استاد انصاریان: اسلام دین نرمش، محبّت و گذشت است
وارث: مراسم ایام ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام با سخنرانی استاد شيخ حسين انصاريان و مداحی كربلايي مقداد پير حياتى و ديگر ذاكرين اهل بيت علیه السلام در هيئت محبان الرضا علیه السلام برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان استاد انصاریان را می خوانید:

دو پند مهم از سعدی
قرآن مجید می فرماید: تذکر این مسائل به نفع مردم با ایمان است و کسانی هم که ایمان ندارند، به دنبال این ها نیستند. کسانی که نور ایمان در قلبشان است، این کشش را دارند که با درک حقایق، الهیّه هم به دانششان اضافه شود و به اعمال شایسته شان افزوده شود. قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: برای مردم حقایق را بگو، چرا که سودمند است.
سعدی در عین حال که 30 سال تحصیل کرده بود و در ردیف اول محصّلان دانشگاه نظامیه بغداد بود، تا آخر عمرش منبر می رفت و یکی از منبری های قوی آن زمان برای سعدی بوده است و در مقدمه ی بوستان هم حدود 5 تا از سخنرانی هایش را نوشته بود که بسیار پر مایه هم بوده است. در بیرون دانشگاه هم نزد اساتید بزرگ، دانش کسب کرده بود. ظاهرا در یکی از سفرهایش با کشتی نزد استاد عارفی بوده است و وقت را ضایع نکرده و از او هم درس گرفته است.
مقالات مردان به مردي شنو
نه سعدي كه از سهروردي شنو
مرا شيخ داناي مرشد، شهاب
دو اندرز فرمود، بر روي آب
يكي آن كه در بند خودبين مباش
دگر آنكه در خلق بدبين مباش1
مردان بزرگ همین هستند. به بیابان بروند، به آب بروند یا دور هم جمع بنشینند، آن جا را تبدیل به کلاس می کنند. بنده از رفیقان زیاد داشتم. در محل زندگی ما، لات های زیادی بودند. یکی از این لات ها خیلی آدم رهایی بود. یک جا او را دیدم، خیلی آرام شده بود و نزدیک نماز که شد گفت که باید برود و نماز بخواند. این فرد اصلا اهل نماز نبود و تا دیروقت در کاباره ها و مشروب فروشی ها بود. از او پرسیدم: نزد چه کسی رفتی که اینقدر متدیّن شده ای؟ گفت: همین چلوکبابی سر کوچه. یک بار رفتم به آن جا و صاحب مغازه مرا در کنار خودش نشاند. اولیای خدا همه جا برایشان مسجد است.
همه جای زمین برای اولیای خدا مسجد است
وقتی امیرالمومنین علیه السلام دنیا را از دیدگاه خودش تعریف می کند، مثل بعضی ها نمی گوید که: ای دنیا کن فیکون شو! یا ای دنیا چقدر تو پست هستی! چقدر مردم را در دنیا بدبخت می کنی. حضرت اصلا این نگاه را نداشتند. در بخش حکمت های نهج البلاغه این جمله را آورده اند، این حکمتشان خیلی فوق العاده است. نگاهشان به دنیاست، همین دنیایی که خیلی ها به آن فحش می دهند. اولین جمله شان این است: "انّ الدّنیا دارُ صدق لِمَن صَدَقَها و دارُ عافیة لِمَن فهم عنها و دارُ غِنى لِمَن تَزَوَّدَ مِنها و دارُ مَوعِظة لِمَنِ اتَّعَظَ بها مَسجِد احبّاءِ اللَّه و مصلّى ملائكة اللّه و مَهبِطُ وحى اللّه و مَتجَرُ اولیاء اللّه اكتَسَبوا فیها الرّحمةَ و رَبِحوا فیها الجنّة2".
تمام دنیا بر اساس صدق، حقیقت و حق بنا شده است. چون معمارش پروردگار است و درست بنا کرده است. اگر دنیا را ریز کنیم، دریاها، زمین های قابل کشت، جنگل ها، پرندگان زیبا و حیوانات متنوع و... کجایش بد است؟ خورشیدش بد است که بخواهیم خاموش شود؟ یا دریا؟ یا ماهش؟ کجایش بد است؟
امام علی علیه السلام می فرماید: تو آدم درستی باش! اگر تو آدم درستی باشی، همه ی دنیا را درست خواه دید! چشمت بد است و بیمار و ذائقه ات مریض است! وگرنه اگر چشم درستی داشتی دنیا را دار صدق می دیدی!
