جایگاه علم پزشکی در روایات
جایگاه علم پزشکی در روایات
کافی است بگوییم اهمیت دادن اسلام به این علم تا آن حد است که آن را با علم ادیان مقایسه کرده است و این دو علم تنها علمهایی هستند که باید به آنها توجه خاصی کرد و برای رسیدن به آنها باید سعی و تلاش کرد. از امیرمؤمنان علی (ع) روایت شده است که فرمودهاند: علم دو نوع است: علم ادیان و علم ابدان. همچنین از آن حضرت روایت شده است: علم سه نوع است، فقه برای ادیان، پزشکی برای ابدان و نحو برای زبانها.
علاوه بر اینکه پزشکی یک مسئولیت دینی است، یک ضرورت اجتماعی و انسانی و رسالت اخلاقی و مسئولیت عقلی نیز است، چون ضرورتی است انسانی و اجتماعی، زیرا بر انسان واجب است تا در پیشبرد روند انسانی به سوی تحقق اهداف و بینشهایش و آرزوی رسیدن به سعادت و خوشبختی, سعی و تلاش کند تا به بالاترین درجات کمال انسانی برسد که با رسیدن به آنجا عوامل و نشانههای بدبختی و خستگی از بین خواهد رفت.
پزشکی در نگاه دین تجارت کردن نیست
از نظر اسلام، پزشکی حرفهای نیست که به وسیله آن ثروت اندوزی کرد. بلکه رسالتی است انسانی و مسئولیتی شرعی در درجه اول است, چون هر حرفهای که صاحبش قصد دارد از آن به پول برسد، مختار است که با این یا آن معامله کند اما قطعا این ها شامل حال پزشک نمیشود.
آنچه ذکر کردیم به معنای این نیست که پزشک اصلا نباید مزد خود را بگیرد, چون در این صورت بیشتر پزشکان سربار دیگران خواهند بود و دیگر این که باعث میشود بیشتر مردم به فراگیری این علم روی نیاورند.
واژه طب به معنای وفق و مدارا در کار و لطف ورزیدن است (طریحی ۱۰۸/۲)، و طبیب را از آن رو طبیب نامیده اند که با مدارا و با تدبیر لطیف خود، اندوه را از دل میگیرد، جالب آنکه در این حدیث به مسئله درمان و شفای جسمی به اندازه آرام ساختن دل تأکید نشده است. بنابراین طبیب به معنی آرامش دهنده نفسها و دلها است.
بیماران در تمام مراحل درمان، نیاز به صحبت کردن با پزشک خود و آگاهی از وضعیت سلامتی خویش و نحوه درمان و طول مدت آن دارند و افزون بر بیماری، با مسئله بزرگ دیگری گریبانگیرند که عبارت از نگرانی و اضطراب خاطر است.
توجه به این مسئله در جامعه پزشکی امروز بسیار دارای اهمیت است و پزشکان باید همواره به این نکته توجه کنند که در روند تشخیص و درمان بیماران، آیا در رفع مهمترین نیاز روحی بیماران و ایجاد آرامش و اطمینان در ایشان موفق بوده اند یا خیر؟.
آیا در نحوه برخورد با بیماران و به کارگیری جملات و عبارات محبت آمیز و تسکین دهنده و پیگیری کار بیمار با صبر و حوصله، در تقویت روحیه بیماران و ایجاد امید در آنها توفیق داشته اند یا خیر؟ یأس و ناامیدی موجب تشدید بیماری است و بیشتر از بیماری برای بیمار رنج آور است. امام علی(ع) فرمود: سختترین بلا، گسستن امید است.
توجه به نقش واسطه بودن پزشک در شفای دردها
قرآن کریم میفرماید: «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِینِ؛ او خدایی است که به هنگام بیماری مرا شفا میدهد. شعرا/۸۲» که این آیه حاکی است که شفا و طبابت از خدای متعالی است و طبیب واقعی تنها اوست. در واقع خداوند است که خواص درمانی را در داروها نهاد و در نظام آفرینش، برای هردردی دارویی آفرید و به انسان، استعداد شناخت دردها و داروها و چگونگی درمان آن ها را عنایت کرد.
بهترین راه زنده کردن امید در بیمار، تقویت حس مذهبی، توکل به خدا و اعتقاد به این حقیقت است که طبیب واقعی خدا است و درمان هیچ دردی برای خداوند متعال دشوار نیست و چه بسا دردهای بیدرمان که با دعا شفا یافته؛ خداوند متعال چیزی جز خیر وصلاح و سود انسان نمیخواهد.
بنابراین از عوامل اخلاق پزشکی، توجه به نقش واسطه بودن پزشک در شفا و درمان بیماری است. اعتقاد و باورهای مذهبی پزشک به یقین در نحوه درمان او مؤثر است. آثار و برکات دیدگاه توحیدی در موفقیتهای پزشک مشهود است. توکل و امید به خدای متعال، که طبیب حقیقی است، نه تنها در فعالیتهای درمانی پزشک، بلکه در روحیه بیماران و درمان پذیری و تسریع در بهبودی آنها نیز مؤثر است.