محبت سکوی پرتاپ/ شخصیت امام حسن (ع)با محبت پیغمبر اکرم (ص) شکل گرفت

کد خبر: 55419
در آستانه ولادت با سعادت امام حسن(علیه السلام) گفتگویی را با حجت الاسلام غروی پیرامون داستان ولادت، سيره و سيماي امام حسن مجتبي عليه السلام، مراسم نامگذارى و درس های پندآموزی که از ولادت سبط اکبر پیامبر بزرگوار اسلام میتوان گرفت ترتیب داده ایم.

وارث: در آستانه ولادت با سعادت امام حسن(علیه السلام) گفتگویی را با حجت الاسلام غروی پیرامون داستان ولادت، سيره و سيماي امام حسن مجتبي عليه السلام، مراسم نامگذارى و درس های پندآموزی که از ولادت سبط اکبر پیامبر بزرگوار اسلام میتوان گرفت ترتیب داده ایم،

مشروح این گفتگو را را در ادامه می خوانیم.

سيره و سيماي امام حسن مجتبي عليه السلام

وجود نازنین امام مجتبی سلام‌الله‌علیه در نیمه ماه مبارک رمضان در سال سوم هجری به دنیا آمدند. کنیه حضرت را در کتب ما ابو محمد نام برده اند که البته بعضی از بزرگان مانند ابن شهر آشوب کنیه حضرت را ابوالقاسم هم می‌ دانند. در القاب حضرت هم آنچه معروف است به سبط ، سبط اکبر می‌ گویند. لقب امام ، سید زکی، مجتبی، برخی از صاحبان تاریخ نظرشان این است که امین، اثیر، امیر، حجت ، واحد، قائم، وزیر هم به کنیه‌های حضرت مجتبی علیه‌السلام اضافه کرده‌اند که معروف ترین اش همان مجتبی است. و کنیه ایشان ابو المحّمد و ابو القاسم است.

روایتی از امام هشتم، علی ابن موسی رضا علیه‌السلام، در رابطه با امام مجتبی سلام‌الله‌علیه داریم که ایشان از پدرانشان حضرت زین العابدین علی ابن الحسین علیه‌السلام و ایشان هم از اسما بنت عمیس داستان را به دنیا آمدن حضرت را نقل می‌ کند.

اسماء بنت عمیس کنیز حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیه بوده است. حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیه زمانی که می‌ خواستند فوت کنند به اسماء بنت عمیس وصایایی را داشته اند. یکی از آن وصایا این بوده است که مواظب فاطمه (سلام‌الله‌علیه) من باش، شب عروسی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیه و شب زفاف حضرت در خدمت حضرت صدیقه کبری سلام‌الله‌علیه باش لذا اسماء بنت عمیس، شب عروسی که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند همه از خانه بیرون بروند، خدمت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آمد و گفت: مادر ایشان به من سفارش کرده است که در خدمت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه باشم. اسماء می گوید وقتی امام مجتبی علیه‌السلام به دنیا آمد پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من فرمودند که: بچه را برای دیدن بیاورم . ایشان می‌ گوید : من امام مجتبی علیه‌السلام را در یک پارچه زردی پیچیدم و خدمت پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بردم تا پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دیدند، فرمودند: مگر نگفتم بچه را در پارچه زرد نپیچید! و پارچه سفیدی آوردند و امام حسن علیه‌السلام را در میان پارچه سفید ؛ که این ها همه پیام دارد و خدمت تان عرض می‌‌کنم چه پیامی به جامعه ما دارد.

 در یک پارچه سفیدی پیچیدند و خدمت پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آوردند و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ امام مجتبی علیه‌السلام گفتند. سپس به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمودند:" پسرم را چه نامیده ای؟" ببینید اینها چه نکات ظریفی است. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام عرض کرد: "ما کنت لاسبق باسمه یا رسول الله"  من در نامگذاری بر شما سبقت نمی گیرم. ولو اینکه مثلاً دلم می‌‌خواست اسم بچه‌ام این باشد. امّا چون شما هنوز هیچ چیز نفرموده‌اید من صبر می‌ کنم، شما بفرمایید.

 پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: " من هم در نام گذاری این طفل، از پروردگار خودم سبقت نمی گیرم " و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز در اختیار حضرت حق گذاشتند. جبرئیل در این موقعیت نازل شد و خدمت رسول الله رسید و عرض کرد. علی اعلی سلام می‌ رساند و می‌‌فرماید؛ "علی اعلی " اشاره ای به حضرت حق است- و می‌ فرماید: امام علی علیه‌السلام نسبت به شما همانند هارون نسبت به حضرت موسی علیه‌السلام  است. حضرت موسی علیه‌السلام یک وزیر به نام هارون داشت که همه کار ها دست او بود. علی هم نقش اش در رسالت شما همین است. لذا نام پسر هارون را بر روی فرزند تازه به دنیا آمده بگذارید.

 پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: نام پسر اول هارون شبر و پسر دوم شبیر است. شما هم روی این فرزند اول و فرزند دوم که به دنیا می‌ آید شبر و شبیر بگذارید. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: ما عرب زبان هستیم و زبان ما زبان عربی است و زبان عبری نیست. جبرئیل گفت خدا می‌ فرماید : نام این فرزند به زبان عربی می‌ شود" حسن " و شبیر به زبان عربی حسین می‌ شود. لذا نام این فرزند را حسن بگذارید.

روز هفتم ولادت آقا امام حسن علیه‌السلام رسید و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دستور دادند دو گوسفند آوردند و عقیقه کردند. و باز نکته اش این است که یک ران از این گوسفند را با یک دینار طلا به اسماء بنت عمیس دادند و فرمودند: ببر و به قابله بده، یعنی همان دایه ای که بچه را به دنیا آورده است. بعد هم سر امام حسن مجتبی علیه‌السلام را تراشیدند و هم وزن او نقره صدقه دادند. و سر ایشان را خوش بو کردند. به قول ما ماده ای زدند که خوشبو باشد.

 پیامهای پند آموز وقایع ولادت کریم آل الله

ما این داستان ها را که می‌ گوییم مردم می‌ گویند که چی مثلاً امام حسن علیه‌السلام به دنیا آمده اند و پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: اسم بچه را چه می‌ گذارید و امام علی علیه‌السلام فرمودند که از شما سبقت نمی‌گیرم. بعد خدا می‌ فرمایند که اسم اش را حسن بگذار یا اینکه در گوش راست بچه اذان و در گوش چپ بچه اقامه می‌ گوید. یا برای امام حسن عقیقه می‌ کند و یا یک ران اش را و یک تکه طلا می‌ دهد. برای آن دایه ای که این بچه را به دنیا آورده است و مامایی که به دنیا آورده است و یا سر یچه را می‌ تراشد صدقه می‌‌دهد. این ها یعنی چه؟ ببینید تمام این ها پیام دارد.

 آن مسئله اول که حضرت فرمودند: چرا در پارچه زرد بچه را پیچیده ای در پارچه سفید بپیچید. امروز دانشمندان می‌ گویند این مبنا بالاترین مبنای بهداشتی است. یعنی پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در آن زمانی که دنیا آن روز دنیا عرب وحشی بیابان گرد سوسمار خور در آن زمان پارچه سفید چرا در بیمارستانها پارچه سفید می‌ آورند. چرا که پارچه سفید بهداشتی ترین پارچه است. و اگر ذره ای لک به پارچه باشد مشخص می‌‌شود. پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: بچه را  در پارچه سفید بپیچید و بیاورید یعنی ای پدر و مادر ها باید به بهداشت این فرزند توجه شود. سپس خواندن اذان و اقامه در گوش این بچه، این یعنی چه؟ امروز این حرف برای پدر و مادر های ما پیام دارد. امروز دانشمندان می‌ گویند بچه زمانی که به دنیا می‌ آید، تا دو سال همه حرکات را ثبت و ضبط می‌ کند. الان کمربند جنین درست کرده اند در همین ایران خودمان کمربند جنین داریم. که برای مادر های باردار این کمربند جنین را آموزش می‌ دهند. که در بیست و چهار ساعت، چهار مرتبه ، چهارتا نیم ساعت، در زمان هایی که بچه در شکم های مادر تلاش می‌ کند و بیدار است. قرآن می‌ خواند و بچه انس با قرآن پیدا می‌ کند. یعنی چی؟ یعنی که امروز علم ثابت کرده است که اولین عضوی که از فرزند در شکم مادر فعال می‌ شود، روح بچه است. روح که فعالیت اش را شروع کرد. اولین عضوی که  در شکم فرزند فعالیت اش را شروع کرد گوش بچه است.

