موانعی که پیامبران(ع) در راه تبلیغ رسالتشان با آن ها مواجه بودند
قرآن کریم موانع متعددی را در مسیر دعوت و رسالت پیامبران(ع) برمیشمارد.
وارث: در فرآیند اجتماعیشدن دین و اهداف آن، مشکلات و دشواریهای بسیاری وجود داشت. قرآن کریم موانع متعددی را در مسیر دعوت و رسالت پیامبران(ع) برمیشمارد که برخی از آنها عبارتاند از:
1. استکبار و پیروی از هوای نفس: «أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَریقاً تَقْتُلُون»؛[1] آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبرى چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عدهاى را تکذیب کرده، و جمعى را به قتل رساندید؟!
طبق این آیه، چون سران یهود بعضى از تعالیم و احکام این پیامبران را در برخورد با منافع مادى خود مىدیدند و گفتههاى پیامبران را مخالف با هوسهاى نفسانى خود مىیافتند؛ از اینرو، در مقابل پیامبران الهى گردنکشى و طغیان مىکردند و با تکبر و خودبزرگ بینى، آن پیامبران را تکذیب مىکردند و آنها را دروغگو قلمداد مىنمودند و حتى گاهى بعضى از آنها را به شهادت میرساندند.
2. مقاومت صاحبان قدرت و سرمایه: «وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُون[2] و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیمدهنده نفرستادیم، مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند ما به آنچه فرستاده شدهاید کافریم.
3. اغواگریهای شیطان: «به خدا سوگند، به سوى امتهاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم، امّا شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناکى براى آنها است».[3]
4. لجاجت و بهانهجویی مردم: «پس (اگر این بهانهجویان،) تو را تکذیب کنند، (چیز تازهاى نیست) رسولان پیش از تو (نیز) تکذیب شدند پیامبرانى که دلایل آشکار، و نوشتههاى متین و محکم، و کتاب روشنىبخش آورده بودند».[4]
1. استکبار و پیروی از هوای نفس: «أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَریقاً تَقْتُلُون»؛[1] آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبرى چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عدهاى را تکذیب کرده، و جمعى را به قتل رساندید؟!
طبق این آیه، چون سران یهود بعضى از تعالیم و احکام این پیامبران را در برخورد با منافع مادى خود مىدیدند و گفتههاى پیامبران را مخالف با هوسهاى نفسانى خود مىیافتند؛ از اینرو، در مقابل پیامبران الهى گردنکشى و طغیان مىکردند و با تکبر و خودبزرگ بینى، آن پیامبران را تکذیب مىکردند و آنها را دروغگو قلمداد مىنمودند و حتى گاهى بعضى از آنها را به شهادت میرساندند.
2. مقاومت صاحبان قدرت و سرمایه: «وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُون[2] و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیمدهنده نفرستادیم، مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند ما به آنچه فرستاده شدهاید کافریم.
3. اغواگریهای شیطان: «به خدا سوگند، به سوى امتهاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم، امّا شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناکى براى آنها است».[3]
4. لجاجت و بهانهجویی مردم: «پس (اگر این بهانهجویان،) تو را تکذیب کنند، (چیز تازهاى نیست) رسولان پیش از تو (نیز) تکذیب شدند پیامبرانى که دلایل آشکار، و نوشتههاى متین و محکم، و کتاب روشنىبخش آورده بودند».[4]
/1102101305