حجت الاسلام عبدالملکی: ریشه اصلی فرقه ضاله وهابیت، خوارج بودند+ گزارش تصویری
وارث: مراسم سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام با سخنرانی حجت الاسلام عبدالملکی و مداحی کربلایی نریمان پناهی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت مکتب الحسین علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام عبدالملکی را می خوانید:

وهابیت یک فرقه جدید التأسیس است، اما ریشه فکری او از کجا تغذیه می شود؟ اگر بخواهیم مقدمه ای بر وهابیت بزنیم، باید پیشینه اهل سنت را بررسی کنیم. از کجا شروع شد؟ از حنبلی ها شروع شد. چهار مذهب اصلی دارند: شافعی، مالکی، حنفی و حنبلی. حنبلی ها از احمد بن حنبل1 پیروی می کنند که شاگرد شافعی است و شافعی شاگرد امام صادق علیه السلام است. حنبلی هم شاگرد امام موسی بن جعفر علیه السلام است. احمد بن حنبل امام رضا و امام جواد علیهم السلام را دیده و ابتدای امامت امام هادی علیه السلام را هم درک کرده است. متوفی 241 است.
بسیار آدم قوی در گردآوری حدیث بوده است. اعتقادات عجیبی داشت. ابن تیمیه می گوید: الهام بخش ما در تفکرات وهابیت، احمد بن حنبل است. چندین بار هم سر اعتقاداتش به زندان افتاد. زمانی که متوکل لعنت الله علیه که 17 بار قبر امام حسین علیه السلام را خراب کرده بود روی کار آمد، احمد بن حنبل را بسیار عزیز شمرد و او بزرگ علمای زمان خودش شد. متوکل به شدت از او دلجویی کرد و مذهب رسمی حنبلی در میان مسلمین اتفاق افتاد.
او به شدت با عقل گرایی مشکل داشت. مکتب حدیثی بودند. یعنی هر چه حدیث گفته بود را بدون فکر کردن شبیه سازی می کردند. مثلاً اینکه قرآن می فرماید: خدا در بالای عرش ایستاده است را آنها این گونه تفسیر می کردند که خداوند جسم است و دست و پا دارد و واقعاً ایستاده است. جالب است که قبر احمد بن حنبل دارای گنبد و بارگاه است. همین آقایانی که می گویند گنبد و بارگاه شرک است و نباید از ضریح اثری داشته باشد احمد بن حنبل دارای همه این ها است.
شخص دومی که پایه گذار وهابیت است ابن تیمیه حرانی2 است. او هم به سمت دمشق آمد و اعتقادات خودش را که خیلی وقیحانه است بیان کرد. سه اصل داشت: فقط حرف از خدا می زد و پیغمبر و امام و عالم و شهید و ... را قبول نداشت. دوم اینکه به هیچ زنده و مرده ای نباید سخن گفت و نباید از هیچ کس یاری خواست. سوم اینکه به قبر هیچ پیغمبر و شخص دیگری نباید تبرک جست. اعتقاد بسیار خشکی دارد. این ها از خوارج دارند تبعیت می کنند.
می گویند به ما وهابی نگویید ما موحدین هستیم. خودشان هم از این اسم فراری هستند. شخص محمد بن عبدالوهاب3 لعنت الله علیه کسی بود که جدش یهودی بود. جد او از ترکیه راه افتاد و آمد و اسلام را به صورت ظاهری قبول کرد و خودش را در لباس یک روحانی و متخصص دینی جا زد. او هر جا که دهانش را باز می کرد مردم می فهمیدند که بی سواد است و او را بیرون می کردند. تا وقتی به نجد آمد. نجد شهری در شرق مدینه است. مرکز وهابیت است. در صحیح مسلم و بخاری هم آمده است که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: در سرزمین نجد ویران ها و فتنه ها اتفاق می افتد و از همان جا شاخ شیطان ظهور می کند.
پدر بزرگش در شهر نجد ساکن می شود و دیگر دهانش را می بندد تا پسرش قاضی القضاة نجد می شود. تحصیل می کند تا وقتی که محمد بن عبدالوهاب به دنیا می آید. او به محض اینکه هر جا دهانش را باز می کرد مردم می گفتند تفکراتش ضاله است. اولین کسی که متوجه این می شود پدرش بود.
در سال 1700 میلادی یعنی 316 سال قبل بریتانیا تعداد زیادی جاسوس به کشورهای اسلامی می فرستد تا راهکارهای نفوذ را شناسایی کنند. یکی از آنها شخصی به نام مستر هِمفِر است. او ابتدا عراق می آید و در طی دو سال عربی و ترکی را یاد گرفت و کل علوم اسلامی را یاد گرفت. به بریتانیا بازگشت. آیت الله وحید خراسانی می فرمودند: وهابت ریشه اش همان مسیحیت نوین است. زائیده افراد یهودی و مسیحی است. مسیحیت صهیونیسم است. یک نوع تفسیر قرآن را از خودشان درست می کنند. مستر همفر وقتی بررسی هایش را می کند می گوید بین مسلمانان با تأسیس مذهب جدید می توان تفرقه و اختلاف انداخت.
