توفیق شاگردی در مکتب امام صادق(ع) برای دانشگاهیان نیز میسر است

کد خبر: 57332
معنای اسلامی شدن دانشگاه این نیست که دانشگاه بشود مسجد و حسینیه, همه ما این کارها را باید انجام بدهیم اما دانشگاه وقتی اسلامی می‌شود که دانش آن اسلامی باشد حرف اول دانشگاه را دانش می‌زند.
وارث: یکی از دغدغه‌های همیشگی قشر محصل ما خصوصاً دانشگاهیان محترم و اساتید ایشان و نیز مراجع عظام, بر اسلامی کردن دانشگاه‌ها بوده و هست. فهم معنای اسلامی شدن دانشگاه‌ها, راهکار عملی و کاربردی آن و بسیاری از دیگر نظریات در این میان خود حاکی از رفع این مشکل است. در سالرو شهادت مؤسس مذهب جعفری بر آن شدیم تا از نظریات شاگرد برجسته این مکتب آیت الله جوادی آملی در این خصوص بهره‌مند گردیم.

معظم له در طلیعۀ یکی از جلسات درس اخلاق خود به بیان صورت این مسئله پرداخت و ابراز داشت: اگر به برکت خون‌های پاک شهدا, تلاش و کوشش امام و رهبری, تلاش و کوشش مراجع و همه علما این است که ما دانشگاه‌هایمان اسلامی باشد ما باید ابتدا معنای اسلامی بودن دانشگاه‌ها را خوب عنایت کنیم؛ بسیاری از بزرگان ما وقتی وارد مسئله می‌خواستند بشوند می‌گفتند: «و ینبغی تحریر محل النزاع اولاً» این خیلی کار مهمّی است چون در بسیاری از موارد گاهی می‌بینید که طرفین هر دو حق دارند ولی نزاعشان لفظی است بنابراین تحریر صورت مسئله از دقیق‌ترین و ضروری‌ترین کارهای یک محقق و پژوهشگر است که من که می‌خواهم وارد این مسئله بشوم این مسئله چیست؟اسلامی کردن دانشگاه‌ها هم یک مسئله است ما باید بفهمیم معنای اسلامی کردن دانشگاه‌ها یعنی چه؟


گام نخست: اسلامی شدن دانش دانشگاه 


وی گام اول در اسلامی شدن دانشگاه هارا اسلامی شدن دانش آنها برشمرده و گفت: خیلی‌ها که نیّت خیر هم داشتند و اجرشان هم با ذات اقدس الهی باشد اینها صورت مسئله را تشخیص نمی‌دادند خیال می‌کردند معنای اسلامی کردن دانشگاه این است که ما نماز جماعت داشته باشیم, نماز اول وقت داشته باشیم, نماینده ولیّ فقیه داشته باشیم, مصلاّ داشته باشیم, شب‌های چهارشنبه دعای توسل و شب‌های جمعه دعای کمیل داشته باشیم, اینها کار مسجد و حسینیه است کار دانشگاه نیست البته همه اینها خوب است همه اینها نور است اما معنای اسلامی شدن دانشگاه این نیست که دانشگاه بشود مسجد و حسینیه, همه ما این کارها را باید انجام بدهیم و دنیا و آخرت ما با این کارها تأمین می‌شود اما دانشگاه وقتی اسلامی می‌شود که دانشش اسلامی باشد حرف اول دانشگاه را دانش می‌زند آنها که توجه نکردند که دانش می‌شود اسلامی, خیال کردند اسلامی شدن دانشگاه تفکیک جنسیّت است و مانند آن, اینها هم کار بسیار خوبی است اما معنای اسلامی شدن دانشگاه اینها نیست, مگر الآن به طلبه‌های حوزه کسی می‌گوید شما زن و مرد از هم جدا بشوید, نمازتان را اول وقت بخوانید, نمازتان را به جماعت بخوانید اینها را که کسی به طلبه نمی‌گوید, خودِ این علم، او را رهبری می‌کند خود این علم, عالِم را می‌پروراند اگر علم, اسلامی شد عالِم را مسلمان می‌پروراند, پس اوّلین کار این است که ما بفهمیم معنای اسلامی شدن دانشگاه این است که دانش, اسلامی بشود.


گام دوم: ابطال فلسفه الحادی در دانشگاه ها و مبارزه با دین ستیزان


صاحب تفسیر تسنیم ضمن ابطال افکار کسانی که به فلسفۀ الحادی گرایش داشته و جهان را بی هدف می خوانند، توجه به فلسفۀ الهی را مبنای جهان بینی صحیح دانسته و علوم دانشگاهی را در پرتو این نگاه اسلامی دانسته و گفت: تکلیف همه علوم را فلسفه تعیین می‌کند و فلسفه دو قسم است؛ فلسفه که به عنوان جهان‌بینی است اگر ـ معاذ الله ـ به این نتیجه رسید که جهان خالی از خداست و خودساخته است و بر اساس طبیعت و تصادف قرار دارد وخدایی ـ معاذ الله ـ نیست این می‌شود فلسفه الحادی لذا کلّ این جهان می‌شود بی‌دین یعنی دینی در کار نیست و دین می‌شود خرافات و افیون، همان حرفی که بیگانه‌ها می‌زدند. بر اساس این مبنای باطل ما به هیچ وجه علمِ دینی نداریم چون خود دین، افسانه است اما اگر فلسفه, فلسفه الهی بود یعنی جهان‌بینی, جهان‌بینی الهی بود و ثابت کرد در جهان خدا هست و واحد است اسمای حسنا و افعال دارد آثار دارد کلّ این جهان, صُنع اوست اینها می‌شود دینی, این می‌شود فلسفه الهی.


