حضرت امام حسن(ع) از هر جهت حسن است

کد خبر: 55470
آیت الله مظاهری گفت: حضرت امام حسن(ع) از هر جهت حسن است. جدی چون رسول اكرم(ص) و پدری چون اميرالمؤمنين، و مادری چون زهرای مرضيه داشت.
وارث: گفتاری از کتاب «زندگی چهارده‌ معصوم(ع)» تألیف آیت الله مظاهری درباره امام حسن مجتبی (ع) برای علاقه مندان در پی می آید.

اسم آن بزرگوار حسن است و این اسم از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. از امام سجاد روایت است كه چون حضرت مجتبی(ع)  به دنیا آمد، جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین(ع)  نسبت به تو، به منزلۀ هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید. [۱]

روایت منزلت، روایتی است مشهور میان علمای اسلام؛ زیرا از طریق عامه و خاصه با سندهای متعددی از رسول اكرم (ص) روایت شده است كه مكرراً فرموده‌ اند: یاعَلِی اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسی اِلّا اَنَّهُ لانَبِی‌ بَعْدِی[۲] یعنی: «تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی، جز آنكه پس از من پیامبری نخواهد آمد.» یعنی همچنانكه هارون در غیبت موسی، خلیفۀ موسی بود تو نیز خلیفۀ منی، و فقط تفاوت در این است كه پس از موسی پیامبرانی آمدند؛ ولی پس از من پیامبری نخواهد آمد.

مشهورترین كنیۀ آن بزرگوار ابومحمد، و مشهورترین القاب او مجتبی و سبط اكبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر كرد. [۳] زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمۀ رمضان المبارك سال سیم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جد بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی كرد. مدت امامت ایشان ده سال است.

حضرت امام حسن(ع) از هر جهت حسن است. جدی چون رسول اكرم(ص) داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه. اگر از همۀ قوانین مؤثر در تشكیل شخصیت كودك مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و كردار پدر و مادر را نمی‌توانیم انكار كنیم. وقتی جدی چون رسول اكرم به قدری عبادت كند كه پاهای مبارك او متورم شود و آیۀ طه ما اَنْزَلْنَا عَلَیكَ الْقُرآنَ لِتَشْقی [۴] (پیامبر! ما بر تو قرآن را نازل نكردیم  تا به مشقت بیفتی.) در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می‌شود كه بیشتر از بیست بار پیاده به مكه می‌رود [۵] و در بعضی  از سفرها، پاهای مبارك آن حضرت متورم می‌شود.

هنگامی كه پدری چون امیرالمؤمنین(ع)، در دل شب در وسط میدان سجاده بیندازد و تكبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن  تربیت می‌شود كه موقع وضو  گرفتن، بدنش می‌لرزد و وقتی وارد مسجد می‌شود با تصرع می‌گوید: اِلهِی ضَعْفُكَ بِبَابِكَ یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاكَ الْمُسِی فَتَجَاوزْ عَنْ قَبِیحِ ما عِنْدِی بِجَمیلِ مَا عِنْدَكَ یا كَرِیمُ. [۶]

«ای خدا! مهمان تو در خانه‌ات آمده است، ای نیكو كار! گنهكار به در خانۀ تو آمده، ای كریم! ‌ به خوبی خود از زشتی او بگذر!»

وقتی پدری چون امیرالمؤمنین(ع)، سی سال برای مصالح اسلام صبر كند و با دیگران بسازد، و چون كسی كه خاری در چشم  او و استخوانی در گلوی او باشد، در این جهان زندگی كند، فرزندی چون حسن خواهد داشت كه ده سال برای مصالح اسلام صبر می‌كند و با معاویه مدارا می‌نماید.

او مادری چون زهرا دارد كه غذای خود و وابستگان خود را به فقیر می‌دهد، سپس غذا تهیه می‌كند. یتیمی می‌آید و باز غذا را به او می‌دهد و در بار سوم غذا را به اسیر می‌دهد و بالاخره با آب افطار می‌كنند و غذا نمی‌خورند، و آیۀ مباركه: وَیطْعِمُونَ الْطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْكِیناً وَیتِیماً وَاَسِیراً.

«و غذای خود را كه به آن احتیاج داشتند، به فقیر و یتیم و اسیر می‌دهند.» در حق آنان نازل می‌شود؛ [۷] این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.

روزی سائلی خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر كرد و برای آن حضرت دو بیت شعر خواند كه مضمون آن چنین است: «چیزی ندارم كه بفروشم و حوائج خود را رفع كنم، و حالم  برگرفته‌ام گواه است و فقط آبرویم مانده، كه می‌خواستم فروخته نشود؛ ولی امروز تو را خریدار یافتم، آبرویم را بخر و مرا از  فقر نجات ده!» [۸]

حضرت به آن كسی كه تهیۀ مخارج در دستش بود، فرمود: «هر چه داری به این مرد بده كه من از او خجالت می‌كشم!» دوازده هزار درهم موجودی را به او داد، چنانكه برای مخارج آن روز چیزی نماند، و جواب دو شعر را نیز چنین داد: «تو از ما با عجله چیزی خواستی، آنچه بود دادیم و بسیار كم بود. بگیر و آنچه داشتی آبرو ـ حفظ كن و گویا كه ما را ندیده‌ای و به ما چیزی نفروخته‌ای.»[۹]

و مادری دارد چون زهرا كه از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازی به دیگران دعا می‌كند و هنگامی كه حضرت حسن می‌پرسد: چرا به ما دعا نكردی!؟ جواب می‌دهد: یابُنَّی اَلْجَارُثُمَّ الْدَّارُ ـ پسر كم! همسایه ما مقدم است. این مادر، مربی پسری چون حسن است. این روایت از او است.