تا می رسد به اینجا که منظور نظر من است و از آدم هایی که خودم شناختم. حضرت علی علیه السلام می فرماید: "مسجد احباء الله3"؛ این دنیا مسجد عاشقان خداست، یعنی کسی که حضرت حق را شناخته است، مثلا نجفی، قمی، اصفهانی و... جاهایی که حوزه های علمیه ی قوی هست، رفته است و 20 سال درس خوانده است، قرآن و روایات و طبیعت را فهمیده است و به وسیله ی آن ها خدا را فهمیده است، دنیا برایش مسجد است. اگر تنها باشد یا در کاسبی مشروع است، یا در ذکر خداست یا در عبادت است یا در ترغیب و تبلیغ برای بندگان خدا است. زبانشان خوب کار می کند.
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را
به او گفتند چرا از خانقاهی بودن در آمدی؟ گفت: فهمیدم که در آن جا فقط گلیم خودم را می توانم از آب بیرون بکشم اما عالمان، مردم را از آبی که غرق می شوند، بیرون می کشند و نجات می دهند. دیدم که کار این ها درست است. قصّاب های ما می توانند، قصابی را بنابر نظر حضرت امیرالمومنین علیه السلام محل تبلیغ دین کنند، محل هدایت گمراهان و محل نجات چاقوکشان و عرق خورها. بالاخره آن ها هم بیمار هستند و نباید با آن ها بد رفتار کرد.
اولیای خدا طبیب هستند، هیچ وقت با گنه کار بد برخورد و رفتار نمی کردند. کجای قرآن و روایات گفته است که مشت بزن بر سر گنهکار؟ حتی گفته اند اگر می خواهی به کسی انتقادی کنی، باید آبرو و شخصیتش را حفظ کنی و در نقد کردن هم ادب به خرج دهی.
کاری که قرآن در نفی فرعون انجام داده است. به حضرت موسی علیه السلام فرمود: فرعون گمراه است، به تو و برادرت پیام می دهم که بروی و رسالتم را به فرعون برسانی و امید داشته باشی با این حقیقتی که به او می گویی، بیدار شود و به عظمت خدا آگاه شود.
"فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَکَّرُ أَوْ يَخْشي"4؛ حداقل حجّت به او تمام شود تا وقتی به جهنم آمد، نگوید که اگر به من این تذکر رسیده بود، قبول می کردم. درباره ی همه ی جهنمیان همین است، اول حجّت خدا برای آن ها تمام می شود تا نگویند که اگر به من رسیده بود، قبول می کردم. خدا در قرآن می گوید: بدون این که آنها را هدایت کنم، به عذاب نمی روند که فردا نگویند: "ربنا لولا ارسلت الينا رسولا فنتبع آياتك و نكون من المؤمنين"5؛
بعد هم خدا کسی را به جهنم نمی برد، بلکه خودشان به جهنم می روند؛ "إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ6"؛ من به جهنمی بودن هیچ کس راضی نیستم.
25 سال حضرت موسی علیه السلام و هارون به دربار فرعون می آمدند و پیام خدا را می گفتند و بر می گشتند. برای حضرت موسی علیه السلام و هارون، دربار، مسجد و بهشت بود و برای فرعونیان جهنم بود.
علم باید با بردباری همراه باشد
همه ی ما باید زبان خیر و نجات دهنده داشته باشیم، لازم و واجب است. بنده از "تأمرون بالمعروف" های قرآن به گفتار درمانی تعبیر کرده ام. کسی که بخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند، باید طبیبانه این کار را انجم دهد، مگر این که گناهکار زیر بار نرود و ضرری به کسی بزند و قانون جریمه اش کند اما اگر گناهکار، گناهانش در خودش است یا در خانه و خلوتش و به هیچ کس هم ضرر نمی زند، جریمه ندارد و نزد خدا هم اگر واقعا توبه کند، خدا گناهانش را می بخشد و جریمه ندارد.
اسلام دین نرمش، نرمی، محبّت، گذشت و خوش اخلاقی است. اسلام از انسان بداخلاق واقعا متنفر است.
