حجت الاسلام صدیقی: شهدا و متقین رنگ اقتدار خدا را به خود می گیرند+ گزارش تصویری
وارث: مراسم شب هشتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی در حسینیه آیت الله حق شناس (ره) برگزار شد.
در ادامه ی خبر متن سخنان حجت الاسلام صدیقی را می خوانید:

شهید مقام "عند ربهم" دارد
بهشت و جنت، جنتی است که مقام قرب خداست درجه و منزلت است. در این رابطه خدای متعال دو گروه را موفق به نیل به این مقامات معرفی فرموده: وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ1؛ هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ2؛ کسانی که در راه خدا کشته شده اند را مرده خطاب نکنید. شما ملت شهید پرور و جمعیت انقلابی هستید. شما استکبار ستیز هستید و روحیه انقلابی دارید. این استقلال و پیشرفت های علمی را در نظر بگیرید. ده ها هزار شهید داده اید که به اینجا رسیده اید بنابراین گفتمان انقلابی را از دست ندهید. اجازه ندهید این کفار و بی خداها شما را فریب دهند.
مسلمان باید همیشه روحیه دفاعی، تهاجمی، حماسی و اقتداری به دنیای کفر نشان دهد. شهدا را باید همیشه علم کنید. قرآن کریم درباره ی شهدا می فرماید: به زبان نیاورید نگوئید اینها در جنگ مردند. به کشته های در دفاع مقدس و دفاع در حرم نگوئید که مرده اند بلکه آنها زنده شده اند. اینجا مساله گفتمان را مطرح کردند و فرمودند در گفت و گوهایتان شهدا را مطرح و علم کنید و فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش دهید اما در آیه ی اول می فرماید: "وَلا تَحسَبَنَّ " حتی در گمانتان هم نیاورید که آنها مرده اند. بلکه خدا به ما خبر و گزارش می دهد که این کشته ها زنده هستند پس خودشان کجا هستند؟ می فرماید: "عِندَ رَبِّهِم" یعنی مقام عندیت نزد خداوند دارند.
خداوند اسماء الحسنی زیاد دارد. خداوند می فرماید: به بنده های من بگو مرا صدا کنند من صدای آنها را دوست دارم. بچه وقتی زبان باز می کند و بابا می گوید پدر خیلی خوشحال می شود.
خدا بسیار مهربان است خدا دوست دارد او را به خدایی صدا بزنیم: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ3؛ شما هر اسم از اسماء الهی را صدا بزنید زیباست! همه ی اسماء خدا زیباست. بگوئید: یا رحمان، یا کریم، یا رئوف...اما درباره ی شهید خداوند نمی فرماید: عندالرزاق، یا عندالسّتار! بلکه می فرماید: "عندالربهم" ربوبیت خداوند متعال استعدادها را شکوفا می کند، شهادت جامعه را شکوفا می کند رنگ ربوبیت خداوند به شهید رسیده است. شهید در آنجا از اسماء الله، در روحش تحقق پیدا می کند آیینه ای است که در هر لحظه اسمی از اسماء پروردگار در او متجلی می شود و عالم را به سوی خدا حرکت می دهد.
جایگاه متقین
گروه دومی که به مقام عندیت می رسند اهل تقوی هستند: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ4؛ متقین در جنات و باغها هستند. انسانی که روحش تقوا پیدا کرد بدنی که گناه ندارد و پرهیز کرده است. آشیخ محمدحسین اصفهانی مفسر سوره ی حمد و یک قسمت از سوره ی مبارکه بقره را هم تفسیر نموده است. حضرت امام فرموده بود اگر ایشان موفق میشد کل قرآن را تفسیر می کرد بهترین تفسیر در طول تاریخ میشد. مرد بسیار بزرگی بودند. گاهی برای ایشان مائده ی آسمانی می آمده ایشان می فرمود: من در طول عمرم یک گناه از خودم سراغ ندارم.
آشیخ محمد کوهستانی وقتی از دنیا رفته بود برخی از اهل معنا او را دیده بودند و ایشان فرموده بود خداوند حکومت یک منطقه ای را به من داده است چون هیچ کدام از اعضا و جوارح من هیچ شکایتی در پیشگاه خداوند نداشته اند. اعضا و جوارح ما در روز قیامت شهادت می دهند.