اَنَّ رَجُلاً اَتَی الْحَسَنَ بْنَ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ فَقَالَ بِاَبِی اَنْتَ وَ اُمّی اَعِنّی عَلَی قَضَاءِ حَاجَةٍ. فَانْتَعَلَ وَقَامَ مَعَهُ فَمَرَّ عَلَی الْحُسَینِ‌ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ وَ هُوَ‌ قَائِمٌ یصَلِّی. فَقَالَ لَهُ اَینَ كُنْتَ عَنْ اَبی عَبْداللّهِ تَسْتَعِینُهُ عَلَی حَاجَتِكَ؟ فَذَكَر اَنَّهُ مُعْتَكِفٌ. فَقَالَ لَهُ اَمَا اَنَّهُ لَوْ اَعَاتَكَ كَانَ خَیراً لَهُ مِنْ اِعْتِكافِهِ شَهْراً. [۱۰]

«مردی حاجتی داشت، متوسل به حضرت حسن شد. آن حضرت به دنبالش راه افتاد. در میانه راه امام حسین(ع)  را دید كه در حال نماز است. حضرت به آن مرد فرمودند: چرا برای جاجتت به حسین مراجعه نكردی؟ گفت: او در مسجد معتكف بود. حضرت فرمودند: اگر به او كمك می‌كرد بهتر از یك ماه اعتكاف بود.

حضرت مجتبی(ع)  از نظر نسب سرآمد همۀ مردم بود، و از نظر حسب و فضایل انسانی، از زبان آن حضرت بشنویم:

موقعی كه امیرالمؤمنین(ع)  از دنیا رفت، حضرت مجتبی(ع)  بر منبر رفت و فرمود: «ما اهل بیت «حِزْبُ اللّهِ» هستیم كه غالب معرفی شده‌ایم: فَاِنَّ‌ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ. [۱۱]

ما عترت رسول الله هستیم كه در روایت ثقلین، رسول اكرم ما را در كنار قرآن و مبین قرآن و پشتوانۀ اسلام قرار داده است ـ اِنّی تَارِكُ فِیكُمُ الّثِقْلَینِ كِتابَ اللّهِ وَعِتْرَنَی لَنْ یفْتَرِفا حَتّی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ [۱۲] ماییم عالم به تأویل و تنزل قرآن. ماییم كه در قرآن شریف، معصوم و مطهر  نام برده شده‌ایم ـ اِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الّرِجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً [۱۳] باید همه از ما اطاعت كنند؛ زیرا در قرآن  به آن امر شده‌اند. ـ اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الْأمْرِ مِنْكُمْ [۱۴]. ماییم كسانی  كه در قرآن مودت آنان بر مردم واجب شده استـ قُلْ لاَاَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ‌ اَجْراً اِلاَّ‌ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی [۱۵] ماییم كسانی كه در قرآن مودت ما حسنه شمرده شده است ـ وَمَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً [۱۶]  

................................

 برگرفته از کتاب زندگی چهارده‌معصوم(ع)   از تألیفات آیت الله مظاهری

پی نوشت ها:

[۱]. منتهی الامال ج ۱ نقل از شیخ صدوق

[۲]. اصول كافی ج ۱ ص ۴۶۱

[۳]. منتهی الامال به نقل از كشف الغمه

[۴]. طه، آیۀ ۱ و ۲

[۵]. از مناقب ابن شهر آشوب(ره) نقل شده كه امام مجتبی(ع)  ۲۵ بار پیاده به حج مشرف گشتند.

[۶]. مناقب ابن شهر  آشوب (ره)

[۷]. انسان، آیۀ ۸

[۸]. لَمْ یبْقَ لی شَیءٌ یباعُ بِدِرْهَمٌ                               یكْفیكَ مَنْظَرُ حالَتی عَنْ مُخْبَری

     اِلاّ بَسقایا ماءِ وَجْهٍ صُنْتُهُ                              اَلاّ یبَاعَ‌  وَقَدْ وَجَدْتُكَ مُشْتَری

[۹]. عاجَلْتَنا فَاَناكَ‌ وَایلُ بِرّنا                                  طَلاًّ‌ وَلَوْ اْمَهَلْتَنالَمْ تُمْطَرِ

    فَخُذِ‌ الْقَلیلَ وَكُنْ كَاَنّكَ لمْ تَبِعْ                      ما صُنْتَهُ وَ كَاَنَّنالَمْ نَشْتَرِ

[۱۰]. مائده، قسمتی  از آیۀ ۵۶

[۱۱]. احزاب، قسمتی از آیۀ ۳۳

[۱۲]. صحیح‌ ترمذی و تاربخ بغداد و ینابیع الموده و ...

[۱۳]. احزاب / ۵۶

[۱۴]. نساء، قسمتی از آیۀ ۵۹

[۱۵]. شوری، قسمتی از آیۀ ۲۳ ـ ارشاد شیخ مفید (ره)

[۱۶]. شوری، قسمتی از آیۀ ۲۳ ـ ارشاد شیخ مفید (ره)  

/1102001307