كاركرد اجتماعي دكترين مهدويت پس از ظهور

کد خبر: 56826
امروزه از جنبه­ انسان­ شناسي و جامعه­ شناسي بخشي از ويژگي­ هاي جامعه ايده آل تحقق يافته است. اجتماع پس از عصر ظهور در جامعه مهدوی رخ بسیار متفاوتی نسبت به امروز دارد.
وارث: با بررسي احاديث مهدويت درباره حكومت مهدوي، به روشني فهميده مي شود كه تحول ساختاري در زمينه مديريت جامعه، اقتصاد، روابط اجتماعي، مناسبات انساني، علوم طبيعي و ديگر حوزه هاي فرهنگ در زمان ظهور امري مسلم و قطعي است، به طوري كه مي توان ثمره و بازتاب حكومت مهدوي را در حوزه­ هايي كه امروزه از آن به فرهنگ تعبير مي شود، مشاهده کرد.


بخشي از نيازهاي طبيعي و فطري انسان در عرصه زندگي جمعي و همگاني است و اديان نمي توانند نسبت به آنها بي تفاوت باشند. همه انسان­ ها عدالت جو، صلح طلب، آزادي خواه، دوستدار حاكمان عادل، آرامش و امنيت اجتماعي و نيازمند هم زيستي مسالمت آميز با ديگر آدميان هستند. اين مفاهيم در زاويه و سطحي كوچك تر، گاه در درون يك خانواده ديده مي­ شود و انسان در چنين خانواده­ اي كه برخوردار از صفات انساني، روحيه تعاون و همياري است، احساس آرامش مي­ كند.


حال تصورشود كه پس از عصر ظهور همه مردم جهان نسبت به يكديگر همان احساسي را داشته باشند كه اعضاء خانواده نسبت به يكديگر دارند، طبيعي است که انسان­ ها چنين جامعه­ اي را براي خود آرماني و مطلوب مي­ دانند و گمشده انسان­ها در عصري كه ما در آن بسر مي­بريم، جامعه ­اي است كه انسان­ها نسبت به هم و حاكمان كشورها نسبت به مردم كشور خود و ديگر كشورها رابطه اي مشفقانه و انساني داشته باشند، جامعه اي كه در آن نيكي و دوستي نهادينه شده باشد، توزيع ثروت، قدرت و عدالت مبتني بر فضيلت محوري و خردمندي باشد و همه انسان­ها منطقي را بر عالم حاكم بدانند. امام علي علیه السلام در توصيف جامعه مهدوي و احياي عدالت اجتماعي مي فرمايند: « او (قائم) رأي و نظر را از قرآن مي­ گيرد، آنگاه كه ديگران قرآن را بر رأي و انديشه خود باز مي­گردانند، به آنان شيوه عدالت را نشان مي­ دهد و كتاب و سنت را كه متروك و منزوي شده، زنده مي­ كند».


بنا بر دكترين مهدويت با آمدن امام مهدي علیه السلام آنچنان عدالت و آزادي گسترده مي­ شود كه انسان ها ابتداء از هواهاي نفساني و قيد و بندهاي دروني خود رها مي­ شوند و سپس اين آزادي انسان شناسانه در عرصه اجتماعي خود را مي نماياند. در باره عصر ظهور گفته شده است كه امنيت چنان گسترده مي­ شود كه يك زن مي­ تواند میان عراق و شام پیاده رفت و آمد کند و كسي هم به او تعرض نمي­كند و زنان چنان فرهیخته خواهند شد که در خانه خواهند نشست و با تکیه بر کتاب و سنت داوری و قضاوت خواهند داشت.


رفاه عمومي، اقتصاد و عدالت اجتماعي مردم چنان بهبود مي يابد كه انفاق كنندگان و زكات دهندگان، فقيري نمي­ يابند تا به او انفاق كنند، از بركت وجود امام مهدي علیه السلام ثروت و مال بدون حساب به مردم داده مي­ شود و همه با هم در صلح و زندگي مسالمت­ آميز بسر مي­ بردند به طوري كه گفته شده ـ شايد اين تمثيل داراي معناي كنائي باشد ـ بره با گرگ در كنار هم زندگي خواهند كرد.


در انتها باید اشاره داشت که دلبردگي جامعه مهدوي و تقاضاي وجودي بر آن داراي ريشه هاي عميق اعتقادي و ديني است و نمي توان بر اساس سرخوردگي دروني از وضعيت جامعه، فرافكن نمودن نيازهاي دروني، ضمير ناخودآگاه و يا آرمان طلبي آن را تحليل کرد، زيرا جامعه مهدوي مبتني بر سخنان نبوي و متون ديني است و زائيده افكار، اميال و حالات روحي متشرعان نيست. امروزه شايد بتوان جوامعي را يافت كه در آنها به طور نسبي همزيستي مسالمت آميز، روابط انساني، حقوق شهروندان، عدالت اجتماعي و ديگر مفاهيم اجتماعي در حد مطلوب وجود داشته باشد، لكن در حكومت مهدوي عنصر ديگري وجود دارد كه جامعه آن دوران را از جوامع قبل از ظهور جدا مي سازد و آن اين ويژگي است كه تمامي عناصر هم زيستي در زمان حكومت مهدوي بر محور عبوديت و بندگي خواهد بود و خدامحوري، ركن نخست جامعه عدالت پيشه مهدوي خواهد شد، رکنی که در جوامع امروز كه توانسته ­اند به عدالت اجتماعي برسند، مفقود و ناپيدا است.


در واقع مي ­توان گفت امروزه ­اگر هم­ از جنبه­ انسان­ شناسي و جامعه­ شناسي بخشي از ويژگي­ هاي جامعه و انسان ايده آل تحقق يافته باشد اما اين امر به طور كامل و همه جانبه تحقق نیافته است و هنوز نمي ­توان از جهان ايده آل سخن گفت و در عصر ما شاید بتوان از انساني با رفتارهاي هنجار اجتماعي و سازماني مثال زد؛ اما نمي توان از انسان مطلوب ديني يا جامعه مملو از انسان­ هاي ديني نظير آورد.


*برگرفته از پرتال مرکز مجازی مهدویت

/1102101305