حجت الاسلام پناهیان: تمام همت و تلاشت را خدا و اخرت قرار بده+ گزارش تصویری
وارث: مراسم شب چهاردهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی در حسینیه آیت الله حق شناس برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:
![حجت الاسلام پناهیان: حجت الاسلام پناهیان:](/files/fa/news/1395/3/31/264827_898.jpg)
"مومن" بودن ویژگی مورد سفارش امام حسن علیه السلام برای داماد خوب
کسی از امام حسن مجتبی علیه السلام سوال کرد: من می خواهم دخترم را شوهر دهم، دامادم چه ویژگی هایی داشته باشد؟ حضرت فرمودند: مومن باشد کافی است. اگر دخترت، دختر خوبی باشد از او قدردانی خواهد کرد و از خوبی دختر سوء استفاده نمی کند. اگر دختر دختر خوبی نباشد مومن او را تحمل می کند و به او ظلم نخواهد کرد.
این یک مثال بود تا بدانیم معنای مومن در قرآن و کلام اهل بیت علیهم السلام چیست؟ آنچه ما فکر می کنیم نیست، ما فکر میکنیم مومن کسی است که اعتقاد دارد خدا هست، خالق و واحد است و چند دستور دینی را هم اجرا می کند. قران کریم و اهل بیت علیهم السلام مومن را این گونه تعریف نمی کنند.
اگر معنای مومن این باشد که مشرکین مکه هم مومن بودند چون دستورات دینی را اجرا می کردند و فقط چند چیز به دینشان اضافه کرده بودند به نام "بت"، و اصلا در بین آنها کسی را نداریم که بگوید خدا وجود ندارد طواف و سعی انجام می دادند و نماز می خواندند حال به شکل دیگری! احترام خانه ی خدا و سنگ حجرالاسود را نگه می داشتند.
در روایات و آیات مومن یعنی "یک انسان باشخصیت" که ایمان به خدا دارد. در سوره مومنون ویژگی های شخصیتی آنها را توضیح می دهد و می فرماید: آنها اهل هرزگی نیستند و امانات را حفظ می کنند، احترام خدا را نگه می دارند و با شخصیت هستند.
قرآن می فرماید اگر کسی شخصیتش درست نبود ایمان وارد قلبش نشده و به آن بگو مسلمان! مومن نیست چون ایمان به قلبش نیامده است. امام حسن مجتبی علیه السلام منظورش این است که دخترت را به یک فرد باشخصیت بده! که همه جای دنیا این را می پذیرند. ما ایمان را طوری تعریف می کنیم که دعوا درست می شود، ایمان را اینگونه تعریف می کنیم که اعتقاد به خدا دارد و دستورات دینی را هم انجام می دهد اما شخصیت ندارد. خب افراد می روند به دنبال باشخصیت ها و دیگر سراغ مومن نمی آیند می گویند ما چندتا آدم مومن دیده ایم که بی شخصیت بوده اند ما از ایمان و دین بدمان می آید! خب حق دارند الکی شما دعوا راه انداخته اید!
پرسیدند چرا اسم مومن را "مومن" گذاشتند؟ فرمودند: چون به قدری باشخصیت است که دیگران از دست و زبان آنها در امان هستند. دیگران از آزار او در امانند، امنیت دهنده، امنیت یافته، به همین دلیل به او مومن گفتند.
"مومن" همان انسان با شخصیت است
آدم با شخصیت از فکر درست تبعیت می کند و خودش به خدا ایمان می آورد. آدم با شخصیت نماز هم می خواند. گیر درباره ی بی شخصیتی آدم هاست. آدمهایی که با پیامبر صلی الله علیه و آله در افتادند آدم های شر و بد جامعه بودند و کسانی که با ایشان همکاری کردند قبل از آن هم آدمهای خوبی بودند نمونه اش جعفر طیار بود که قبل از مسلمانی هم شخصیت خوبی داشته و شراب نمی خورده، بت نمی پرستیده و زنا نمی کرده چون به نظرش کارهای پستی بوده و وقتی به این آدم باشخصیت ایمان عرضه می شود ایمان می آورد.
آدمی که حساب شده رفتار کند و حساب شده حرف بزند و بی احترامی به دیگران نمی کند، سختی ها را تحمل می کند برای شادی ها زیاد ذوق زده نمی شود و بی جنبه بازی در نمی آورد. خب چنین آدمی که واقعا با شخصیت است همان است که خدا در قران به او "مومن" می گوید.