شخصی خدمت حضرت ابی عبدالله علیه السلام آمده بود و به ایشان عرض کرد: من بدهی دارم و نمی توانم پرداخت کنم. امام حسین علیه السلام فرمود: چند سوال از تو می پرسم هر کدام را جواب دهی، یک سوم بدهی ات را نقد می دهم. آن شخص گفت: من بی سواد هستم و شما دریایی از علم هستی، چه می خواهید از من بپرسید؟
حضرت فرمود:"اَلْمَعروُف بِقَدرِ الْمَعرِفَة"7
ارزش هر انسانی به اندازه ی دانایی اوست. چه قدراین جمله طلایی است. هر چه آدم داناتر، فهمیده تر و آگاه تر به واقعیات باشد، ارزشش بشتر است. آن شخص گفت: باشد بپرسید و حضرت پرسید و همه را خوب جواب داد. معلوم می شود که این عرب با دین، امامت و نبوّت و قرآن به خوبی آشنا بوده است. یک سوال حضرت این بود که: این که می گویید انسان باید عالم باشد درست اما این علم با چه چیزی باید مخلوط شود؟
آن شخص گفت: با بردباری! عالمی عالم است که عصبانی نشود، خشونت نداشته باشد، فریاد نکشد، مردم را ناامید نکند، شخصیت مردم را خرد نکند. علم عالم باید با بردباری و نرمی و مدارا کنار یک دیگر باشد.
سه سوال را جواب داد و حضرت بدهی اش را داد و 1000 دینار هم اضافه تر به او پرداخت و به او فرمود: کاسبی راه بیندازد.
خودبین و بدبین نباش!
علمی که انسان را در دنیا و آخرت نجات می دهد، علم دین است. اسلام به علوم دیگر هم ارزش قائل است اما سودش در چهارچوب بدن است و رشدی به انسان نمی دهد و عقل آدم را بالا نمی برد. "یونیت دندان سازی هوشمند" بسیار عالی است ولی ما را تربیت نمی کند! تمام ابزارهای صنعتی، قطاری که سریع می رود، بسیار هم عالی است اما فقط بدن انسان را جا به جا می کند نه روح و اخلاق ما را.
علم نجات دهنده، علم الهی است که تجلّی در قرآن و فرمایشات انبیاء و ائمه ی طاهرین علیهم السلام است. این پندها را از موتور قطار و ماشین و.. نمی توان شنید. این فقط صدای حق است که این حرف ها را می زند.
یکی آن که در نفس خودبین نباش. انسان اگر بخواهد به جایی برسد باید خدابین باشد، نه خودبین. آدمی که در خودش حبس است تا آخر عمرش می گوید: شکمم، شهوتم، کاسبی ام، علمم، خودم و صندلیم و همین. خود بین نباش. آخر تو کسی نیستی که خودبین باشی! مگر حجم وجودت در مقابل عظمت خدا چه قدر است؟
زمین در جنب این نه سقف مینا
چو خشخاشی بود بر روی دریا
ببین تا توازین خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی7
هر کس از خودبینی درآید، خدابین می شود. به همه خوش بین باش. یکی آنک ه در نفس خودبین نباش. یکی آنکه در خلق، بر خلق بدبین نباش.
این طور نباشید که تا دیدید کسی با خانمی خوش و بش می کند، گمان بد ببرید! شاید عمه اش یا خواهرش و یا...باشد. چرا زبان ما رهاست؟ چرا وقتی که من با او و در کنارش نبودم و هیچ چیزی از او نمی دانم، برایش مسئله ای می سازم و این ساخته را در خودم نگه نمی دارم و به هر کسی که می رسم می گویم و آبرویش را می برم و بعد معلوم می شود که گمانم اشتباه بوده است!
آدم اگر خودبین و بدبین نباشد، در رده ی انسان های صالح و پاک است. خودبین نبودن و بدبین نبودن خیلی مایه می خواهد، لذا در پایان این دنیا، زمین در اختیار کسانی قرار می گیرد که خودبین و بدبین نیستند و به خدا و عاقبت خودشان خوش بین هستند.
پی نوشت:
1- بوستان سعدی، نورالله ایزد پرست، ص114-115
2- .نهج البلاغه،حكمت 131.
3- همان
4- سوره طه آیه 44.
5- سوره قصص آیه 45.
6- سوره زمر آیه 7.
7- بحارالانوار ج 44 ص 196
8- عطار ، اسرارنامه