ماه مبارک رمضان راهی است برای رسیدن به این معنا. اینکه خداوند ضیافت می کند مگر خداوند رزاق نیست؟ مگر همه ی موجودات از او روزی نمی گیرند؟ آن چیزی که از قربانی کردن یا نماز خواندن ما به خدا می رسد تقوای انسان است. حاجی و نمازگزار ضیوف الرحمن هستند و مهمان خدا هستند اما نه حج و نه نماز وسعت ماه مبارک رمضان را ندارند خداوند یک ماه از ما پذیرایی می کند. پذیرایی دل است.
قلب مومن جایگاه خداست
باید همان گونه که شهدا و متقین قلب و روح ملکوتی و عرشی دارند و رنگ اقتدار خدا را در آن عالم به خود می گیرند ما هم باید در ماه رمضان مراقبه داشته باشیم و اوج بگیریم خلیفه ی خدا شویم. خدا پذیرایی دل از ما بکند قلب مومن عرش خداست یعنی کرسی و تختی است که خدا از آنجا فرمان صادر می کند قلب ما مرکز فرماندهی خداست اگر دل به خدا دادیم می توانیم ولایت تکوینی پیدا کنیم و مثل آشیخ نخودکی و آیت الله بهجت شویم.
احترام به همسایه، مثل احترام به مادر
روزه دار مهمان خداست، این مهمانی وقتی مورد قبول خدا می شود که اذیتی نسبت به همسایه نداشته باشد. درباره ی حرمت همسایه داریم: حرمة الجار کحرمة الام5؛ احترام همسایه، مانند احترام مادر بر انسان لازم است. انسان نسبت به مادرش چه وظیفه ای دارد. بالاترین احترام در مکتب اسلام بعد از خدا و رسول، احترام به مادر بیان شده است.
احترام مادر بیش از پدر لازم است و مادر در بهشتی شدن انسان نقش بیشتری دارد.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: 3 چیز است در میان اموری که کمر دین و کمر اولیای خدا را می شکند، قرار دارد. این 3 چیز کمر شکن: ثلاثةٌ هُنَّ اُمُّ الفَواقِرِ: سلطان ان احسنت اليه لم يشکر و ان اسأت اليه لم يغفر و جارٌ عَيْنُهُ تَرْعاكَ و قَلْبُهُ يَنْعاكَ ، إنْ رأى حَسَنةً دَفَنَها و لَم يُفْشِها ، و إنْ رأى سَيِّئَةً أظْهَرَها و أذاعَها و زوجه ان شهدت لم تقر عينک بها و ان غبت لم تطمئن اليها .6
یک حکومت بد، رئیس بد که وقتی خدمتش می کنی، برایش جانفشانی می کنی، قدردان نیست و خوبی های شما را نمی فهمد و اگر یک بار به او رای ندهی، دادش بلند می شود. اگر گناه یا خطایی بکنی روی گذشت ندارد و اگر احسان کنی روح سپاس ندارد. اینها را درباره ی سلطان فرموده اما جزو زشتی های جامعه است.
همسایه ای است که همسایه اش را می پاید و مرتب کنترلش می کند. یک عالم جلیل القدری می فرمود یک نفر به بنده گفت یکی از همسایه های شما می رود آشغال جلوی خانه یتان را می گردد تا ببیند شما چه می خورید! این همسایه، كه چشمانش تو را مى بيند و دلش مراقب توست .اگر خوبی، پیشرفت، کمال یا نورانیتی از تو سراغ داشته باشد دم نمی زند و زیر پا می گذارد تا کسی او را نبیند اما اگر بدی از همسایه اش دید آن بدی را بزرگ و در بوق و کرنا می کند.
در روایت داریم زن خوب حسنه است، زن خوب نعمت است و کمک می کند همسرش خوب اطاعت خدا کند اما زن بد دنیاپرست است و شوهرش را مجبور به رشوه و دزدی می کند. اگر مسافرت نرفته باشی و خانه باشی هیچ وقت چشم تو را روشن نمی کند. گاهی بچه ها و زن برای انسان قرة العین هستند یعنی به قدری خوب هستند که انسان وقتی او را میبیند اشک شوق می ریزد. زنی که چشم را روشن نمی کند و دلبری برای شوهرش نمی کند جاذبه ای هم برای او ندارد دنبال غربی گری است.
در ادامه حدیث فرمودند: چنین زنی وقتی افراد خانواده به مسافرت می روند، شوهر نگران است و اطمینان ندارد تا در خانه تنهایش بگذارد.
پی نوشت:
1- سوره آل عمران آیه 169.
2- سوره بقره آیه 154.
3- سوره اسراء آیه 110.
4- سوره قمر آیه 55.
5- مستدرک الوسائل ج 76 ، ص 154.
6- قرب الإسناد : ٨١/٢٦٦.