شعر/ یک ضریح؛ یک عشق نایاب!

کد خبر: 5801
یک ضریح یک عشق نایاب...من مریدت،باز دریاب


یک نگین در شرق ایران
یک غریب اما درخشان

بادلی سنگین و لرزان
با دو دیده خسته،گریان

آمدم آقا ببندم
دل دخیلت، گله مندم

آمدم آقا به سویت
در دلم هوای کویت

یک ضریح یک عشق نایاب
من مریدت،باز دریاب

عشق من، پنجره فولاد
که دخیلش کرده دل شاد

امشب اما سوگ داریم
بر نبودت سوگواریم

نشده ست در چنین شب
پا به صحن تو گذاریم

مائده دبیری