برکات روزه چیست؟

کد خبر: 55253
قلب روزه‌دار آنچنان اعضایش را در کنترل دارد که آن اعضاء به اعمال ناپاک نمی‌افتند، بنابراین دل انسان روزه‌دار بر اعضایش حاکم می‌شود، نه هوس او.
وارث: کتاب «روزه دریچه‌ای به عالم معنا» با قلم روان اصغر طاهرزاده به موضوعات مختلفی از جمله انتظار روزه دار، برکات روزه، حکمت و عبادت، وهم روزه داری، جایگاه دعای سحر و ... پرداخته است که به مناسبت ماه مبارک رمضان برشی از این کتاب را مطالعه می‌کنیم:


*برکات روزه چیست؟


در روایت از امام صادق(ع) داریم روزه هوس را می‌کشد «فالصوم یمیت هوی النفس» یکی از امتیازات مؤمنین وارسته این است که گرفتار میل‌های پست نیستند، و روزه چنین هنری را دارد که دردسر هوسرانی را از سر ما بر می‌دارد.


بعد ادامه روایت این است: «و شهوة الطبع» روزه، شهوت و میل‌های سرکش و افراطی طبع و طبیعت و بُعد حیوانی شما را می‌کشد.


«و فیه حیاة القلب» و در روزه حیات قلب هست. مگر همه ما نمی‌خواهیم قلبمان بیدار شود و درک و فهممان اوج بگیرد؟ با روزه درک و فهم عوض می‌شود، آن چیزهایی را که مفید نبود و دنبالش بودیم ـ با بیداری قلب ـ دیگر نمی‌خواهیم و آن چیزهایی را که مفید بود و میلی به آنها نداشتیم اهمیتش در قلبمان روشن می‌شود و مطلوبمان می‌شود.


اینجاست که ابزار هدایت را دوست خواهیم داشت نه عوامل ضلالت را. اینجاست که وجود عالم غیب و ملائکه و قیامت را به نحوی و تا حدی احساس می‌کنیم. چرا که وقتی قلب زنده شد، ادراک حقایق عالیه برایش میسر می‌شود، ادراک بیشتر آن حقایق، بستگی به شدت حیات قلب دارد.


«و طهارة الجوارح» روزه؛ موجب طهارت اعضا و جوارح می‌شود. اعضای بدن شما را از کارهای زشت باز می‌ماند. قلب روزه‌دار آنچنان اعضایش را در کنترل دارد که آن اعضاء به اعمال ناپاک نمی‌افتند، دل انسان بر اعضایش حاکم می‌شود، نه هوس انسان. دیگر چشم، آن چشمی نیست که با قصد گناه نظر کند و یا به چیزی که توجه به آن گناه است، نظر بیفکند.


«و عمارة الظاهر و الباطن» روزه، هم ظاهر را از سنگینی و بد قواره بودن در می‌آورد و هم باطن را از میل‌های ظلمانی آزاد و نورانی می‌کند هم باطن متعادل می‌شود و هم ظاهر تابع باطن می‌شود.


«و زیادة التضرع» روزه، زاری و تضرع در پیشگاه پروردگار را می‌افزاید، قلب آدم از قساوت در می‌آید و میل به نیایش با حق در آن پیدا می‌شود. چون اصل جان ما ملکوتی است و از نیستان عالم غیب بریده شده است.


«ثم رددناه اسفل سافلین» و بنا به مصلحتی به عالم ماده و عالم بدن، هبوط کرده، ولی این جایی نیست حالا با روزه‌داری، کمی از این منزل دروغین خود فاصله می‌گیرد، تازه یاد منزل حقیقی و عالم قرب با حق می‌افتد، و ناله و تضرع سر می‌دهد تا برگشت به آن عالم را برای خود ممکن کند و راهی به سوی آن عالم باز کند و ثابت کند هنوز دلش در هوای آن نیستان عالم قرب است.


*روزه گرسنگی یا بندگی؟


مهم این است که ما روزه بگیریم نه اینکه فقط گرسنگی بکشیم روزه یک نحوه صعود روحانی برای انسان است از دریچه بندگی خداوند، ولی گرسنگی یک عمل بدنی است مثل ورزش که یک عمل بدنی است.


شما در روزه به یک صعود روحانی نظر دارید منتها از طریق گرسنگی بدن. ولی گاهی ما به جای اینکه در مغرب روزه خود را افطار کنیم در مغرب روزه خود را خراب می‌کنیم.


فرق است بین افطار کردن روزه و خراب کردن آن. افطار کردن یعنی روزه را شکستن ولی خراب و باطل کردن روزه یعنی غذاهایی را که در روز نخورده‌ای در فرصتی که داری جبران کنی و در واقع آن مقاومت و کنترل روحانی را که در طی روز در خودت تقویت کردی، از دست بدهی.

/1102101305