 شما نگاه کنید گوش همه صداها را می‌ شنود، روایت داریم از امام صادق علیه‌السلام ظاهراً ؛ من کم و کیف روایت را در سال های قبل دیده ام و شنیده ام و نقل و بیان اش را توجه داشته ام که امام معصوم علیه‌السلام ظاهراً می‌ فرمایند: پدر و مادر هایی که بچه هایشان را در کنار خودشان می‌ خوابانند شب مواظب باشند. نفس های پدر و مادر روی بچه اثر می‌ گذارد. چرا که گوش بچه فعال است و همه صدا ها را می‌ گیرد. صدای قرآن را می‌ فهمد و صدای موسیقی را می‌ فهمد. فحاشی پدر و مادر را می‌ فهمد. لذا زمانی که بچه به دنیا آمد. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اذان و اقامه در گوش امام مجتبی علیه‌السلام گفتند یعنی سمت راست؛ روایت داریم و" يؤذن في بطونهم به اذان صلاة " در گوش راست اش اذان بگویید. " و فل یقن به اذنهم یسری"  درگوش چپ اش هم اقامه بگویید. برای اینکه صداها و عقائد را بچه متوجه شود. اذان گفتن عرضه عقائد است. وقتی قرار است صداها را بچه بگیرد. بگذار اول صدایی را که می‌ شنود صدای توحید ، صدای نبوت باشد. "اشهد ان محمداً رسول الله" باشد. "اشهد ان علی ولی الله" باشد و بچه هایتان با عقایدشان آشنا بشوند.

نام گذاری امام حسن(ع) و درس احترام

مسئله دیگر در ولایت امام حسن علیه‌السلام نام گذاری و احترام به بزرگتر است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله زمانی که به امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند چه نام گذاشتی فرمود من از شما سبقت نمی گیرم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز فرمودند من از خدا سبقت نمی گیرم. جوانان ما امروز بچه دار که می‌ شوند پدر و مادرها می‌ آیند و سوال می‌ کنند چه اسمی گذاشته ای؟ خوب می‌ توانند بگویند من این اسم را در نظر دارم اما هر چه شما بفرمایید. به بزرگتر هایمان احترام بگذاریم.

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمودند: من از شما سبقت نمی گیرم. اما متاسفانه جوانان ما امروز حاضر نیستند یک دفعه مشورت کنند آیا صلاح است اسم بچه را این بگذاریم؟ می‌ خواهیم حسن بگذاریم ، حسین بگذاریم ، فرید، سعید و... بگذاریم صلاح شما چیه؟ همین احترام بگذارند. این داستان ولادت امام حسن علیه‌السلام احترام به بزرگتر و توجه به نام گذاری من اکنون عرض می‌ کنم به همه عزیزانمان که در آینده این بحث را بخواهند بررسی کنند. عرض می‌ کنم مواظب باشیم در نامگذاری در روز قیامت بعضی ها را صدا می‌ زنند مثلاً حسن پسر حسین " اذهب الی نورک" برو کنار هم اسم خودت امام مجتبی علیه‌السلام بنشین اما به بعضی ها می‌ گویند مثلاً آقای مثلا : " مستر جک  لا نور له " تو هم اسم ات اینجا نوری ندارد که تو بروی و پیش او بنشینی. صبر کن تا به برنامه ها و آینده خودت رسیدگی شود بنابراین اسم گذاری را پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله توجه می کردند.

 بعد استحباب عقیقه ، که بیمه عمر طفل به حساب می‌ آید. ما بچه ها را بیمه می‌ کنیم اینجا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بچه ها را توجه می‌ دهند به مردم که بچه هایتان؛ بعد تراشیدن سر بچه که خود این پیام دارد. که به نظافت بچه ؛ بعد صدقه دادن که باعث سلامتی نوزاد می‌ شود.

