حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، الگوی شیعیان ولایت مدار

کد خبر: 56813
شخصي از شيعيان ري به حضور امام هادي (عليه السّلام) رسيد، حضرت به او فرمود: كجا بودي؟ او گفت: به زيارت امام حسين (عليه السّلام) رفته بودم. امام فرمودند: أما اِنّك لو زُرتَ قبر عبدالعظيم عندكم، لكُنتَ كمن زار الحسين». يعني «اگر قبر عبدالعظيم را ـ كه در جوار شماست ـ زيارت كنيد، مانند آن است كه قبر حسين (عليه السّلام) را زيارت كرده باشيد».
وارث: حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) از بزرگان محدثين، اعاظم علماء، بسيار زاهد، بسيار عابد، صاحب ورع و تقوي است که در مقام والا این بزرگوار همین بس که امام دهم شیعیان مقام و درجه زیارت مضجع شریف ایشان را همانند زیارت مرقد مطهر سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) دانست.
فرصتی فراهم شد تا گفت و گویی را با حجت الاسلام (محسن تاج لنگرودی) پژوهشگر دینی پیرامون شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

عبدالعظيم فرزند عبد الله فرزند علي فرزند حسن فرزند زيد فرزند حسن فرزند علي ابن ابي طالب. روايتي را در عظمت مقام او شيخ صدوق در امالي و مرحوم مجلسي در بحار الانوار نقل ميكنند:

حضرت عبدالعظیم حسنی، الگوی شیعیان ولایت مدار
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)  پس از آنكه به خدمت امام هادى(ع) مى رسد و مورد استقبال گرم ايشان واقع مى شود و با جمله «انت ولينا حقاً» شخصيت عظيم الشأن او ستوده مى شود، از امام اجازه مى گيرد تا دين خويش را بر ايشان ارائه كند كه اگر دينش مرضى و پسنديده است، تا قيامت بر آن ثابت و استوار بماند. متن كامل اين حديث چنين است:
حدّثنا علىّ بن أحمد بن موسى الدقاق و علىّ بن عبد اللَّه الورّاق جميعاً ، قالا : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال: حدّثنا أبو تراب عبيد اللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنىّ ، قال :دَخَلتُ عَلى سَيِّدى عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ بنِ موسَى بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبى طالِبٍ عليهم السلام ، فَلَمّا بَصُرَ بى قالَ لي:مَرحَباً بِكَ يا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِيُّنا حَقّاً . قالَ: فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! إنّى اُريدُ أن أعرِضَ عَلَيكَ دينى ، فَإِن كانَ مَرضِيّاً ثَبَتُّ عَلَيهِ حَتّى ألقى اللَّهَ عزّ وجلّ . فَقالَ : هاتِ يا أبَا القاسِمِ !فَقُلتُ : إنّى أقولُ:إنَّ اللَّهَ تَعالى واحِدٌ لَيسَ كَمِثلِهِ شَىءٌ ، خارِجٌ مِنَ الحَدَّينِ : حَدِّ الإبطالِ و حَدِّ التَّشبيهِ ، و أنَّهُ لَيسَ بِجِسمٍ و لا صورَةٍ، و لا عَرَضٍ و لا جَوهَرٍ ، بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ ، و مُصَوِّرُ الصُّوَرِ ، و خالِقُ الأَعراضِ وَ الجَواهِرِ ، و رَبُّ كُلِّ شَىءٍ ومالِكُهُ و خالِقُهُ ، و جاعِلُهُ و مُحدِثُهُ ، و أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسولُهُ، خاتَمُ النَّبِيّينَ ، فَلا نَبِىَّ بَعدَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، و أنَّ شَريعَتَهُ خاتِمَةُ الشَّرائِعِ ، فَلا شَريعَةَ بَعدَها إلى يَومِ القِيامَةِ ، و أقولُ: إنَّ الإِمامَ وَ الخَليفَةَ و وَلِىَّ الأَمرِ بَعدَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِىُّ بنُ أبى طالِبٍ عليه السلام ، ثُمَّ الحَسَنُ ، ثُمَّ الحُسَينُ ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ ، ثُمَّ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ ، ثُمَّ موسى بنُ جَعفَرٍ ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ موسى ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ عليهم السلام ، ثُمَّ أنتَ يا مَولاىَ . فَقالَ عَلِىٌّ عليه السلام : ومِن بَعدِىَ الحَسَنُ ابنى ، فَكَيفَ لِلنّاسِ بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ ؟ قالَ : فَقُلتُ : و كَيفَ ذاكَ يا مَولاىَ ؟ قالَ : لِأَنَّهُ لا يُرى شَخصُهُ ، و لا يَحِلُّ ذِكرُهُ بِاسمِهِ حَتّى يَخرُجَ، فَيملأَ الأَرضَ قِسطاً و عَدلًا كَما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً . قالَ : فَقُلتُ : أقرَرتُ . و أقولُ: إنَّ وَلِيَّهُم وَلِىُّ اللَّهِ ، و عَدُوَّهُم عَدُوُّ اللَّهِ ، و طاعَتَهُم طاعَةُ اللَّهِ ، و مَعصِيَتَهُم مَعصِيَةُ اللَّهِ . و أقولُ: إنَّ المِعراجَ حَقٌّ ، وَ المَسأَلَةَ فِى القَبرِ حَقٌّ ، و إنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَ النّارَ حَقٌّ ، وَ الصِّراطَ حَقٌّ ، وَ الميزانَ حَقٌّ ، و إنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيبَ فيها، و إنَّ اللَّهَ يَبعَثُ مَن فِى القُبورِ . و أقولُ: إنَّ الفَرائِضَ الواجِبَةَ بَعدَ الوَلايَةِ: الصَّلاةُ ، وَ الزَّكاةُ ، وَ الصَّومُ ، وَ الحَجُّ ، وَ الجِهادُ ، وَ الأَمرُ بِالمَعروفِ وَ النَّهىُ عَنِ المُنكَرِ . فَقالَ عَلِىُّ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام : يا أبَا القاسِمِ ! هذا وَ اللَّهِ دينُ اللَّهِ الَّذى ارتَضاهُ لِعِبادِهِ ، فَاثبُت عَلَيهِ ، ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَياةِ الدُّنيا و فِى الآخِرَةِ.
حضرت عبد العظيم عليه السلام : بر مولاى خود على بن محمّد امام هادى (عليه السلام) وارد شدم. چون نظر ايشان بر من افتاد ، فرمود : «خوش آمدى ، اى ابوالقاسم! به راستى ، تو از دوستان حقيقى ما هستى» .