در سوره ی مومنون خداوند صفات شخصیتی مومن را بیان می کند که یکی از آنها نماز است بقیه اش رفتارهای با کلاسی است. حال اگر کسی گفت من مومن هستم و به خدا ایمان دارم اما آدم بی شخصیت بود طبق قرآن مومن نخواهد بود چون ایمان به قلبش وارد نشده است.
پایه ی ایمان واقعا آن شخصیت است و اثر ایمان هم همان شخصیت خوب و درست است. کسی که دارای همت بلندی باشد دل و سرشتش به ایمان می خورد. چون ایمان افق بلندی را به او نشان می دهد، ایمان از قیامت سخن می گوید از یک دورنمای بلند و یک حیات جاودانه سخن می گوید. خوشش می آید و دیگر مثل مشرکین احمق مکه نمی گوید: "اگر خدا هست نردبانی بگذار من خدا را ببینم!" تو به افقی نگاه کن که پیامبر صلی الله علیه و آله برایت باز کرده.
همت بلند یک ویژگی برجسته است که اگر کسی داشت از دین و قرآن و حرفهای پیامبر صلی الله علیه و آله خوشش می آید و از سخنان او می فهمد که پیامبر صلی الله علیه و آله است و می گوید: عجب سخنان بلندی گفتی!
ما کارمان این است که دل و عقل را درست کنیم وقتی اینها درست شد خود شخص تا آخر می رود، مثل روزی که عده ای از یمنی ها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عرضه داشتند که وصی شما کیست؟ حضرت فرمود: وصیّ من در بین جمعیت نشسته است خودتان بروید و پیدا کنید و ببینید چطور می شود. آنها از بین جمعیت رد شدند و تا به امیرالمومنین علیه السلام رسیدند قلبشان داغ شد و خواستند رد بشوند دیدند نمی توانند نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند خدا شاهد است به قدری قلبمان داغ شد که فکر کردیم این جوان پدر ماست! در حالی که خود آنها پیرمرد بودند.
انسان اگر همت بلند داشته باشد خدا را می پسندد و می پرستد. حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: قال لا أحب الآفلين 1 ؛ من غروب کنندگان را دوست ندارم و نمی توانم این را بپرستم. آدم باشخصیت می گوید: من نمی توانم به خاطر شکم و شهوت زندگی کنم. آدم بلند همت و بلند نظر باشد دین را می پسندد و خوشش می آید. انسان بلند همت در مراتب پست نمی ماند.
دوستان ما باید روی مسائل شخصیتی خیلی تاکید کنیم، مومن به کسی می گویند که با شخصیت است که مهمترین ویژگی اش بلند همتی است ما باید عاشق جاودانگی باشیم، پدر ما حضرت آدم علیه السلام را با جاودانگی گول زدند؛ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ 2 ؛
یکی از چیزهایی که همت انسان را پایین می آورد زیادی علاقه مند شدن به چیزی است چون تمام همّ و غمت آن می شود و در اینصورت کوچک می شود مگر آنکه آن چیز خداوند و اولیای خداوند باشند که هر چه ذکرشان کنی باز هم کم است.
زیاد هم از چیزی نفرت نداشته باش، کینه ی چیزی را به دلت نگیر، علاقه ها و تنفرهای انسان تعیین کننده ی میزان همت انسان هستند خیلی باید به این ویژگی شخصیتی پرداخت.
شهیدی که از استادش نمره 21 گرفت!
بعد از اینکه انسان شخصیت بلند همتی پیدا کرد باید مواظب باشد این همت بلند را به چه میخی می خواهد آویزان کند یا به سمت کدام قله می خواهد بالا برود. برخی ها فکر میکنند اگر صاحب گوگل شدند دیگر خیلی مهم هستند البته خدا از کسی که در دنیا همت بلندی داشته باشد، خوشش می آید. شهید چمران اینگونه بود و می گفت: "من دوست ندارم از نظر علمی یک مسلمان نسبت به کافر فرودست باشد" برای همین هم تلاش علمی اش زیاد است. یکی از اساتیدش که به کسی نمره ی 20 نمی داد به او نمره ی 21 یا 22 داد!