 چقدر روایت داریم که در ماه رمضان و غیر ماه رمضان صدقه بدهید و بلا را با صدقه دفع کنید و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله همین طور می‌ خواهند آحاد جامعه را ، خوشبو نمودن طفل، زمانی که به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله پرسیدند شما از دنیا ما ؛ خودشان فرمودند من سه چیز را دوست دارم.  یکی عطر و بوی خوش است این نشانگر بهداشت بدن است. که مردم بچه هایتان باید تمییز باشند بچه های که تمییز است و جایش تمییز است و غذایش سالم است. آینده و ذکر این بچه بعد از همه مهم تر این است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله یک ران گوسفند و یک سکه طلا دادند برای این قابله، آن قابله ای که بخواهد این بچه را به دنیا بیاورد چقدر احترام دارد اما اسلام می‌ گوید قابله از نظر ما آن قدر احترام دارد که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای او هدیه می‌ فرستند.

امام حسن (ع) شبیه ترین افراد به پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

خلاصه این ولادت وجود نازنین امام مجتبی علیه‌السلام است که حضرت مجتبی علیه‌السلام را فرمودند شبیه ترین افراد به پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است. احمد ابن حنبل نقل می‌ کند. امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه‌السلام فرمودند: از سینه تا سر هیچ کس شبیه تر از امام مجتبی(علیه‌السلام) به پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیست. امام حسن علیه‌السلام هفت سال و شش ماه از عمر خودشان را در کنار پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و در دامن ایشان رشد و نمو کردند. بسیار پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به ایشان محبت می‌ کردند. زیاد محبت می‌ کردند و من ایجا باز حرف و صحبت دارم.

شما ببینید پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چطور با امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام حرف می‌ زدند. بارها به امام حسن علیه‌السلام می‌ فرمودند: من تو را دوست دارم و به امام حسن علیه‌السلام عشق می‌ ورزیدند. می‌ فرمودند او ریحانه من است. ابو ایوب انصاری می‌ فرمودند : خدمت پغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رفتم و دیدم امام حسن و امام حسین علیهم ا‌لسلام را در کنار خودشان نشانده اند و دارند با ایشان بازی می‌ کنند. عرض کردم یا رسول الله شما مگر دوست دارید این ها را فرمودند: چگونه دوست نداشته باشم در حالی که آنها گل های خوشبوی من در دنیا هستند و من آنها را می‌ بویم. بچه ها را؛ چرا فرمودند: ریحانه یعنی گل هستند به بچه ها محبت کنیم آن وقت ما گاهی پدر و مادر هایمان یک بار حاضر نمی شوند بچه های خودشان را ببوسند؛ به امام باقر علیه‌السلام فرمودند : دین چیست ؟ فرمودند: " الدين هو الحب و الحب هو الدين " محبت باید کنید.

محبت سکوی پرتاب کودکان ما است

 در احوالات بزرگان داریم که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به بچه ها محبت می‌ کردند و دنبال امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام می‌ دوید. عربی به ایشان رسید و گفت: این ها نوه هایتان هستند انقدر می‌ بوسیدشان؟ من بچه های خودم را هنوز نبوسیده‌ام. ظاهراً پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ناراحت شدند و فرمودند:و شاید قریب به این مضامین باشد که تو بویی از بهشت نبرده ای.  پدری که به بچه هایش رحم نداشته باشد و محبت که نکند که پدر نیست. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گاهی امام حسن علیه‌السلام را بر شانه خود سوار می‌ کردند و بلند می‌ کردند و می‌ گفتند من او را دوست دارم.