وی در مورد چرایی و چگونگی این تحوّل در علوم دانشگاهی بیان داشت: بر اساس این فلسفه, ما علم غیر دینی نداریم.چرا؟ برای اینکه هر کسی در هر رشته‌ای که کار می‌کند معنایش این است که خدا چنین کرد, یک زمین‌شناس حالا چه بگوید چه نگوید, وقتی موحد است معتقد است که خدا زمین و آسمان را خلق کرد و با این نظم خلق کرد یعنی خدا این‌چنین کرد, الآن ما که در قم داریم قرآن را تفسیر می‌کنیم چرا علمِ ما دینی است برای اینکه می‌گوییم خدا چنین گفت, آن استاد دانشگاه که در دانشگاه می‌گوید خدا چنین کرد این دینی نیست؟! بحث درباره قول خدا دینی است ولی بحث درباره فعل خدا دینی نیست؟! ما بر اساس فلسفه الهی ـ کما هو الحق ـ علم غیر دینی نداریم.


وی در ترسیم طرز تفکر یک متفکر دینی، تمسک به دو بال﴿هُوَ الأوَّل) و( هو الآخر﴾را لازم دانسته و خطاب به دانشگاهیان محترم اذعان داشت: یک متفکّر دینی روی طبیعت یک ضربدر می‌کشد و می‌گوید چیزی به نام طبیعت نداریم چرا که هر چه هست خلقت است ؛شما دانشگاهیان دارید کار خدا را ترسیم می‌کنید, می‌گویید خدا چنین کرد, منتها آنها آمدند بال ﴿هُوَ الأوَّل﴾ و بال «هو الآخر»  را کنار زدند و لاشه دانش را تحویل دانشگاه دادند بعد گفتند دانش که اسلامی و غیر اسلامی ندارد بنابراین بر اساس فلسفه الهی اصلاً فرض ندارد ما علم غیر دینی داشته باشیم فرض ندارد ما دانش غیر دینی داشته باشیم.


آیت الله جوادی آملی طراوت اسلامی شدن علوم دانشگاهی را بمنزلۀ تفسیر آیات قرآن برشمرده و گفت: اگر این معنا صورت مسئله را خوب روشن کرد فضای دانشگاه به وسیله شما رؤسا و اساتید بزرگوار شفاف و روشن می‌شود آن وقت این شخص که دارد یک صفحه این علم را به وسیله استاد می‌خواند این به منزله تفسیر یک آیه قرآن است چرا که او دارد خلقت را تشریح می‌کند. آن کسی که دارد برنامه آسمان شب را تنظیم می‌کند که این ستاره‌ها از یکدیگر تولید می‌شوند این دارد آیه سوره انبیا را تبیین می‌کند در آنجا فرمود: ﴿أَوَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا﴾  فرمود اول اینها رَتق بودند بسته بودند ما یکی پس از دیگری اینها را باز کردیم, اگر کسی درباره این ستاره‌های آسمان, درباره راه شیری, درباره کهکشان‌ها سخن می‌گوید که اصلش ماده گازی بود این دارد آیات قرآن را تفسیر می‌کند که خدای سبحان فرمود: ﴿ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّماءِ وَهِیَ دُخَانٌ﴾  شما خیال نکنید این شمس و قمر همیشه شمس و قمر است اینها اول یک مُشت دود بودند ما به این صورت در آوردیم بعد هم یک مشت دود می‌کنیم ﴿إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ﴾  می‌شود ﴿إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ﴾. 


گام سوم: ترویج سخن و تفکر اسلامی و دوری از تفکرات قارونی


استاد برجستۀ اخلاق حوزه راهکار دستیابی به اساس فلسفۀ الهی را ایراد سخن اسلامی و داشتن تفکر اسلامی بیان داشته و گفت: خب اگر کسی بر اساس فلسفه الهی بخواهد وارد بشود ما علم غیر دینی نداریم بر اساس جزئیات بخواهد وارد بشود باید اسلامی حرف بزند و اسلامی فکر کند. بسیاری از ماها به این درد مبتلاییم که اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم. وقتی وجود مبارک موسای کلیم(سلام الله علیه) به قارون فرمود این اموالی که خدا به تو داد بهره دینی, بهره اخروی, بهره فردی, بهره اجتماعی همه در آن منظور است گفت: ﴿إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی﴾  من خودم علم اقتصاد بلد بودم و جمع کردم خیلی از ماها اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم می‌گوییم برای ماست, برای ما که ﴿أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِن مَنیٍّ یُمْنَی﴾ است, چه چیزی برای ماست؟! اگر نعمتی داشتیم به استناد آیه ﴿مَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه﴾  که گفتند در تعقیبات نماز و دعاها این مضمون را بخوانید  تا یادتان نرود لذا اگر عمل کردیم می‌شویم موحد اما اگر گفتیم خودم زحمت کشیدم پیدا کردم که با خطرهای بعدی روبه‌روست.


--------------------------------------------------
منبع:جلسه درس اخلاق معظم له، شهریورماه ۹۲

/1102101305