به محمد بن عبدالوهاب می گویند بگو خواب دیده ای که بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد می شوی و پیامبر برای تو بلند می شود و دست تو را می بوسد و می گوید محمد تو وارث حقیقی من در تمام امورات دنیایی و دینی مسلمان هستی. بعد تو به او می گویی: یا رسول الله من نمی توانم همه حقایق را بر مردم برملا کنم. پیامبر هم می گوید از شناختی که به تو دارم می دانم هیچ ترسی نداری. خیلی بالاتر هستی. شش فتوا از تو می خواهم: بگو هر کسی که دین مرا ندارد مسلمان نیست و دین فقط دین من است. دوم اینکه خانه خدا را تخریب کن. میخواست خراب کند ولی نشد. دو کار از این شش کار را نتوانست انجام بدهد. ایجاد هرج و مرج در سرزمین های اسلامی و چاپ قرآن تحریف شده. که محمد بن عبدالوهاب زیر بارش نرفت.
فرقه وهابیت به طور رسمی پایه گذاری شد. در عربستان دو طایفه وجود دارند: آل شیخ و آل سعود. آل شیخ نواده های همین محمد بن عبدالوهاب هستند. تشیع دین عقل گرایی است دین احساسات نیست. به محمد بن عبدالوهاب گفتند ما پول داریم و تو دین داری. احساسات مردم را تحریک کن. تو به ما مشروعیت بده و ما تو را حمایت می کنیم. تا جایی که بزرگان وهابیت از ملکه انگلستان بزرگ ترین لقب دولتی را می گیرند.
مستر همفر، محمد بن عبدالوهاب را شیر کرد و به بریتانیا برگشت. گزارش سفری نوشت. می گوید: ما حریف همه مسلمانان هستیم الا طایفه شیعه. این ها چیزی به نام عزاداری دارند که تا وقتی داشته باشند ما نمی توانیم کاری کنیم. شروع کردند به تخریب بقاع. اولین کاری که کردند در ایام غدیر به حرم امام حسین علیه السلام حمله کردند. مردم همه به نجف رفته بودند. 5 هزار نفر به حرم امام حسین رفته بودند و تک تک آنها را سلاخی کردند. به سمت نجف رفتند و خبر زودتر از خودشان به مردم رسید و نجفی ها ایستادند و مقاومت کردند. نه فقط به قبور اهل بیت علیهم السلام بی احترامی کردند. جایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به دنیا آمدند را هم خراب کردند.
قبر شهدای احد و بچه ها و زنان پیامبر صلی الله علیه و آله را هم خراب کردند. حرکتی را یواش یواش شروع کردند تا الان کاری را می خواهند انجام بدهند یک کلام می گویند الله اکبر و بزرگ ترین جنایات را می کنند. الان دنیا دارد از اسم اسلام می ترسد. این ها همه ریشه در خوارج دارد.
/1102101304
پی نوشت:
1.
ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل متکلم و فقیه مسلمان در ۷۸۰ میلادی [ ۱۶۴ ه. ق ] در بغداد زاده شد؛ پدر و مادرش از اعراب ساکن مرو بودند. نام کامل وی (احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس بن عبدالله الشیبانی المروزی البغدادی). سفرهای زیادی کرد؛ در بغداد برآمد، و در ۸۵۵ [ ۲۴۱ ه. ق ] در همانجا درگذشت. مکتب فقه حنبلی، یکی از فرق اربعهٴ سنت، پس از مرگ وی به وسیلهٴ شاگردانش ایجاد شد. این مکتب جریان متقابلی بود که تفسیر تحتاللفظی قرآن و احادیث، و تقلیل ارزش قیاس و اجماع را مورد توجه قرار میداد.
2.
احمد بن عبد الحلیم بن تیمیه حرانی معروف به ابن تیمیه (زاده ۱۰ ربیعالاول ۶۶۱ قمری برابر با ۲۲ ژانویه ۱۲۶۳ میلادی، و مطابق با ۲ بهمن ۶۴۱ خورشیدی در حران، سلجوقیان روم - درگذشتهٔ ۵ مهر ۷۰۷ برابر با ۲۸ سپتامبر ۱۳۲۸) عالم الهیات، حدیث و فقه، منطق دان و اخترشناس بود. او باور به این داشت که علوم طبیعی برتر از علوم ریاضی هستند و این را ردی بر فلسفه مشاء میدانست و همچنین کسانی که به پیروی از ارسطو قائل به آن هستند که بهترین فلسفهها نخست فلسفه الهی و سپس فلسفه ریاضی و سپس فلسفه طبیعی است. چنانکه در کتابهای متعددی از او شامل: ردی بر منطقین، تعارض خرد و گفتار، رساله عرشی او نقض فلسفه الهی و بیان نیکیهای فلسفه طبیعی (مانند فیزیک) و فلسفه ریاضی به خوبی مشخص است.
3.
محمد عبدالوهاب، (در عربی: محمد بن عبد الوهاب التمیمی) (۱۰۸۲–۱۱۷۰ هجری خورشیدی، ۱۱۱۵–۱۲۰۶ هجری قمری، ۱۷۰۳–۱۷۹۲ میلادی) بنیانگذار دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بعدها به نام وهابیت در میان مسلمانان و علمای سنی عربستان سعودی ریشه گرفت.