استاد فاطمی نیا: بعضی از دل گرفتگی ها به دلیل بخشیده شدن گناهان است+ گزارش تصویری

کد خبر: 56905
اگر اسم هایی که بین خدا و انسان مشترک است را در خودت محقق کنی نور آن به تو هدیه داده می شود. بعضی از صاحبان قلوب گفته اند هر کسی به اسم وهاب متحقق شود در باطنش هیچ حاجتی نسبت به مخلوق پیدا نمی کند. سوال از غیر خدا به قلبش خطور هم حتی نمی کند.

وارث: جلسه هفتگی شرح صحیفه ی سجادیه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد.


در ادامه خبر متن سخنرانی استاد فاطمی نیا را می خوانید: 

استاد فاطمی نیا:

شرح دعای پانزدهم صحیفه سجادیه

«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِيهِ مِنْ سَلامَةِ بَدَنِى، وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا أَحْدَثْتَ بِى مِنْ عِلَّةٍ فِى جَسَدِى» خداوندا! سپاس تو را بر آن تندرستى كه هميشه از آن برخوردار بودم، سپاس تو را بر اين بيمارى كه در تن من پديد آوردى.

«فَمَا أَدْرِى، يَا إِلَهِى، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ، وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ» و نمى دانم كدام يك از اين دو حال به شكرگزارى سزاوارتر است و كدام يك از اين دو هنگام به سپاس اولى تر؟

«أَ وَقْتُ الصِّحَّةِ الَّتِى هَنَأْتَنِى فِيهَا طَيِّبَاتِ رِزْقِكَ، وَ نَشَّطْتَنِى بِهَا لابْتِغَاءِ مَرْضَاتِكَ وَ فَضْلِكَ، وَ قَوَّيْتَنِى مَعَهَا عَلَى مَا وَفَّقْتَنِى لَهُ مِنْ طَاعَتِكَ؟» آيا هنگام تندرستى كه روزهاى پاكيزه خود را بر من گوارا ساخته بودى و مرا در طلب رضايت و فضل خود چالاك گردانيده و براى اداى طاعاتى كه توفيق دادى مرا نيرو بخشيده اى. تو این قوت را دادی تا من بر طاعت تو موفق شوم.

«أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ الَّتِى مَحَّصْتَنِى بِهَا، وَ النِّعَمِ الَّتِى أَتْحَفْتَنِى بِهَا، تَخْفِيفا لِمَا ثَقُلَ بِهِ عَلَيَّ ظَهْرِى مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ تَطْهِيرا لِمَا انْغَمَسْتُ فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ تَنْبِيها لِتَنَاوُلِ التَّوْبَةِ، وَ تَذْكِيرا لِمَحْوِ الْحَوْبَةِ بِقَدِيمِ النِّعْمَةِ» يا هنگام بيمارى كه مرا از آلودگى ها پاك كردى و تحفه ها فرستادى كه بار پشت مرا از گناهان سبك گردانى و از چرك معصيت كه بدان آلوده ام پاك سازى و متوجه كردى مرا كه قدر نعمت پيشين را بدانم و به ياد من آوردى كه به توبه زنگ گناه را از خويشتن بزدايم.

«وَ فِى خِلالِ ذَلِكَ مَا كَتَبَ لِىَ الْكَاتِبَانِ مِنْ زَكِيِّ الْأَعْمَالِ، مَا لا قَلْبٌ فَكَّرَ فِيهِ، وَ لا لِسَانٌ نَطَقَ بِهِ، وَ لا جَارِحَةٌ تَكَلَّفَتْهُ، بَلْ إِفْضَالا مِنْكَ عَلَيَّ، وَ إِحْسَانا مِنْ صَنِيعِكَ إِلَيَّ.» و در اين ميان نويسندگان براى من چندان عمل صالح نوشتند كه در انديشه هيچ دلى نگنجد و و هيچ زبان، ياراى بر شمردن آن را ندارد و هيچ يك از اندام هاى من رنجى براى آن عمل نكشيده، بلكه محض فضل و احسان توست. اگر انسان متوجه شود خیلی مهم است.

« اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَبِّبْ إِلَيَّ مَا رَضِيتَ لِى، وَ يَسِّرْ لِى مَا أَحْلَلْتَ بِى، وَ طَهِّرْنِى مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ، وَ امْحُ عَنِّى شَرَّ مَا قَدَّمْتُ، وَ أَوْجِدْنِى حَلاوَةَ الْعَافِيَةِ، وَ أَذِقْنِى بَرْدَ السَّلامَةِ، وَ اجْعَلْ مَخْرَجِى عَنْ عِلَّتِى إِلَى عَفْوِكَ، وَ مُتَحَوَّلِى عَنْ صَرْعَتِى إِلَى تَجَاوُزِكَ، وَ خَلاصِى مِنْ كَرْبِى إِلَى رَوْحِكَ، وَ سَلامَتِى مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِكَ» دعا باید از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و خاندانش هم سخن بگوید. می فرماید: خدايا پس درود بر محمد و آل او فرست و آن چه را براى من پسنديده اى محبوب من گردان و تحمل آن چه فرود آورده اى بر من آسان ساز.

بعضی ها می گویند: نمی دانم چرا دلم گرفته است. بعضی هم می گویند دلم شور می زند نمی دانم چه قرار است بشود. اسلام با این حرف ها مبارزه کرده است. اگر تو بگذاری هیچ چیزی نمی شود. باید بگویید خیر است. یک وقتی آن دلشوره منشأ دارد ولی یک وقتی دل گرفتگی ما منشأ ندارد. در روایت است که این دل گرفتگی ها برای این است که گناهانتان دارد بخشیده می شود.

اول دعا فرمودند که موجب تطهیر می شود. در ادامه می فرماید: خدایا مرا از پليدى هاى اعمال گذشته ام پاك كن و شر كارهاى پيش را از من دور گردان و كام مرا از عافيت، شيرين كن و خنکی تندرستى را به من بچشان و چنان كن كه از اين بيمارى سوى عفو تو راه يابم و از اين فرسودگى به آمرزش تو نائل شوم و از اين اندوه، به شادى از جانب تو رسم و از اين سختى كه بهبود يابم، به گشايش از طرف تو كامياب گردم. مدام دارد تأکید می کند که ما از گناهان پاک شویم. غصه هم همین طور است. گناهان را پاک می کند.

«إِنَّكَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْإِحْسَانِ، الْمُتَطَوِّلُ بِالامْتِنَانِ، الْوَهَّابُ الْكَرِيمُ، ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ.» كه تو بى استحقاق احسان مى كنى و بى دريغ نعمت مى بخشى، تويى بخشنده كريم و صاحب بزرگى و تعظيم.

مومن نمی تواند نماز را ترک کند. اگر ما خدا را بشناسیم خیلی با او رفیق می شویم. اگر کسی گرفتار شود برای او دعا می کنم ولی نمی گویم برو و فلان دعا را بخوان. چون اگر شرایطش را نداشته باشد و دعایش مستجاب نشود بی دین می شود. یک کسی را می شناختم که مشکلی داشت که با هیچ چیزی حل نمی شد. آن شخص از تهران بیرون رفت و مسجدی خرابه پیدا کرد که شاید تکه ای فرش نداشت. در آنجا به خدا گفت: این مشکل این چنین است و ظاهراً حل نمی شود. ولی من به سید الساجدین علیه السلام پناه می برم.

دعای هفتم صحیفه سجادیه، "یا من تحل" را خواند و در آن غرق شد. با چه کسی دارم حرف می زنم؟ مشکل من که چیزی نیست. خدایا سختی ها در برابر قدرتت خار هستند. مست این چیزها شد. گفت: حالا که همچین خدایی دارم اصلاً حل نشود. روایت داریم که بنده خدا را می خواند، آن چنان در صفات جمال و جلال خدا محو می شود که مشکلش یادش می رود. دست حق می آید در غیبتش و مشکلش حل می شود. آن شخص از مسجد خرابه بیرون آمد و مشکلش حل شد.

زیاد موهبت می کنی ولی کریم هستی و منت نمی گذاری. صاحب جلال که منت نمی گذارد. اگر اسم هایی که بین خدا و انسان مشترک است را در خودت محقق کنی نور آن به تو هدیه داده می شود. بعضی از صاحبان قلوب گفته اند هر کسی به اسم وهاب متحقق شود در باطنش هیچ حاجتی نسبت به مخلوق پیدا نمی کند. سوال از غیر خدا به قلبش خطور هم حتی نمی کند.

/1102101304

 استاد فاطمی نیا: