حاج منصور ارضی: ذکر خداوند، آنچه که باید برای انسان دوام داشته باشد
در ادامه خبر متن سخنان حاج منصور ارضی را می خوانید:
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
به بهانه بازی و سرگرمی به کام هلاکت کشیده نشویم.
میل به لهو و لعب در انسان وجود دارد، منتهی کنترل و خط دهی آن نیز در اختیار انسان است. در اصل لهو را سرگرمی میدانند اگر انسان مخصوصاً جوانها این سرگرمی و بازی را در اختیار خودشان داشته باشند و در اختیار دشمن شان نباشد - میخواهد این دشمن خارجی باشد و یا در وجود خود (نفس اماره)- . البته امام سجاد در مناجات خمسه عشر میفرمایند آنچه به دست آوردیم محصول کارخانه نفس است " وَوا لَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلى وَاجْتِراحى "(و اى دریغ از کار بد و گناهانى که بدست آورده ام) اگر بازی و سرگرمی خط داده نشود و به انحراف کشیده شود میتواند مقدمه مرگ انسان را فراهم کند، تا جای که قرآن وصف برادران یوسف را میکند که درخواست بازی و سرگرمی از یعقوب میکنند تا یوسف را با این حیله از یعقوب علیه السلام جدا نموده و به قصد نابودی به قعر چاه افکنند.
اگر جوان بازی را برای سلامتی انجام ندهد یک جسم ناتوان و بدون فکر میشود.
اگر جوان بازی را برای سلامتی انجام ندهد یک جسم ناتوان و بدون فکر میشود. الان بازیها ذهن را به خود مشغول میکند تا به توحید توجه کمتری شود، جوانان باید مواظب این مطلب باشند. این مطالب را که بیان میکنم بعضیها میافتند به عبادت هایی که برای جوان زیادی است و او را از تحصیل و علم و کار میاندازد - منظور دوری از افراط و تفریط است - این هم میتواند مشکل ساز باشد. ما داریم عرض میکنیم علمای بزرگوار ما دستوراتی برگرفته از قرآن و روایات در اختیار ما گذاشته اند که با ورزش خود را نیرومند کنید ولی کمتر کسی این کار را انجام میدهد. اما اگر انسان خود را کنترل نکند این لهو و لعب یک موضوع زننده میشود! " تَسْلُکُ بى مَسالِکَ الْمَهالِکِ " (مرا به راه هایى که منجر به هلاکت مى شود میکشاند)
نفس میلی سیری ناپذیر دارد.
" مَیَّالَةً اِلَى اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ ،مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ وَالسَّهْوِ " (نفس به اسباب بازى و سرگرمی هاى بیهوده بسیار متمایل و از بى خبرى و فراموشى انباشته است) این گونه که حضرت سجاد علیه السلام میفرمایند، اگر کنترل به دست و میل نفس باشد سیری ندارد، شما در غذا خوردن ببینید، اگر طعام را به اندازه خوردی و برای رضای خدا تناول کردی خیلی هم خوب است اما اگر بنا به میل باشد خیلی بشتر و متنوعتر باید به دنبال غذا خوردن باشیم. یعنی بعضیها میل دارند توانش را هم دارند، ذائقه هم قبول میکند ولی باید کنترل شود! میل اگر کنترل نشود میبینی یک غذا خوردن ما را به بازی در میآورد.
مومن بدون ذهن خلاق و جسم توانمند ضعیف است.
حتی بعضی از جوانها توجهی به ورزش و فعالیت بدنی ندارند، تاجایی که اگر دریک درگیری، یا برخورد با ضد انقلاب، منافق و تروریست باشد کم میآورد! وقتی بر ورزش هایی مثل تیراندازی و شنا و سوارکاری تاکید شده، درست است که آن زمان تیراندازی و سوارکاری با حال حاضر فرق دارد، چرا خیلی کم به اینها میپردازیم؟! و یک افرادی هم میروند و نماینده ما میشوند که به راحتی حذف میشوند و ضعیف عمل میکند. من به دوستان میگفتم طرف چهار سال شبانه روزی فعالیت میکند و حقوق هم دریافت میکند، آن وقت ورزشکار ما را شش ماه از خانواده و کار جدا میکنند، بعد میخواهند قهرمان شود. حالا حق کشیها و ناداوری ها بماند. حواستان باشد طرف چهار سال کار کرده و آمده در المپیک ولی ما نه، یک وقت آماده باشی اعلام میکنند و بسیجیها را فراخوان میکنند. آیا اتفاقی بیفتد یا نه ولی ما باید همیشه آماده باشیم.
بازی و سرگرمی که در آن کنترل وجود نداشته باشد به غفلت، بی خبری و شهوت گرفتار میشود.
موضوع بعدی که باید به آن توجه کرد همراهی غفلت و لهو با بازی و سرگرمی است، اگر بازی با شهوت باشد خیلی مشکل ایجاد میکند وقتی چند موضوع را کنار هم قرار بدهیم متوجه میشویم این لهو ولعب منظور بازی و سرگرمی منفی و خطرناک است. یعنی بازی و سرگرمی که در آن کنترل وجود نداشته باشد به غفلت و بی خبری و شهوت گرفتار میشود. در دعای کمیل هم به این موضوع اشاره میکنیم و این چهار رکن را هر هفته تکرار میکنیم " دَوَامِ تَفْرِیطِی وَ جَهَالَتِی وَ کَثْرَةِ شَهَوَاتِی وَ غَفْلَتِی" (در عقوبت تداوم تقصیر و نادانى و بسیارى شهواتم و غفلتم شتاب نکن) اگر دیدی شهوت(خواسته های) شما بیش از حدودی که خداوند برای انسان قرار داده است، بدان گرفتار غفلت شده ای و شهوت تو را آزار میدهد پس به خداوند پناه ببر، این چهار رکن اگر در شخصیتی ظاهر شود انحراف او معلوم میشود.
آنچه که باید برای انسان دوام داشته باشد ذکر خداوند است.
آنچه که باید برای انسان دوام داشته باشد ذکر خداوند است شما در اواخر کمیل میگوید " وَالدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ" (و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانى دار) منظور ذکر و یاد خداوند را در بر دارد، این دوام را با توجه اگر کنترل نکنی، همانطور که در ابتدای کمیل هم میفرماید " دَوَامِ تَفْرِیطِی وَ جَهَالَتِی" تفریط هم مثل افراط غفلت و جهل میآورد. میگوید من کاری ندارم، باید کمی گناه کنیم که شب جمعه بیایم کمیل بخوانیم؟! یک زمانی دیدی وقت نمیشود یا مرگ به سراغمان آمده است این را نمیتوانیم کاری کنیم. وقتی فضای حرام پیش میآید هیچ کس به فکر تو نیست، این را یقین کن. کسی که خیلی میخواهد فقط خدا است. از مرگ کسی نمیتواند فرار کند به فکر این باشیم که شاید نتوانیم با عبادت و استغفار گناهان ما را پاک کنیم. پس به فکر خودت باش، اگر در مجلس امام حسین بیدار نشوی دیگر سخت بیدار میشوی اگر در مناجات شب جمعه بیدار نشوی، سخت بیدار میشوی، اگر در زیارت بیدار نشوی. - دیدی دیگر در زیارت هم به فکر شوخی و بازی و سربه سر هم گذاشتن هستیم – توجه نداریم در خدمت چه کسی آمده ایم مملو از غفلت و سهل انگاری هستیم.
از حقوقت در برابر امام درست استفاده کن.
در باب زیارت حواسمان باشد وقتی به زیارت بزرگان دین میرویم یقین بدانید که با زیارت برگردن او حق پیدا میکنیم - درست است که با امر او و عنایت او به زیارت میرویم اما - " حقوقُ شیعتِنا علینا أوجبُ مِن حقوقِنا عَلیهم" (مسند امام صادق علیه السلام، ج5) دلیلش را هم این گونه بیان کردند فرمودند شیعیان ما به خاطر دیدار ما مصیبت میبینند ولی ما برای دیدار شیعیان مصیبت نمیبینیم. چقدر این ذوات مقدسه آقا و بزرگوار هستند، یک بار سلام میدهی سه بار در عمل جوابت را میدهند(حدیث امام رضا علیه السلام) . یک زیارت خشک و خالی میروی میفرمایند شفاعتت میکنم. از همه با معرفتتر و از همه بالاتر توجه بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها است که با یک سلام صد جا جواب سلام میدهند. ائمه دیگر این گونه جواب سلام ما را نمیدهند و فقط در مورد ایشان اینگونه روایت شده است.
واقعاً مادرتان و پدرتان نگران شما هستند در عالم امکان هم مادر همه ما نگران ما هست و هربار که به گناه افتادیم نگرانمان شده، مادر است دیگر ... حتی وقتی شما به زیارت همین حضرت عبدالعظیم علیه السلام میآیید ایشان نگران هستند خدایا او به سلامت برود و به سلامت بیاید، مادر است دیگر مادر...
منبع: قدیم الاحسان
/1102101305