مدیران مملکت اگر همت بلند نداشته باشند مردم را بدبخت می کنند. بنده روزی به دانشجویان ایرانی در اوکراین گفتم: شما جوانان ایرانی عقلتان بیشتر می رسد یا افراد دیگر؟ همه بلا استثناء گفتند: عقل ما بیشتر می رسد. کسانی که عقلشان بیشتر می رسد شایسته ی سروری عالم است از این کمتر هدف برای زندگیتان نگذارید، دین یعنی سروری عالم! خیلی کیف کرده بودند و می گفتند تا حالا کسی به ما اینطوری نگفته بود.
این روش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بود. مخصوصا به ما ایرانی ها وعده داده اند که در آخرالزمان عالم را سروری کنیم. خدا شاهد است من با چشم خودم دیدم ضدانقلابهایی که این حرف را تحسین می کردند. ضدانقلابهایی هستند که علیه برجام سخن گفته اند که از ترکمان چای هم بدتر است، من اصلا نمی خواهم بگویم بدتر است یا بهتر است اما جایی که بخواهند ما را تحقیر کنند خونشان به جوش می آید.
ما شایسته ی سروری بر عالم هستیم، این تعلیمات دینی ماست. یک کارگری که می خواسته کارخانه دار شود اما پول نداشته، وقت درس خواندن نداشته، انسان با شخصیتی است در مسیر کار دزدی نمی کند و دقت دارد جنسش را درست تعمیر کند. یا کارمندی که رشوه نمی گیرد، مگر حضرت امیرالمومنین علیه السلام کشاورزی نمی کرد؟ من به کارگری بی احترامی نمی کنم! ولی کارگری که با همت بلند تربیت شده باشد از کارش دزدی نمی کند چون با شخصیت است.
ما می گوئیم آقا آدمها با شخصیت بلند و روحیه بلند همت باشند نه اینکه کارگر نباشند، شرافت امیرالمومنین علیه السلام به کارگری و چاه کنی بود او مغّنی بود. ما با شخصیت کار داریم نه با شغل! کسی که شخصیت وزارت و شان بالا نداشته باشد کارمندی می شود که رشوه بگیر هم هست.
همتت بلند است می خواهی چکار کنی؟ دنیا را بگیری؟ بگو نه می خواهم قلب خدا را تسخیر کنم! خدارا به تحسین خودم وادار کنم! برخی ها این قدر همتشان بلند است که می خواهند تاریخ را در مقابل خودشان به تسخیر وادار کنند! هنوز کوچک هستید انهایی که همتشان بلندتر است می خواهند خدا را بچسب که تاریخ را آفریده است! تسخیر یعنی نظر خدا را جلب کنی.
همتتان را خدا و آخرت قرار دهید
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: من لم يكن همّه ما عند اللّه سبحانه لم يدرك مناه 3 ؛ كسى كه همّت و هدفش برای چیزی که پیش خداست نباشد به آرزوهایش نخواهد رسید و آرزوهایش را به گور خواهد برد. تو همتت این باشد که نظر خدا را جلب کنی، تو را به همتت می رسانند در غیر اینصورت آرزوهایت را به گور خواهی برد.
اگر خدا و آخرت نباشد، همتت به خاک سیاه می نشیند اما وقتی همتت خدا و اخرت باشد ببین خدا با تو چه خواهد کرد: مَنْ جَعَلَ الْهُوُمَ هَمّاً وَاحِداً ، هَمَّ الْمَعَادِ ، كَفَاهُ اللهُ هَمَّ دُنْيَاهُ و من تشاعبت به الهموم لم یبال الله فی أی أودیة الدنیا هلك 4؛ آن که تمام دلنگرانیها و دغدغههای خویش را واحد کند خداوند عهدهدار دغدغههای دنیوی و اخروی او میگردد؛ اما آنکه دلواپسیها او را تکه تکه کردهاند خداوند را پروای او نیست که در کدام وادی دنیا به هلاکت رسد
کسی که تمام همتش را یک همت قرار دهد و آن هم همت برای آخرت قرار بدهد، خدا همّ دنیایش را کفایت می کند. یعنی دیگر غصه ی دنیایت را نخور. اما کسی که همّ و غمش در مسائل دنیا باشد دیگر خدا اعتنا نمی کند که در کدام وادی بمیرد. همتتان را خدا قرار دهید.
پی نوشت:
1- سوره انعام آیه 76.
2- سوره طه آیه 120.
3- ترجمه غررالحكمودررالكلم(محلاتى)، ج 2 ، صفحهى 586.
4- المستدرک