حجت الاسلام اعتمادیان: خداوند وجودی است که نیاز به علتی ندارد+ گزارش تصویری

کد خبر: 54818
واجب الوجود آن موجود پاک و منزهی است که نیاز به هیچ کدام از این علل ندارد که اگر داشت واجب الوجود نبود و اگر نداشت هم ممکن الوجود نمیشد. بنابراین اینکه گفته اند خدا، آن وجودی که خودآ است. یعنی نیاز به علتی ندارد

وارث: مراسم شب چهارم ماه رمضان با سخنرانی حجت الاسلام اعتمادیان و مداحی حاج کاظم غفارنژاد در هیئت نوباوگان قنات آباد برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام اعتمادیان را می خوانید:

حجت الاسلام اعتمادیان:

خلق در عالم در کتب کلامیه متصور هستند. اولین واجب الوجود است. دوم ممکن الوجود و سومی را از باب مسامحه کلام گفته اند معدوم الوجود. بین واجب الوجود و ممکن الوجود تفاوت از زمین تا آسمان است. یکی از تفاوت ها این است که ممکن الوجود عبارت است از آن خلقی که هم در وجودش و هم در فنایش نیاز به علت دارد. تعبیر می کنند از آنها به علت موجبه. اما واجب الوجود آن موجود پاک و منزهی است که نیاز به هیچ کدام از این علل ندارد که اگر داشت واجب الوجود نبود و اگر نداشت هم ممکن الوجود نمیشد. بنابراین اینکه گفته اند خدا، آن وجودی که خودآ است. یعنی نیاز به علتی ندارد.

ما به علت آمده ایم اما او خود آمده است. تفاوت بین مخلوق و خالق، ممکن و واجب این قدر زیاد است که اگر بخواهیم سخن بگوییم مجالس زیادی را می طلبد.

در روایت آمده است که یهود محضر رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله آمدند. عرض کردند: می توانید از اوصاف خدای خودتان برای ما بگویید؟ خدای تو کیست؟ هنرش چیست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: باید صبر کنم تا دستور بیاید. مخلوق هر چند در بالاترین درجه مکانی باشد ولی باز هم خدای متعال بالاتر است.

خدای متعال محیط است و محاط هیچ خلقی قرار نمی گیرد. حضرت می فرمایند: آنچه که ما می دانیم و می گوییم به اندازه درک امکانی ما است نه به اندازه حقیقت مدرک. تو آن گونه ای که خود، خود را توصیف کرده ای و هیچ خلقی به اندازه خود خدا بر ذاتش درک ندارد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آن عظمت فرمودند باید جواب بیاید تا جوابتان را بدهم. من از خودم چیزی ندارم. سه روز منتظر جبرئیل علیه السلام ماندند تا آیه ای نازل شود و به یهود بدهند. سوره ای نازل شد که در آن تمام مطالب را فرموده اند. در آیه ابتدایی از این سوره کلمه قل آمده است. هر جا کلمه قل بیاید بعدش اوصافی از خدای متعال می آید.

مثلا در این آیه این چنین است: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا»1   بگو: اگر دعاي شما نباشد، پروردگار من براي شما وزن و ارزشي قائل نيست (زيرا سابقه ي خوبي نداريد). شما حق ّ را تكذيب كرده ايد و به زودي كيفر تكذيبتان دامن شما را خواهد گرفت.

اگر لقمه نانی در سفره ما است صدقه سر دعای اهل بیت علیهم السلام است. تصدق سر اهل نماز و اهل دعا و تهجد نیمه شب است که خدای متعال به صراحت آیه قرآن، به خلق اعتنا و توجه می کند. تضرع به معنای ضرع است. ضرع یعنی با دست و زبان که ترجمان تمام اعضای بدن است با خدا دعا کنید.

سوره ای که نازل شد این چنین بود: « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ » هو اسم است برای ذات واجب الوجودی که لا اسم و لا رسم است. هو اشاره به دو حقیقت دارد: حقیقت اول ذات واجب الوجود ثابت و حقیقت دوم ذات واجب الوجود غائب.

امام صادق علیه السلام فرمودند: هاء در "هو" یعنی آن خالقی که نیاز به علت ندارد. خدا است و خودآ. واو هم اشاره است به خدایی که غائب است و دست کسی به او نمی رسد. چه کسی می تواند ادعا کند که به ساحت ایشان راه پیدا کرده است.

شخصیت امیرالمومنین علیه السلام هم طوری است که هیچ کسی نمی تواند درک کند.

/1102101304

 حجت الاسلام اعتمادیان:

پی نوشت:

1.     

آیه 77 سوره فرقان