گفتم: اى پسر پيامبر! ميل دارم دينم را بر شما عرضه بدارم ، كه اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقاى خداوند عزّ وجلّ برسم .
امام عليه السلام فرمود : «عقائد خود را اظهار نما» . 
گفتم : من معتقدم كه خداى متعال، يكى است و مانند او چيزى نيست، و از دو حدّ ابطال و تشبيه، بيرون است. خداوند، جسم و صورت و عَرَض و جوهر نيست؛ بلكه اوست كه اجسام را جسميّت داده و صورتها را صورت بخشيده و اعراض و جواهر را آفريده است. او پروردگار همه چيز و مالك و آفريننده پديده هاست، و [عقيده دارم كه] محمّد (صلى اللَّه عليه و آله) بنده و فرستاده او، خاتم پيغمبران است و پس از وى تا روز قيامت، پيامبرى نخواهد بود. شريعت وى، آخرينِ شرايع بوده و پس از او تا روز قيامت، دينى نخواهد آمد. عقيده من در باره امامت، اين است كه امام پس از پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) امير مؤمنان على بن ابى طالب (عليه السلام) است و پس از او حسن و پس از وى حسين و سپس على بن الحسين و سپس محمّد بن على و سپس جعفر بن محمّد و سپس موسى بن جعفر و سپس على بن موسى و سپس محمّد بن على (عليهم السلام) و پس از اينها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستيد .
در اين هنگام، امام هادى (عليه السلام) فرمود : «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ ليكن مردم در باره امامِ پس از او، چه خواهند كرد؟».
گفتم: اى مولاى من! مگر جريان زندگى امامِ پس از او، از چه قرار است ؟
فرمود : «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، ديده نمىشود و بردن اسمش بر زبانها ممنوع است تا آن گاه كه [از پس پرده غيبت] بيرون بيايد و زمين را از عدل و داد پر نمايد، همان طور كه از ظلم و ستم پر شده است» .
گفتم: [به اين امام غايب هم] اقرار دارم و نيز مىگويم: دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانى از آنان، نافرمانى از خداست . من عقيده دارم كه معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ ، صراط و ميزان حقند، و روز قيامت خواهد آمد و در وجود آن شكّى نيست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد كرد و نيز عقيده دارم كه واجبات، پس از اعتقاد به ولايت (امامت)، عبارت اند از : نماز ، زكات ، روزه ، حج ، جهاد ، امر به معروف و نهى از منكر.
در اين هنگام، امام هادى (عليه السلام) فرمود : «اى ابوالقاسم! به خدا سوگند، اين [عقايد]، دين خداست كه آن را براى بندگانش برگزيده است. پس بر آن، ثابت باش. خداوند، تو را بر طريق ثابت در زندگى دنيا و آخرت پايدار بدارد!». (1)
در عظمت مقام حضرت عبدالعظيم همين بس كه يكي از امام زاده هاي بلا واسطه يعني امام زاده حمزه (علیه السلام) كه بلا واسطه از فرزندان موسي بن جعفر (عليه السلام) است؛ در زيارتنامه اش ميخوانيم: 
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَابْنَ النَّبَاءِ الْعَظيمِ يَابْنَ الْکاظِمِ الْکَظيمِ يا مَنْ زارَهُ سَيِّدُنا عَبْدُ العَظيم. يعني سلام بر فرزند نباء عظيم، فرزند امام كاظم خشم فروبردنده، كسيكه زيارت كرده او را عبد العظيم.
كه زيارت حضرت عبدالعظيم براي حمزة بن موسي بن جعفر عليهم السلام يك مقام است.
ويژگي هاي حضرت عبدالعظيم:
از بزرگان محدثين، اعاظم علماء، بسيار زاهد، بسيار عابد، صاحب ورع و تقوي.
از اصحاب و ياران امام جواد و امام هادي (عليهما السلام) و به طور كلي تمام وجودش را وقف اين دو بزرگوار كرده بود، احاديث بسيار زيادي از اين دو بزرگوار نقل كرده است.
روايتي در كتاب شريف مستدرك الوسائل (2) امام هادي (عليه السّلام)  در فضيلت زيارت قبر عبدالعظيم حسني وارد شده كه: «شخصي از شيعيان ري به حضور امام هادي (عليه السّلام) رسيد، حضرت به او فرمود: كجا بودي؟ او گفت: به زيارت امام حسين (عليه السّلام) رفته بودم. امام فرمودند: أما اِنّك لو زُرتَ قبر عبدالعظيم عندكم، لكُنتَ كمن زار الحسين». يعني «اگر قبر عبدالعظيم را ـ كه در جوار شماست ـ زيارت كنيد، مانند آن است كه قبر حسين (عليه السّلام) را زيارت كرده باشيد».

پی نوشت:

1- الأمالى شيخ صدوق: ص ۴۱۹ ح ۵۵۷ و بحار الأنوار: ج ۳ ص ۲۶۸ ح ۳.
2- كتاب شريف مستدرك الوسائل، جلد ٣ ، ص ٦١٦