نمی تواند آن را پس بزند و در مقابل آن ایستادگی کند به خاطر منافع است که باعث ایستادگی آنها می شود. آن وقت یک عده از اینها خواص هستند.

در زمان چرچیل در انگلیس مشروطه در ایران رقم خورد و آنها هم به دنبال نفت در ایران بودند. چرچیل یک حرف طلایی زده است، می گوید: برای استعمار یک جامعه احتیاج است به یک اقلیت خائن و یک توده ی نفهم! استعمار خزانه ی هر کشوری این حرف را می زند. اگر شما یک عده جیره خوار منفعت طلب را خریدی دیگر کلید دستت است و هر چه بخواهی می توانی برداری و ببری.

همیشه در افتادن با حق معلول منفعت طلبی و مصلحت اندیشی است.

حجت الاسلام کرمی: پیام پیامبر (ص) ضد استعماری و استثماری بود

پی نوشت:


1- سوره انعام آیه 151.


2- همان


3- همان