آیا پیامبر(ص) قرض هم می گرفت؟

کد خبر: 5696
از منظر این روایات، پیامبر اکرم(ص) با وجود منصب نبوت و رهبری، اهل کار و تلاش برای کسب درآمد حلال بود. ایشان در کنار راه های مادی به راه ‏های معنوی، هم‏چون توکل، دعا، استغفار، توبه، امانت‏داری، دائم الوضوء بودن و ازدواج، بی ‏توجه نبود.



وارث: نیاز انسان‏ها به مواهب طبیعی، اقتصاد و معیشت در زندگی مادی، امری ضروری است و در این اصل‏ کلی تفاوتی میان انسانها نیست. آنچه منشأ تفاوت در اخلاق اقتصادی انسان‏هاست نوع رفتار آنان در کسب روزی و معیشت و درآمد و نیز چگونگی بهره ‏گیری و مصرف است. پیامبر اعظم(ص) در این دو عرصه (درآمد و مصرف) ویژگیهای درس‏ آموزی دارد.


 


ایشان در عرصه درآمد، همچون دیگران به‏ فعالیت‏هایی مانند چوپانی، تجارت و زراعت اشتغال داشتند و ضمن اینکه از جلب روزی از راه ‏های‏ معنوی نیز غافل نبودند، به وقت ضرورت قرض هم می‏ کرد. اهتمام آن جناب بر حلال بودن درآمد قابل‏ توجه است. در عرصه مصرف نیز قناعت و ساده‌ زیستی، عدالت و احتیاط در مصرف بیت‏ المال، پرهیز از اسراف و تبذیر و بالاخره انفاق در راه خدا از اصول قابل توجه در سیره اقتصادی پیامبر اعظم(ص) است.


 


در اخلاق اقتصادی پیامبر اکرم(ص) اصولی به چشم می‏ خورد که برای هر مسلمانِ طالب‏ رفتار درست اقتصادی، درس ‏آموز و شایسته پیروی است. هرچند رفتارهای اقتصادی‏ پیامبراکرم(ص) هم در حیات فردی و هم در حیات اجتماعی آن حضرت نمود داشته، اما از آنجا که اخلاق اقتصادی پیش از نمود اجتماعی، نمود فردی هم دارد و انسان‏ها با صرف نظر از زندگی جمعی نیز بی ‏نیاز از اقتصاد و معیشت نیستند، از این رو اصول مربوط به اخلاق‏ اقتصادی حضرت در بخش اخلاق فردی طرح می‏ شود، هرچند بخشی از این اصول، مربوط به اخلاق اجتماعی است. این اصول را می ‏توان در دو بخش کلی درآمد و مصرف مطرح و بررسی کرد.


 


احتیاط به معنای عمل کردن به گونه ‏ای فراتر از مقتضای عدالت است. پیامبراکرم(ص) در تقسیم بیت ‏المال اصل «عدالت» را مبنای عمل قرار داد، اما در مصرف شخصی خویش‏ براساس اصل «احتیاط» عمل می ‏کرد. از جمله شواهد عملکرد حضرت بر مبنای عدالت، می‏توان به جریان تقسیم غنایم جنگ حنین اشاره کرد، زیرا آن حضرت در تقسیم غنایم به‏ دست آمده در این غزوه، به برخی از تازه مسلمانان سهم بیشتری را به منظور تألیف قلوب و تأمین مصالح، اختصاص داد و آنگاه که با اعتراض یکی از اصحاب روبه‏ رو شد که گفت: «ای‏ محمد! عدالت پیشه کن!»، آن حضرت در پاسخ فرمود: «و یحک فمن یعدل إن لم أعدل؟؛ وای‏ بر تو، اگر من عدالت نورزم، دیگر چه کسی به عدالت رفتار خواهد کرد؟»


 


پیامبر اکرم (ص) در بهره ‏مندی شخصی از بیت ‏المال، احتیاط می‏ کرد و از اطرافیان نیز توقع داشت این گونه عمل کنند. عملکرد محتاطانه آن حضرت درباره بیت‏ المال‏ به گونه ‏ای بود که جز به قدر نیاز یک‏ساله خویش، آن هم از نوع غیر مرغوب آن برنمی‏ داشت‏ و بخشی از آنرا نیز انفاق می‏ کرد تا آنجا که خود پیش از پایان سال نیازمند می‏ شد.


 


در تقسیم بیت‏ المال به قدری حساس و محتاط بود که پیش از پایان روزی که مالی به‏ دستش رسیده بود تمامی آن را تقسیم می‏ کردند. با توجه به این روحیه محتاطانه آن حضرت، اطرافیان، به ‏ویژه آنان که بنا بود نقش رهبری‏ جامعه را بر عهده گیرند، را به همین منوال تربیت می‏ کرد تا حدی که بهره ‏مندی دخترش‏ فاطمه(ع) از گردن‏ بندی که از سهم شوهرش از بیت ‏المال تهیه شده بود و نیز آویخته شدن‏ پرده ‏ای به خانه فاطمه(ع) را نیز بر نمی ‏تابید و اکراه آن حضرت، موجب شد فاطمه(س) نیز از سهم حلال و مشروع خویش از این مظاهر مادی چشم بپوشد.


 


مصرف درآمد در تأمین نیازهای خود و خانواده، طبق اصول فطری و نیز طبیعت بشری‏ است، اما مصرف درآمد برای رفع نیاز مادی دیگران ـ آن هم نه با چشم داشت سود مادی، و تنها برای تأمین رضای الهی ـ برآمده از روحی متعالی است که جز از رسول الهی یا کسانی که‏ در مسیر او حرکت می‏ کنند انتظار نمی‏ رود.


 


به گواه تاریخ، بخشی از درآمد مالی پیامبر اکرم(ص) برای تأمین نیازهای مادی دیگران مصرف می‏ شد، اعم از انفاق به افراد فقیر و تنگ‏دست یا پرداخت بدهی‏ها و دیونِ بدهکاران بی‏ چیز. حرص و رغبت آن حضرت در مسیر انفاق به‏ حدی بود که گاه به مرز بی‏چیزی و تنگ‏دستی خود آن بزرگوار می‏رسید که خداوند در قرآن‏ برای تعدیل این روح متعالی، خطاب به آن حضرت فرمود: و دستت را به گردنت زنجیر مکن ‏[از روی بُخل‏]، و بسیار [هم‏] گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مانی.


 


از منظر این روایات، پیامبر اکرم(ص) با وجود منصب نبوت و رهبری، اهل کار و تلاش برای کسب درآمد حلال بود. ایشان در کنار راه های مادی به راه ‏های معنوی، هم‏چون توکل، دعا، استغفار، توبه، امانت‏داری‏ و ترک خیانت، دائم الوضوء بودن و ازدواج، بی ‏توجه نبود.


 


در سیره اقتصادی آن حضرت، اصول‏ ثابتی وجود داشت که از آنها عدول نمی ‏کرد؛ اصولی هم چون اهتمام بر حلال بودن درآمد، قناعت و ساده ‏زیستی در مصرف، عدالت و احتیاط در مصرف بیت‏ المال، پرهیز از اسراف و تبذیر و انفاق در راه خدا.


 


هنگامی که آن حضرت از فردی خوشش می‌آمد، ابتدا می‌پرسیدند: آیا شغلی دارد؟ اگر می‌گفتند: بیکار است، می‌فرمودند: «از چشم افتاد» و هنگامی که سبب را می‌پرسیدند، می‌فرمودند: «زیرا مؤمن وقتی بیکار باشد دین خود را اسباب معیشت قرار می‌دهد.»*


 


*نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا جباری


د115