حجت الاسلام اسماعیلی: شبهای ماه مبارک رمضان، شبهای آشتی با خداست

کد خبر: 55449
امام حسن علیه السلام هر گاه سخن از مرگ به میان می آمد می گریست، هر گاه سخن از قبر به میان می آمد می گریست، هر گاه سخن از قیامت و رستاخیز به میان می آمد می گریست، هر گاه از گذشتن بر صراط یاد می شد می گریست، هر گاه از حاضر شدن در دادگاه عدل الهی سخن به میان می آمد، چنان صیحه ای می زد که بر اثر آن از هوش می رفت...

وارث: جشن میلاد امام حسن علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام اسماعیلی و مداحی حاج حسین سازور، حاج محمدرضا نیکنام و کربلایی علی اصغر ژولیده در هیات موج الحسن علیه السلام برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام اسماعیلی را می خوانید:

حجت الاسلام اسماعیلی:

سیمای انبیاء و ابهت پادشاهان در سیمای امام حسن علیه السلام

زبیر در وصف جمال دلربای امام حسن علیه السلام، می‌گوید: كان الحسن بن علی علیه‌السلام علیه سیما الانبیا و بها الملوك 1؛ در امام حسن علیه‌السلام سیمای انبیا و شكوه و جلوه پادشاهان جمع بود.

ابوهریره کسی است که خیلی کم پیغمبر صلی الله علیه و آله را درک کرده است اما احادیث جعلی برای تخریب شیعه و ولایت امیرالمومنین علیه السلام آمده است. او می گوید: وقتی من امام حسن مجتبی علیه السلام را می بینم یاد آن صحنه ای می افتم که پیغمبر صلی الله علیه و آله در کوچه های مدینه او را بغل کرده ولبهایش را می بوسد و می فرماید: امام حسن علیه السلام یک هدیه از جانب خداوند است.

اگر خواستیم یک نفر را بشناسیم از نوع ارتباطاتش می توان شناخت. مثلا چند نفر کاندید می شوند و شما می خواهید آن را بشناسید تا انتخابش کنید از نوع ارتباطش می توانید او را بشناسید. سه نوع ارتباط داریم: ارتباط با خدا، ارتباط با مردم و یک ارتباط با دشمن!

شاید برخی ها هستند ارتباطاتشان با مردم خیلی خوب و عالی است اما ارتباطش با خدا ضعیف است که این انسان ضعیفی است و یا برعکس! برخی ها ارتباطشان با خدا و مردم خوب است اما از دشمن می ترسد اینها هم انسانهای ناقصی هستند.

ارتباط امام حسن علیه السلام با خدا

در مورد امام حسن علیه السلام این ارتباط ها را بررسی کنیم، راجع به ارتباط با خدا امام سجاد علیه السلام می فرماید: و إنَّ الحَسَنَ بنَ عَلَّي بنِ أبي طالِبٍ علیه السلام کانَ أعبَدَ الناسِ في زَمانِهِ وَ أزهَدَهُم و أفضَلَهم، وَ کانَ إذا حَجَّ ماشیاً وَ رُیَّما مَشی حافیاً، وَ کانَ إذا ذُکِرَ المَوتُ بَکی،وَ إذا ذُکِرَ القَبُر بَکی، وَ إذا ذُکِرَ البَعثُ وَ النُشورُ بَکی، وَ إذا ذُکِرَ المَمَرُّ عَلی الصِّراطِ بَکی، وَ إذا ذُکِرَ العَرضُ عَلی اللهِ تَعالی ذِکرُه شَهِقَ شَهقَةً یُغشی عَلَیِه مِنها، وَ کانَ إذا قامُ في صَلاتِهِ تَرتَعِدُ فَرائِصُهُ بَینَ یَدي رَبَّهِ عزّوجلّ، وَ کانَ إذا ذُکِرَ الجَنَّةُ وَ النارُ اضطَرَابَ اضطِرابَ السَّلیمِ وَ سأل اللهَ تعالی الجَنَّةَ وَ تَعوذُ بِهِ مِنَ النَّارِ2؛

حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام عابدترین و زاهدترین و با فضیلت ترین مردم روزگار خود بود. هر گاه حج می رفت پیاده و گاه با پای برهنه می رفت، هر گاه سخن از مرگ به میان می آمد می گریست، هر گاه سخن از قبر به میان می آمد می گریست، هر گاه سخن از قیامت و رستاخیز به میان می آمد می گریست، هر گاه از گذشتن بر صراط یاد می شد می گریست، هر گاه از حاضر شدن در دادگاه عدل الهی سخن به میان می آمد، چنان صیحه ای می زد که بر اثر آن از هوش می رفت، هر گاه به نماز می ایستاد بدنش در پیشگاه پرودگارش می لرزید، هر گاه از بهشت و دوزخ سخن به میان می آمد، مانند مار گزیده به خود می پیچید و بهشت را از خداوند مسئلت می کرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد.

امام حسن علیه السلام می فرماید: انما أبکی لخصلتین: لهول المطلع و فراق الأحبّه 3؛ من برای دو حالت گریه می کنم: برای هول و شدت اطلاع دهنده قیامت و برای فراق دوستان. مخصوصا که این شبها شبهای گریه است، شبهای ماه مبارک رمضان، شبهای آشتی با خداست و بهترین راه آشتی گریه است.

خدا رحمت کند آیت الله حق شناس را، ایشان می فرمود: زرنگ باشید و مفتی افطار نکنید و به خدا بگوئید خدایا تا من را نبخشیدی دست به سفره نمی برم و بعد ببینید خدا چطور منتت را می کشد و می فرماید: بخور و روزه ات را باز کن من بخشیدمت و در ادامه بگوئید تا پدر و مادرم را نبخشی افطار نمی کن، خداوند می فرماید: تو روزه ات را باز کن من هر کس را که بخواهی می بخشم! و علامتش هم این است که با گفتن این جمله اشک از چشمتان سرازیر می شود.

رابطه ی امام حسن علیه السلام با مردم

یک شخص بدهکاری وارد مسجد شد و دید مردم دور عثمان جمع شده اند از او در خواست کمک کرد و او 5 درهم به او داد، به او گفت: مگر من فقیر هستم ولی برای خودم آبرو دارم و کسی هستم با 5 درهم کاری از پیش نمی برم. عثمان به او گفت: آن جوانها که گوشه مسجد را نشسته اند می شناسی؟ آنها پسران فاطمه سلام الله علیها هستند مادر کرامت و بخشش! نزد آنها برو!

آن شخص بدهکار نزد آنها می رود و در خواست کمک می کند، امام حسن علیه السلام رو به او کرد و فرمود: ما کمک می کنیم اما به این سه نفر؛ یک به کسی که دیه ای بر عهده اش باشد یا بدهی سنگین و کمرشکنی داشته باشد و نتواند آن را ادا کند و یا مسکین باشد. شخص گفت من هم جزو این سه گروه هستند، امام حسن علیه السلام به او 500 درهم داد و امام حسین علیه السلام 490 درهم و عبدالله ابن جعفر 480 درهم.

در راه بازگشت عثمان خلیفه از او پرسید مشکلت حل شد؟ او گفت: بله حتی بیشتر از نیازم به من دادند. عثمان گفت آنها خاندان کرامت هستند.

ارتباط امام حسن علیه السلام با دشمنان

می فرمایند در جنگ جمل علی ابن ابیطالب علیه السلام محمد حنفیه را به میدان فرستادند ولی او برگشت و گفت: مثل باران تیر می بارد جانم را که از سر راه نیاوردم. حضرت فرمود: محمد حنفیه به مادرش کشیده چون او هم ترسو بود! از حضرت پرسیدند پس چرا حسنین علیهما السلام شجاع هستند؟ حضرت پاسخ داد: چون آنها هم به مادرشان کشیده اند! جوانها اگر خواستید فرزندان شجاع و باتقوایی داشته باشید باید در انتخاب همسرتان دقت کنید.

امیرالمومنین علیه السلام شمشیر را به دست امام حسن علیه السلام سپردند، حضرت، سپاه را شکافت و به هم ریختند و دست و پای آن شتر و جمل را قطع کردند و باعث پیروزی شدند. در جنگ صفین و نهروان هم همینطور!

قرآن درباره ی یاران و اصحاب حضرت مهدی علیه السلام می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ4 ؛ خداوند جمعیّتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند.

ماجرای خواستگاری یزید از دختر حضرت زینب سلام الله علیها

معاویه از مروان خواست دختر حضرت زینب سلام الله علیها را برای پسرش یزید خواستگاری کند. همسر حضرت زینب سلام الله علیها اعلام کرد که اختیار دختر به دست دایی اش امام حسن علیه السلام است. مروان نیز این خواستگاری را به عنوان آشتی میان بنی هاشم و بنی امیه به اطلاع امام حسن علیه السلام رساند و با تمجیدهای چاپلوسانه از یزید، و… بنی هاشم را به خاطر چنین خواستگاری سزاوار خشنودی از پیشنهاد معاویه دانست.

مروان گفت: معاوبه به من گفته مهریه او را مطابق خواسته پدرش قرار دهم، به هر مقدار که باشد! همراه با آشتى میان دو قبیله (بنى هاشم و بنى امیّه) و پدرش هر بدهی داشته باشد معاویه برایش پرداخت کند.

امام حسن علیه السلام فرمود: ما از سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله در مهریه تجاوز نمی کنیم و همان مهرالسنة که 480 درهم است را قرار می دهیم. درباره ی پرداخت دیون پدرش که گفتید؛ از چه زمانی تا حالا زنهای ما قرض های شوهرانشان را می دهند که این را می گویید؟

درباره ی صلح دو طایفه که گفتید؛ دشمنی ما به خاطر خدا و در راه خداست، به جانم سوگند! (براى سازش با شما) از قرابت نسبى (بنى هاشم با بنى امیّه) کارى ساخته نیست، تا چه برسد به قرابت سببى (پیوند زناشویى)

و اما درباره ی آن سخن که گفتی: یزید کفو و همتایى ندارد این است که آن کس که قبل از امروز کفوّ او بوده، همین امروز نیز کفو اوست بدون آن که فرمانروایى وى چیزى بر شأن او بیفزاید.

و امّا آن سخنت که درباره یزید گفته اى با توسّل به روى وى طلب باران مى شود، این تنها به برکت چهره رسول خدا بوده است (نه یزید). به معاویه بگو ما صلاح نمی دانیم دخترمان را به عقد یزید در بیاوریم و صلاح می دانیم به عقد با پسرعمویش قاسم بن محمّد بن جعفر در آوریم.

حجت الاسلام اسماعیلی:

پی نوشت:


1- مناقب ج 4 ص 9.


2- منتخب میزان الحکمه، حدیث 422.


3- بحار الانوار، ج 6، ص 160.


4- سوره مائده آیه 54.