استاد فاطمی نیا: درمان وسواس فقط با عدم اعتنا و تمرکز حاصل می شود+ گزارش تصویری

وارث: مراسم شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان همراه با قرائت قاری جعفر فردی و سخنرانی استاد فاطمی نیا و مداحی حاج آقای مشکینی در روضه خانگی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام فاطمی نیا را می خوانید:

چرا به هشدار انبیاء و ائمه علیهم السلام اهمیت نمی دهیم؟

فَمِنْ عَلامَةِ اَحَدِهِمْ اَنَّكَ تَرى لَهُ قُوَّةً فى دين، وَ حَزْماً فى لين، وَ ايماناً فى يَقين، وَ حِرْصاً فى عِلْم، وَ عِلْماً فى حِلْم، وَ قَصْداً فى غِنًى، وَ خُشُوعاً فى عِبادَة ¹

از علامت های متقین این است که او قوتی در دین دارد و واقعاً متدین است. آدم با حزم و اراده ای است اما سروصدا نمی کند و این اراده اش در خوش اخلاقی است. ایمان همراه با یقین دارند یعنی ایمان بازدارنده دارند.

مرحوم کفعمی² می گوید اگر لباست را نزد یک بچه 4 ساله بگذاری تا بروی وضو بگیری اگر بچه به تو بگوید عقرب در لباست رفته تو وحشت زده لباس را پرت می کنی. حال شاید اصلا این بچه دروغ گفته باشد، شاید پروانه را فکر کرده عقرب است یا ... اما با یک احتمال صحت این لباس را پرت می کنی آن وقت 124 هزار پیغمبر و 12 امام علیهم السلام هنوز این حالت را در تو بوجود نیاوردند. گفته اند دروغ بگویی چنان می شود، اخلاقت بد شود این می شود ...جای تاسف است!

ادامه ی خطبه: متقین حریص به علم هستند و علم مقرون با حلم دارند. علم بدون حلم فایده ای ندارد. مقتصد است در عین اینکه ثروت هم دارد (انفاق هم باید اعتدال داشته باشد). در عبادتشان خشوع دارند و حواسش را جمع می کند تا جایی که بتواند حین عبادت به چیزی دیگر فکر نمی کنند.

توقف روی افکار ناخوداگاه که در نماز می آیند، نداشته باشید!

آیت الله بهجت فرموده اند: افکاری که ناخودآگاه در نماز به ذهن خطور می کند اشکالی ندارد. برای گفتن روایت باید از علما کسب اجازه کرد مثلاً کسی که می خواهد دواخانه بزند باید مجوز بگیرد. بنده در حرف ایشان یک حاشیه زده ام: افکاری که بی اختیار آمده است اما توقف آن با اختیار است.

بسیاری از خواهران و دختران من شما به وساوس فکری مبتلا هستید، می دانم! بعضی از شما با قرآن هم بازی می کنید مثلا می گویند قرآن جوب من را داد! آقای قاضی رحمة الله با قرآن استخاره نمی کردند می ترسیدند. استخاره با قرآن فقط موهبت است حدیث عشق است و در دفتر نباشد. با قرآن استخاره نکنید. خدا رحمت کند در اصفهان حاج آقا باقر صدیقین بود که تعبیر خواب و استخاره با قرآن از حضرت رضا علیه السلام به او رسیده بود. اما مثلا اینجا یک نفر پیش نماز محل است و عالم هم هست اما یک پیرزن پشت پرده می گوید حاج آقا استخاره بگیر او هم می گیرد و می گوید خوب است انشاءالله! حال این پیرزن می خواسته سکه هایش را نگه دارد که طلا ارزان می شود و از دین بر می گردد!! با تسبیح استخاره کن که حداقل از تسبیح برگردد و از قرآن برنگردد!!

شیطان سرنخ می دهد! اگر بگیری بیچاره می شوی!

افکاری که به ذهنتان در هنگام نماز می آید روی آن توقف نکنید و رویش متمرکز نکنید که اگر متمرکز شوید بیچاره می شوید! پدرم می گفت شیطان سر نخ را می دهد! اگر گرفتی تا قیامت باید بکشید قرقره اش خیلی بزرگ است. وساوس خیلی بزرگ است! پزشکان قدری از این وساوس را می دانند. روان شناسی در احادیث ماست به شرطی که شخص سواد داشته باشد.

افکار وسواسی که به ذهن شما می آید علاجش فقط "عدم اعتنا و عدم تمرکز" است!

آراستگی در عین تهیدستی نشانه ی متقین

ادامه ی خطبه: تَجَمُّلاً فى فاقَة، وَ صَبْراً فى شِدَّة، وَ طَلَباً فى حَلال  ؛

متقین آراستگى در تهيدستى دارند، اول خطبه می گوید وضعشان متوسط است اما این تجمل به معنای این است که در عین فقیری جمع و جور و تمیز باشی! موهایت را شانه کنی.

در خانه های متدین یک بار یادم هست جوان یک کم مویش بزرگ می شد به او می گفتند جامعه عوضت کرده، برو کوتاهش کن! مو داشتن مستحب است. امام رضا علیه السلام، امام حسین علیه السلام مو داشتند. در حدیث هست موی زیبا هدیه ی خداست و اکرامش کنید. تمیز نگه دارید و شانه کنید. انسان متقی شد باید الگو باشد.

ادامه ی خطبه: متقیان حریص به دانش هستند و در عین حال که ثروتمند است مقتصد است. در شدائد اگر بیفتند صبر می کنند. و در پی کسب حلال هستند.

در پایان خطبه همّام افتاد و بیهوش شد که در همان بیهوشی از دنیا رفت. حضرت علی علیه السلام فرمود: به خدا قسم از چنين پيشامدى بر او مىترسيدم. پس ادامه داد: اندرزهاى رسا با اهلش اين گونه معامله مى كند! يكى از حاضران فضول به حضرت گفت: خودت چه حالى دارى؟ فرمود: واى بر تو، هر اجلى را وقت معيّنى است كه از آن نمى گذرد، و علّتى است كه از آن تجاوز نمى كند. بازايست و ديگر اينچنين مگوى كه اين سخنى بود كه شيطان بر زبانت جارى ساخت.

پی نوشت:

1- نهج البلاغه، خطبه متقین

2- تقی‌الدین ابراهیم بن علی عاملی کَفعَمی (۸۴۰-۹۰۵ق)، از عالمان شیعه در قرن نهم هجری. وی در جبل عامل لبنان می‌زیسته و نسبش به حارث همدانی می‌رسد