ابوبکر این روایت را نقل می‌ کند و می‌ گوید: یک روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله  نماز می‌ خواندند من دیدم حسنین علیهم السلام بر پشت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نشسته اند و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌ خواستند بلند شوند دستشان را آوردند پشت کمرشان که این بچه ها یک وقت زمین نخوردند تا اینکه از روی زمین بلند شوند. و نمازشان را ادامه دهند تا نمازشان تمام شد و این ها خدمت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رفتند. دیدم پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دست می‌ کشند. بر سر امام حسن و امام حسین علیه‌السلام سپس به من فرمودند: این دو گل خوش بوی من از دنیا هستند. ببینید این ها پیام دارد اول اینکه بین بچه ها امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام فرق نمی گذاشتند. و می‌ فرمایند دو گل خوشبو ؛ برخی از پدر و مادر ها بین پسر ها و دخترانشان فرق می‌ گذارند.

پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرق نمی گذاشتند. بعد هم با محبت این ها را بزرگ می‌ کردند. برخی از روایات ما می‌ گویند امام حسن علیه‌السلام با محبت پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شخصیت اش شکل گرفت. عایشه این روایت را نقل می‌ کند که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آنقدر امام حسن علیه‌السلام را می‌ گرفت و به خود می‌ چسباند و می‌ فرمود: این پسر من است و من او را دوست دارم بعد به من می‌ فرمود: عایشه او را دوست بدار و هر کس او را دوست می‌ دارد دوست اش بدار.

این ها در کتب معتبر ما آمده است در کتب شیعه از مورخین اهل تسنن روایت شده است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: هر کس می‌ خواهد به اهل بهشت بنگرد به امام حسن علیه‌السلام و در برخی از روایات به حسن و حسین من بنگرد. " الحسن والحسين سيّدا شباب أهل الجنّة "

این زندگی امام مجتبی علیه‌السلام بود. عرض کنم سخاوت و بزرگواری امام(علیه‌السلام) ، بیست و پنج مرتبه به مکه مشرف شدند و چند مرتبه اموالشان را در راه خدا انفاق کردند و بعد از امیرالمؤمنین علیه‌السلام خلیفه مسلمین بودند. امام(علیه‌السلام) وقار و منش داشتند آیات زیادی را من بررسی کردم که متاسفانه زمان ما تمام می‌ شود.

وجود نازنین امام مجتبی علیه‌السلام در ایات و روایات شیعه و سنی

 آیات زیادی از شیعه و سنی در رابطه با وجود نازنین امام مجتبی علیه‌السلام است. 

"وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً" که فرمود خلیفه و جانشین روی زمین دوازده نفر هستند. اول امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و دوم امام حسن مجتبی علیه‌السلام این آیات همین طور ادامه پیدا می‌ کند. سوره بقره آیه سی تا سی و یک را مطالعه کنید. 

" وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَتا آخر آیه این را مفسرین ما مانند علی ابن ابراهیم قومی همه می‌ گویند: این آیات در شأن ائمه اثنی عشر و امام مجتبی علیه‌السلام است و مراد از :" وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَامراد تعلیم نام ها و تنها آموزش الفاظی که دلالت بر معانی می‌ کند نیست؛ بلکه مقصود حوائز آفریدگار است. 

حوائزی که در علم جبروت وجود داشته است و آنها امیرالمومنین علیه‌السلام و امام مجتبی علیه‌السلام و فرزندان امام حسین علیه‌السلام و خود سید الشهدا علیه‌السلام است آیات زیادی داریم.

 "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ" که همه بزرگان ما می‌ گویند امیرالمومنین علیه‌السلام به جابر فرمود: جابر خدا نوری است در آسمان ها و در زمین مثل نورکم کمشکوة ، آن چراغ دان پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است و در آن چراغدان چراغ است و آن علی است و آن چراغ زمانی که شیشه نداشته باشد با یک باد خاموش می‌ شود. آن کسی که شیشه این چراغ است و نور ولایت و نبوت را حفظ می‌ کند. " الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ" زجاجه امام حسن و امام حسین علیه‌السلام است.

 آیات فراوان است به تفاسیر و به سوره ها مراجعه کنید.

سوره بقره آیه شصت :" وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ" همه اینها اشاره ای به امامان ما و امام مجتبی علیه‌السلام است.

 " وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا " سوره بقره آیه صد و بیست و چهار این هم مجدداً مربوط به امام مجتبی علیه‌السلام و فرزندان ائمه هدایت است. آیات و روایات زیادی داریم.